سرویس سیاسی جوان آنلاین: حداقل در خاطرات مردم ایران، هر کجای تاریخ را ورق بزنیم، جهان بر مدار زور قدرتمندان چرخیده و صدا بلند کرده است. مردم ایران البته مقاومت میکنند و همیشه سربلند بودهاند، اما این چیزی از ظلمی که بر آنها رفته است، کم نمیکند و هم از این رو و برای همین خاطرات زخمخورده است که ایران آموخته در کنار ضعیف بایستد.
این روزها سالروز بمباران شیمیایی حلبچه است. حلبچه شهری کردنشین در جغرافیای عراق که مورد حمله شیمیایی صدام حسین قرار گرفت و ایران، ایرانی که خود درگیر جنگ با صدام بود، ایرانی که خود زخم خورده بمباران شیمیایی بود، ایرانی که چه آن زمان و چه در همه سالهای پس از آن تا امروز، برخی کوشیدند آن را مقابل قوم کرد بدانند، تلاش کرد صدای مظلومیت مردم حلبچه باشد.
صدام در ابتدا پسرعموی خود را به نام علی حسنالمجید معروف به علی شیمیایی را برای این حمله انتخاب کرد، او پیش از حملات شیمیایی، شهر را بهمدت دو روز با بمبهای متعارف بمباران کرد. در واقع حسنالمجید با این کار میخواست تا شیشه ساختمانهای شهر را بشکند تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد. سطح وسیع و حجم گسترده حمله رژیم بعث عراق در استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم کرد و بیپناه حلبچه چنان بود که پروفسور اوبن هندریکس، رئیس آزمایشگاه سمشناسی بیمارستان گان فلاندر بلژیک گفت: «رژیم بعث عراق از سه نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرده است. این گازها شامل گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان)، VX و گاز سیانوژن هستند. بنابراین باید گفت مرگ مردمان کرد حلبچه مرگی با طعم خردل و با چاشنی تاولزای گاز اعصاب تابون و سارین و بوی مرگآور سیانوژن بود.
روزنامه گاردین چاپ لندن گزارش این جنایت فجیع را همراه با عکسهایی به چاپ رساند و نوشت: «هیچ جراحت، خون و اثری، از انفجار روی اجساد دیده نمیشود. اجساد دهها مرد، زن، کودک و حیوانات دستآموز در سطح منازل و خیابانهای این بخش دورافتاده در کردستان عراق تحتاشغال ایران را پوشانیدهاند. پوست این اجساد به طرز عجیبی تغییر رنگ داده و چشمهایشان باز و خیره، چرک خاکستری رنگی از دهانشان بیرونزده و انگشتان دست آنها به طرز عجیبی کج و کوله است. این طرف مادری بچهاش را برای آخرینبار در آغوش فشرده و آن طرف پدری خود را سپر نوزادی، از آنچه نمیدانستند چیست، کرده است.»
در حمله شیمیایی رژیم بعث عراق به حلبچه و خرمال حدود ۵ هزار نفر از خانوادههای کرد عراقی شهید شدند. ۹ ماه قبل از آن، شهر سردشت ایران و روستاهای اطراف آن هدف حمله شیمیایی قرار گرفته بودند و مردم ایران در همه این ماهها در کنار درگیری با غم شهدا و مصیبت درمان مجروحان شیمیایی، در هول و هراس حمله شیمیایی مجدد هم بودند.
این ایران بود که تلاش کرد تا حد ممکن جهان را متوجه جنایت بزرگی که در سردشت و حلبچه رخ داده است، بکند. صدام از حمایت کامل غرب برخوردار بود و ایران از ضدیت کامل غرب. رسانههای جهان دست غربیها بود و نهادهای بینالمللی مواجببگیر قدرتهای بزرگ، اما ایران سعی کرد همه تلاشش را بکند. از یک سو نهادهای دیپلماتیک ایران وارد کار شدند و از سویی دیگر باید از رسانهها استفاده میشد تا اخبار این جنایت به گوش مردم جهان برسد. ازاینرو از نمایندگان خبرگزاریها و رسانههای کشورهای مختلف در ایران برای تهیه گزارش از ابعاد اقدام عراق دعوت شد و آنها به حلبچه برده شدند و بهتدریج گوشههایی از این جنایت جنگی در برخی مطبوعات خارجی انعکاس یافت. روزنامه انگلیسی گاردین در سرمقاله خود برای اولینبار بهصراحت عراق را جنایتکار جنگی خواند. آن زمان هشت سال از آغاز جنگ عراق علیه ایران با حمایت غرب میگذشت و صدها ایرانی شهید و مجروح و آواره شده بودند.
همچنین آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس دیوانعالی کشور، دکتر علیرضا مرندی، وزیر بهداشت و درمان و دکتر هادی منافی، رئیس سازمان محیطزیست در پیامهای جداگانهای به همتایان خود و برخی مجامع جهانی خواستار بررسی ابعاد فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه و محکومیت عراق شدند.
امام خمینی (ره) نیز در پاسخ به پیام تبریک شیخ زاید بنسلطان آلنهیان، رئیس دولت امارات متحده عربی که بهمناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان ارسال کرده بود، از سکوت کشورهای اسلامی در برابر حمله شیمیایی حلبچه انتقاد کرد. ایشان همچنین در پاسخ به پیام تبریک نوروز رؤسای جمهور خلق چین، بلغارستان و مجارستان با اشاره به جنایت عراق در بمباران شیمیایی حلبچه و کشتار مردم کرد عراق، بر محاکمه صدام تأکید کرد.
از سویی کردهای عراقی مقیم تهران این فرصت را یافتند تا با برگزاری تجمع نسبت به جنایت صدام و سکوت جامعه جهانی و مرگ هزاران انسان بیگناه اعتراض کنند. عراق گرچه به استفاده از سلاح شیمیایی اعتراف کرد، چون راه انکاری هم نداشت، اما در دروغی آشکار، ایران را هم متهم به استفاده از سلاح شیمیایی کرد!
وسام الزواوی، معاون وزارت خارجه عراق رسماً به استفاده از سلاحهای شیمیایی اعتراف کرد، اما با تکرار ادعای مقامات امریکایی درباره متهم کردن ایران به استفاده از سلاحهای شیمیایی مدعی شد، آماده است چنانچه ایران با توقف استفاده از سلاحهای شیمیایی موافقت کند، عراق نیز استفاده از این سلاحها را خاتمه دهد. رادیو امریکا هم متقابلاً با تکرار ادعای استفاده ایران از گلولههای شیمیایی سعی کرد از فشار افکار عمومی جهان علیه بغداد بکاهد.
دروغ عراق و درخواستش برای اعزام هیئت تحقیق به بغداد برای بررسی استفاده ایران از سلاح شیمیایی مورد توجه رسانههای غربی و نهادهای بینالمللی قرار گرفت، اما کسی تصاویر هزاران کرد عراقی را که شهید شدند، ندید. وزیر امورخارجه ایران در نامهای به دبیرکل سازمان ملل، ادعای حکومت عراق را درباره استفاده ایران از گلولههای شیمیایی علیه نظامیان عراقی در منطقه حلبچه رد کرد. در نامه وزیر امورخارجه آمده بود: «دبیرکل به درخواست غیرمنطقی عراق ظرف ۲۴ ساعت پاسخ مثبت داده است، درحالیکه بیش از دو هفته طول کشید تا به درخواستهای جدی و مکرر جمهوری اسلامی ایران در مورد وضعیت بسیار وخیم مردم در کردستان عراق پاسخ دهد.» این اتفاقات فقط بخشی از خاطرات ظلمستیزی مردم ایران مقابل جنایات قدرتهای جهانی است. صدام قدرت جهانی نبود، بلکه منظور دفاع قدرتهای جهانی از جنایتی جنگی است که خود این حمایت یک جنایت است. در گذر و تجربه چنین خاطراتی است که مردم ایران دیگر سالهاست آموختهاند در بحرانها و مشکلات نگاهی به جهان نداشته باشند و روی پای خود بایستند.