قرار بر کوتاه شدن دست بازنشستهها و میدان دادن به نیروهای جوان بود برای استفاده از تفکرات نو و توانمندی جوانترهای تازهنفس، هرچند که پرواضح بود دست کشیدن از پست و مقام برای برخی کار چندان سادهای نخواهد بود، اما طبق ابلاغیه مجلس، ۱۵ آذرماه ۹۷ پایان فعالیت بازنشستهها در دستگاههای اجرایی از جمله وزارت ورزش و فدراسیونهای ورزشی و همچنین تیمهای باشگاهی بود و از آن به بعد دیگر بازنشستهها حقی برای فعالیت نداشتند. ابلاغیهای که سروصدای بسیاری به پا کرد و خیلیها را که عاشق خدمت به خلق خدا بودند برای گرفتن مجوز بازگشت به کار به تکاپو انداخت. خیلیها را هم بر آن داشت تا برای تمکین از قانون بیسروصدا وسایل خود را برای رفتن جمع کنند. برخی نیز بهرغم تمکین ظاهری و دادن استعفا، همچنان با عناوین مختلف که گویی شغل به حساب نمیآید و عایدی مالی نیز برای آنها ندارد به خدمت خود ادامه دادند!
اگرچه استفاده از برخی بازنشستهها به دلیل داشتن دانش و تجربه به عنوان مشاور میتوانست کمک شایانی برای نیروهای جوان تازهوارد باشد، اما طولی نکشید که بسیاری از آنها که قانون خانهنشینشان کرده بود، یکی پس از دیگری به بهانههای مختلف و البته چراغ خاموش به میدان بازگشتند تا این تصور ایجاد شود که آن همه تکاپو بیش از آنکه تلاشی برای اجرای قانون و میدان دادن به نیروهای جوان باشد، شویی پرسروصدا برای فریب افکار عمومی و بازی با شعور مردم بوده که اگر غیر از این بود، امروز شاهد بازگشت به کار افرادی نبودیم که با سروصدای بسیار استعفا دادند و رفتند!
در این میان میتوان چند نوع برخورد را برای اجرای این قانون دید؛ مثلاً محمدرضا ساکت که بهرغم تحویل استعفا هرگز میدان را ترک نکرد و با عناوین مختلف به خدمت خود به مردم و ورزش ادامه داد، امروز از سوی هواداران معروف سپاهان که گویی عادت کردند به تجمع برای رسیدن به خواستههایشان، برای بازگشت به رأس مدیریت سپاهان آماده میشود. برخی هم، چون گرشاسبی که دقیقاً به دلیل بازنشسته بودن و بهرغم مخالفت و تقلای پرسپولیس از پست مدیرعاملی این باشگاه کنار گذاشته شده بود، امروز بیتوجه به دلیلی که یک سال و چند ماه قبل او را از کار بیکار کرد به عنوان مدیرعامل باشگاه پیکان منصوب میشود تا این سؤال پیش آید که آیا تمام آن بگیر و ببندهای اجرای قانون بازنشستگی شویی بود که امروز آقایان یک به یک به میدان برگردند؟!
البته در این میان نفراتی هم هستند که مانند فتحاللهزاده در زمان اجرای ابلاغیه مجلس برای کوتاه شدن دست بازنشستهها از ورزش خانهنشین شدند، اما حالا که آبها از آسیاب افتاده و بازنشستههای فدراسیون بیتوجه به قانون در تلاش برای تصاحب یک به یک پستها هستند، از فرصت پیشآمده نهایت استفاده را برای حضور دوباره در قدرت بردند و بار دیگر بر صندلی مدیرعاملی (استقلال) تکیه زدند، بیتوجه به اینکه بازنشسته هستند و عملاً طبق قانونی که یک سال و چند ماه قبل به فدراسیون ابلاغ شده بود، حضورشان در ورزش و پستهای مختلف غیرقانونی است!
ورزش ایران در حالی این روزها مورد تاخت و تاز بازنشستهها برای تصاحب پستها و عنوانهای مختلف قرار گرفته که تمام نگاهها برای اعمال قانون به وزارت ورزش و سازمان بازرسی است که بار دیگر این قانون واضح و شفاف را برای آقایان روخوانی کند و دست آنها را از ورزش کوتاه که به جای دور خوردن مدیران تکراری در پستهای مختلف ورزشی، عملاً شاهد حضور نیروهای جوانتر در ورزش باشیم. نیروها و تفکرات جوانی که شاید بتواند راهگشایی برای ورزش و فوتبال ایران باشد که طی سالهای اخیر به لطف آقایان تکراری و امتحان پسدادهای که تاریخ مدیریتشان سرآمده، اما عشق خدمت اجازه نمیدهد راه را برای دیگران باز کنند تا شاهد تغییر و تحولی تازه در ورزش و فوتبال ایران باشیم. البته به شرط آنکه متن صریح قانون به اجرا درآید و تمکین از قانون تنها یک شو برای بازی با شعور مردم و فریب افکار عمومی نباشد تا بعد از آن عزلهای پرسروصدا، شاهد انتصاب همان افراد عزل شده در پستهای کاملاً مشابه نباشیم!