سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، تیرسالگذشته بود که شهروندی با اداره پلیس تهران تماس گرفت و حادثه آدمربایی را در بزرگراه امام علی (ع) اطلاع داد. وی گفت: در بزرگراه امامعلی در حال رانندگی به طرف رستورانم بودم که دیدم مردی در ترافیک بزرگراه در خودروی ۲۰۶ را باز کرده و قصد دارد خودش را به بیرون پرتاب کند. این در حالی بود که دو مرد دیگر هم او را داخل خودرو کتک میزدند که همراه تعدادی از رانندههای عبوری به کمکش رفتیم و سرنشینان خودروی پژو هم با دیدن ما، او را رها کردند و به سرعت از محل گریختند و ما موفق شدیم مرد جوان را از دام آدمربایان نجات دهیم.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند که دریافتند گروگان که مرد جوانی به نام احمد است، دو ساعت قبل از سوی سهمرد ناشناس ربوده شد، در نهایت با کمک رانندههای عبوری نجات پیدا کرده است.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: چند سالی است فروشگاه مواد غذایی را با عمویم به صورت شریکی اداره میکنیم و کارهای مالی فروشگاه هم به عهده من است. اوایل امسال پس از حساب و کتاب مالی فروشگاه، عمویم مدعی شد که یکمیلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان کم آوردهایم و گفت این یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان را من برادشت کردهام و باید از حساب من کم شود. چند باری همه فاکتورها را بررسی کردم و دیدم هیچ مشکلی ندارد، اما عمویم همچنان بر ادعای خود پافشاری میکرد که به مجتمع قضایی شهید بهشتی رفتم و از عمویم شکایت کردم و قرار شد قاضی کارشناسی را برای بررسی مشخص و نتیجه را اعلام کند.
عمویم آدمربایان را اجیر کرده بود
وی ادامه داد: پس از این من با عمویم اختلاف پیدا کردم و او از من میخواست از شکایتم صرف نظر کنم و یکمیلیارد و ۸۰۰ میلیونتومان را به او بدهم، اما من هر روز پیگیر شکایتم بودم تا اینکه امروز وقتی از مجتمع قضایی بیرون آمدم خودرویپژو۲۰۶ که سهمرد جوان سرنشین آن بودند راه مرا سد کردند و دو نفر از آنها از خودرو پیاده شدند و با شوکر به من حمله و بعد از ضرب و جرح مرا به زور سوار خودرو کردند. آنها دو ساعتی مرا گروگان گرفتند و کتک زدند و از من خواستند برگهای که در آن نوشته شدهبود، من به عمویم یکمیلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بدهکارم را امضاء کنم تا اینکه خودرو آنها وارد بزرگراه امام علی شد و به ترافیک برخورد کرد. در این لحظه از فرصت استفاده کردم و در خودرو را باز کردم و از رانندهها درخواست کمک کردم که خوشبختانه چند نفری به دادم رسیدند و نجات پیدا کردم و الان از سه مرد آدمربا و عمویم که آدمربایان را اجیر کردهاست، شکایت دارم.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
کارآگاهان در نخستین گام متوجه شدند مرد رستوراندار که موضوع را به اداره پلیس خبر داده شماره پلاک خودروی آدمربایان را یادداشت کردهاست. بنابراین مأموران شماره پلاک خودروی متهمان را از سامانه پلیس استعلام گرفتند که مشخص شد صاحب خودرو زن جوانی به نام شقایق است. شقایق پس از احضار به اداره پلیس در ادعایی گفت: مدتی است از شوهرم جدا شدهام و همراه دو فرزند خردسالم زندگی میکنم. خودرو متعلق به من است و همیشه هم در اختیار خودم قرار دارد و با آن فرزندانم را به مدرسه میبرم و به خانه بر میگردانم و روز حادثه هم خودروام را به کسی نداده بودم. پس از این مأموران، عموی شاکی را احضار کردند که او هم مدعی شد در این حادثه هیچ دخالتی نداشته و برادرزادهاش اشتباه میکند. بدین ترتیب همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران دو مظنون را آزاد کردند.
دستگیری یکی از آدمربایان
مأموران پلیس در ادامه تحقیقات به رد پای مرد جوانی به نام شهروز در این حادثه رسیدند که بررسی نشان میداد شهروز علاوه بر اینکه پسر خاله شقایق است مدتی است با عموی شاکی هم رفت و آمد دارد. از سوی دیگر مشخص شد مدتی قبل از حساب عموی شاکی مبلغی به حساب شهروز انتقال داده شدهاست. بدین ترتیب مأموران پلیس پس از گذشت ۹ماه از حادثه شهروز را به عنوان مظنون در آدمربایی بازداشت کردند. متهم ابتدا منکر آدم ربایی شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به آدم ربایی با همدستی دو نفر از دوستانش اعترف کرد و مدعی شد که او را عموی شاکی اجیر کرده است.
وی گفت: محل کارم در عسلویه است و هر از گاهی برای دیدن خانوادهام به تهران میآیم. مدتی قبل یکی از دوستانم که در مغازه عموی شاکی کار میکند به من گفت که صاحبکارش با یکی از بستگان نزدیکش اختلاف حساب میلیاردی دارد و دنبال کسی است که او را گوشمالی دهد که از شکایتش صرف نظر کند. او از من خواست این کار را برای صاحبکارش انجام دهم که قبول کردم. سپس عموی شاکی مشخصات برادرزادهاش را به من داد و از من خواست با اجیر کردن دو نفر دیگر او را گوشمالی بدهیم و با تهدید از او در برگهای امضاء بگیرم. به همین خاطر به دو برادر که از دوستان دوران مدرسهام بودند پیشنهاد دادم و آنها هم قبول کردند. روز حادثه از شاکی خواستیم سوار خودرو شود، اما وقتی قبول نکرد او را به زور سوار خودرو کردیم و به طرف بزرگراه امام علی رفتیم که رانندههای عبوری متوجه فریادهای کمک خواهی پسر جوان شدند و به کمکش آمدند و ما هم از ترس او را رها و فرار کردیم.
با اعتراف متهم و در حالی که مجتمع قضایی شهید بهشتی رأی به نفع پسر جوان داده است، قاضی احسان زمانی دستور بازداشت دو همدست آدمربا و عموی سالخورده شاکی را صادر کرد. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.