سرویس سیاسی جوان آنلاین: اسماعیل گرامیمقدم، فعال سیاسی اصلاحطلب و از حامیان دولت روحانی، طی یادداشتی در یکی از روزنامههای اصلاحطلب، آورده است: «اگر نهادهای ثروتمند که در حوزه اقتصادی فعال هستند یاری میکردند، حتماً دولت آقای روحانی نیز به سمتوسوی قرنطینه کشور حرکت میکرد. اگر منابع مالی خوبی برای دولت وجود داشت یا بهفرض ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان، آستان قدس، اوقاف و... دولت را یاری میکردند و مقداری از سرمایههای خود را بهدولت برای مبارزه با کرونا اختصاص میدادند، دولت میتوانست نهتنها یک ماه بلکه شش ماه کشور را قرنطینه و ارزاق و مایحتاج مردم را تأمین کند و بهسرعت نیز کرونا را کنترل و برآن فائق آید.»
این اولین بار نیست که حامیان دولت، در توجیه عملکرد دولت، به انتقاد از نهادهای غیردولتی میپردازند و از نقش آنان در عدم موفقیت برنامههای دولت میگویند. در اصلیترین این مدل موضعگیریها، حامیان دولت شکست برجام را به عملکرد مخالفان برجام در داخل ربط دادند و از دولت روحانی سلب مسئولیت کردند. آنها حتی در برههای طولانی از کلیدواژه موهوم «دولت سایه» استفاده و این مدل فرافکنیها را تئوریزه هم کردند، اما عملاً هیچ فکت قابل اعتنایی برای ادعای خود ارائه ندادند و صرفاً به تحلیلهای بیسند اکتفا شد.
در سطوح بالا و برای موضوعات کوچکتر هم فرافکنی همواره اولین راهی بود که دولتیها در پیش گرفتند؛ کلیدواژه «دولت قبل» از همین رو در ادبیات روحانی و دولتمردان و حامیان رسانهایاش پرتعداد بهکار رفت تا مسئولیت همه امور از دوش تدبیر و امیدیها برداشته شود. آنچنان به کرات و بیربط این اتفاق رخ داد که عملاً دستمایه طنز و حتی استهزای دولت شد. در مواردی آنچنان مبتذل و سطح پایین از این موضوع استفاده شد که موج اعتراض و انتقاد را متوجه دولت کرد؛ از جمله در ماجرای ربط دادن تخریب زلزله در شهر سرپل ذهاب به مسکن مهر، در حالی که کل شهر ویرانیهای گسترده داشت یا ربط دادن بدعهدیهای غربیها به سیستم موشکی ایران و...
در ماجرای قرنطینه نکردن شهرها و حتی ممنوع نکردن مسافرت بین استانی در هفته آغازین تعطیلات سال نو، اصلاحطلبان میکوشند تصمیم دولت را توجیه کنند و آن را به بیپولی دولت ربط دهند، اما تلاش میکنند در عین حال، نشان دیگری را هم با همین تیر بزنند؛ تخریب نهادهای مالی غیردولتی و خارج کردن بسیاری از این نهادها از زیرمجموعه رهبری و قرار دادن آنها در دسترس دولت. اما ماجرا فقط در این سوی مرزها نیست...
هماهنگی داخلی و خارجی برای حمله!
«درخواستهای بیسابقه در ایران برای واگذاری «امپراطوری اقتصادی خامنهای» به نفع مردم». این تیتر یکی از رسانههای ضدانقلاب است که در متن خبر مربوطه به سخنان یکی از نمایندگان مجلس میپردازد: «غلامرضا حیدری، نماینده مجلس شورای اسلامی ایران، روز چهارشنبه ۲۷ فروردین/ ۱۵ آوریل به خبرگزاری کار ایران گفت: «معتقدم تنها راهی که میتوان انجام داد این است که یکسری از نهادها که منابع مالی خوبی دارند به کمک دولت بیایند چراکه داراییهای این نهادها متعلق به ملت و مملکت است.» وی ادامه داد: «بنیاد مستضعفان متعلق به مردم بوده و با این توجیه دست به برخی کارها زد، بنابراین جا دارد بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و آستانهای مختلف که منابع درآمدی دارند صادقانه و داوطلبانه بدون اینکه سر مردم منت بگذارند و فکر کنند صدقه میدهند داراییهایشان را در اختیار مردم قرار دهند.» حیدری همچنین به مشاوران اقتصادی رهبر جمهوری اسلامی هشدار داد این را جدی بگیرند که شرایط امروز بحث نظام و حاکمیت است که باید فکری برای آن کرد.»
پیش از این، بنیاد دفاع از دموکراسی که نهادی ضدایرانی و حامی تحریم ایران به شمار میرود، در پژوهشی به بهانه بررسی عدم نیاز به رفع تحریمها، به وجود منابع مالی قابل توجه در داخل ایران اشاره میکند. این منابع به گفته این مجموعه زیر نظر رهبری است و با اشاره تلویحی که شده، ظاهراً شیوع کرونا فرصتی ایجاد کرده است تا لزوم خروج این مجموعهها از نظارت رهبری مطرح شود.
با خطدهی این گزارشها افراد بیشتری در داخل کشور، یاد آن افتادند که اگر دولت پول میداشت، معجزه میکرد! این خط هماهنگ، توسط افراد دیگر هم دنبال شد و مثلاً شهابالدین بیمقدار، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی گفت: «اجرای طرح تعطیلی همگانی برای دولت هزینه دارد که میتوان از منابع ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس، بنیاد مستضعفان، صندوق توسعه ملی و حتی حقوق ماهانه نمایندهها استفاده کرد.»، اما عملاً نمایندههای مجلس بهرغم عدم حضور در محل کار خود و تعطیلی طولانی مدت مجلس در زمانی بیش از دو ماه، تنها ۲۰ درصد از حقوق یک ماه خود را به این کار اختصاص دادند.
خبرگزاری آناتولی ترکیه که خبرهای ضدایرانی کار میکند، با تیتر «انتقاد به عدم حمایت بنیادهای زیر نظر رهبر ایران از نیازمندان» به پوشش خبر یادداشت مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی علیه نهادهای زیر نظر رهبری ایران پرداخت: «مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» امروز کمک بنیادهای اقتصادی وابسته به رهبر ایران مانند «ستاد اجرایی فرمان امام»، «بنیاد مستضعفان» و «آستان قدس رضوی» به برخی فقرا در مشهد و ... را ناکافی دانست و نوشت: اینها در برابر تمکن مالی این مراکز بسیار ناچیز هستند و اصولاً به حساب نمیآیند.»
خبر یادداشت مسیح مهاجری در اغلب رسانههای ضدانقلاب با تیترهایی مغرضانه کار شد.
کرونا صرفاً بهانهای برای حمله به نهادهای مذکور بود. پیش از این هم، موجهای رسانهای متعددی توسط اصلاحطلبان علیه این نهادها ایجاد شده بود. خصوصاً با کاندیداتوری ابراهیم رئیسی در انتخابات، اصلاحطلبان و دولت، سطح آستان قدس رضوی را تا حد یک رقیب انتخاباتی و جدلهای سیاسی مبتذل پایین آوردند یا در جایی بهزاد نبوی گفته بود: «در کشور ما چهار نهاد هست که ۶۰درصد ثروت ملی را در اختیار دارند؛ ستاد اجرایی فرمان امام، قرارگاه خاتم، آستان قدس و بنیاد مستضعفان، هیچیک از اینها ارتباطی با دولت و مجلس ندارند!»
پیش از این، پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در سخنانی پیرامون حجم داراییهای این نهاد ملی گفته بود: «ما جای دولت را نمیگیریم، در این باره غلو شده است. همه بنیاد را روی ترازو بگذاریم نسبت به دولت یک درصد هم نیست.» یا مهدی برادران، قائممقام سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی در واکنش به بزرگنمایی از داراییهای آستان قدس تأکید کرده بود: «سهم سازمان اقتصاد رضوی اصلاً - حتی- درصدی از اقتصاد ایران را شامل نمیشود. شما اگر صد شرکت برتر کشور را مشاهده کنید متوجه خواهید شد شرکتهای تابعه آستان اصلاً در این فهرست قرار ندارند و در صنایعی مانند پتروشیمی، مخابرات و... اصلاً نامی از آستان قدس وجود ندارد.»
او گفته بود: «مجموعه سازمان اقتصادی رضوی اولین سازمانی بوده که در قالب سایت https://shafaf. reo. ir اطلاعات و مشخصات سازمانهای تابعه را بارگذاری و شفاف اعلام کرده است. حتی عملکرد سالهای گذشته، سود و زیان، کلیه اسامی سازمانها و هیئت مدیرهها در قالب بحث شفافیت در این سایت وجود دارد. تأکید ما همیشه بر این بوده از آنجا که مردم به آستان قدس رضوی اعتماد کامل دارند سازمان نیز برای پاسداری از این اعتماد باید تمام اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهد. تمام داراییهای سازمان اقتصاد رضوی یک صدم حتی هلدینگ خلیج فارس هم نمیشود که سهام آن بخشی مربوط به دولت و برخی دیگر از طریق سهم عدالت به مردم واگذار شده است.»
فعل مهم است یا فاعل؟!
در ماجرای کرونا و موارد دیگری که بحرانی رخ میدهد، از جمله سیل و زلزله، از قضا همین سازمانها، نهادها و آستانها تمام قد برای کمک وارد میشوند و از کمک به مردم مضایقه ندارند. اما به نظر میرسد مشکل آنجاست که دولت میخواهد فراتر از کمک به مردم، اختیار این اموال دست او باشد. یعنی مهم نیست که به مردم کمک بشود، مهم این است که دولت متصدی و اختیاردار کمک باشد! لذا کمکهای غیردولتی به مردم را بیارزش میشمارند و حساب نمیکنند.
از طرفی برای کرونا یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی در اختیار دولت قرار داده شد؛ مبلغی که هنوز روشن نیست قرار است چگونه هزینه شود؟
در پایان یک سؤال نیاز به بررسی دارد: آیا مسئول فقر دولت، نهادهای غیردولتی هستند و آیا واقعاً دولت پیشبینی بودجه برای بحران ندارد؟ آیا ممنوعیت مسافرتهای تفریحی مردم در تعطیلات عید نیاز به بودجه خاصی داشت؟ آیا این روحانی و دولتمردانش نبودند که درست یا غلط از ابتدای شیوع کرونا در کشور با قرنطینه مخالفت میکردند؟ آیا اگر اکنون قالیباف یا رئیسی یا احمدینژاد رئیسجمهور بود، باز هم اصلاحطلبان حامی قرار دادن اختیار مالی بیشتر به دولت بودند؟ میزان بدهی دولت به آستان قدس چند هزار میلیارد تومان است؟ شاید فکر کردن به جواب این سؤالها سیاسیکاری حامیان دولت را بیشتر عیان کند و به «اگر»های ناتمامی که همیشه برای دفاع از دولت و فرافکنی تقصیرات از دوش دولت ردیف میکنند، توجه بیشتری جلب شود.