حکم جدید فیفا علیه پرسپولیس صادر شده و اگر ۴۷۵ هزار یوروی ناقابل را در مهلت تعیین شدن پرداخت نکنیم باید منتظر محرومیت سنگین هم باشیم. اینکه این رقم هنگفت در این اوضاع چطور و چگونه تأمین خواهد شد، یک مسئله است و اینکه چرا تیمهای فوتبال کشورمان تا این اندازه از سوی فدراسیون جهانی با جریمههای تکراری و دردسرساز روبهرو میشوند، مسئلهای دیگر است.
۴۵ روز حیاتی برای پرسپولیس شروع شده و اگر دیر بجنبند در سه پنجره نقل و انتقالات از خرید بازیکن جدید محروم خواهد شد. با توجه به خیل عظیم هواداران این تیم بیانصافی است اگر بگوییمای کاش فیفا محرومشان کند تا شاید درس عبرت بگیرند، چراکه در این صورت فقط احساسات طرفداران به بازی گرفته خواهد شد، والا نه مقصران دادگاهی میشوند و نه کسی تقصیر را به گردن میگیرد. تنها فایدهای که این محرومیت سنگین میتواند داشته باشد، این است که آقایان موقتاً نمیتوانند بازیکنان بنجل، سربههوا و پرحاشیه را به پرسپولیس قالب کنند و پورسانت ارزی به جیب بزنند. البته قطعاً این راهش نیست و باید برای ریشهکن کردن جریمهها و محرومیتهای تکراری، مدیران تکراری و امتحان پسداده را برای همیشه از فوتبال حذف کرد و انقلابی در مدیریت فوتبال ایران به وجود آورد.
بودیمیر همان مهاجم کرواتی است که به درد قرمزها نخورد و در آخر هم معلوم نشد دلال او چه کسی بود که سر از پرسپولیس درآورد. او کلاً یک نیمفصل به میدان رفت و مثل بسیاری دیگر از بازیکنان خارجی قراردادش را فسخ کرد تا از این طریق غرامتی اساسی از تیم ایرانی بگیرد. این وسط انصاف نیست که همه چیز را به گردن فوتبالیست بیندازیم. باشگاهها برای به خدمت گرفتن یک بازیکن ضوابط حرفهای زیادی دارند که بر اساس آن باید میزان آمادگی و تأثیرگذاریاش پیش از عقد قرارداد بررسی و براساس آن رقمی معقول برای قراردادش در نظر گرفته شود. این قانون در همه تیمهای مطرح فوتبال مو به مو اجرا میشود و اینگونه است که هرگز نمیشنوید یک تیم درجه یک اروپایی در خرید بازیکن کلاه سرش رفته است. آنها حتی از خرید بازیکنان ناشناخته آماتور درآمدهای هنگفتی به جیب میزنند، ولی کلاف سردرگم تخلفات گسترده در فوتبال ایران آنقدر پیچیده شده که تعداد دلالان به شکلی قارچگونه بالا رفته است. در این وانفسا شنیدن این خبر که فلان تیم با بدهی نجومی و شاکیان متعدد داخلی و خارجی باز هم بازیکن خارجی چندهزار یورویی به خدمت گرفته، اصلاً جای تعجب ندارد. مدیران عامل باشگاههای پرطرفدار که دولتی بودنشان را تکذیب میکنند با خیال راحت با خارجیهای ناشناخته و به دردنخور قرارداد میبندند و با پایان عمر کوتاه مدیریتشان ویرانهای به نام باشگاه را تحویل نفر بعدی میدهند و سراغ پستی بالاتر میروند. مدیرعامل بعدی هم با بهانه قرار دادن احساسات هواداران و حتی ملی کردن ماجرا، پای وزارت ورزش و مسئولان مملکت را وسط میکشد تا در نهایت با ارز دولتی یا به اصطلاح کمک اسپانسرها پرونده را مختومه کنند.
آنقدر از این دست جریمهها و محرومیتها دیدهایم و در موردشان مطلب نوشتهایم که دیگر امیدمان برای بهبود اوضاع، برخورد با مسببان و خاطیان بسیار کمرنگ شده است. با این حال باز هم گوشزد میکنیم که این ره که میروی به ترکستان است! تا کی قرار است فیفا ما را وادار به پرداخت جریمههای هنگفت دلاری و یورویی کند، آن هم به خاطر بازیکنانی که یا مصدوم بودهاند یا بیمار و برخی هم پرحاشیه. البته طبق قانون عمل به مفاد درج شده در قرارداد آنها لازمالاجراست، ولی چرا همیشه مفاد و تبصرههای درج شده در برگههای قرارداد علیه فوتبال و باشگاههای ایران است؟!
برای رسیدن به پاسخ این ابهامات باید در نحوه مدیریت در باشگاهها و فدراسیون فوتبال کشورمان موشکافی شود تا هوادارانی که در گرما و سرما به ورزشگاه میآیند به واقعیتهای تلخ حاکم بر این رشته پی ببرند.