سرویس ورزشی جوان آنلاین - وحید صابری :استقلال و پرسپولیس در این بازار آشفته یا آشفته بازار بیشترین سهم را دارند و در دنیا از این نظر شناخته شدهترین باشگاههای فوتبال جهان محسوب میشوند.
چه وکلایی و چه دلالهایی و چه مدیرانی و دست اندرکاران ایرانی خارجی از پروندههای نان و آبدار سرخابیها به نان و نوایی رسیده اند و چه بازیکنان ومربیان گمنام و بیکاری از قبل این دو باشگاه خود را دوباره احیا کرده و به زندگی برگشته اند.
البته که فدراسیون فوتبال و دستگاه ورزش هم در این بازار شریکند، ولی به لحاظ ارگانیک شاید خود را مبری از استقلال و پرسپولیس بدانند، ولی نقش اول را آنها دارند.
اینبار که فدراسیون فوتبال واقعا گل کاشت، در حالیکه تصور میشد بعد از قرارداد کارلوس کروش که بواقع ۸ سال کار کرد و پولی که گرفت را حلال هم کرد یک مربی همطراز یا بهتر با قراردادی منطقی و استاندارد ببندیم، ولی نه مربی مورد نظر بدرد خور از کار در آمد و نه قراردادش توانست مطابق میل ما باشد.
آقای ویلموتس که خونسردانه و لبخندزنان آمد قرار دادی چرب و نرم بست، برای سه ماه ۳۰ میلیارد گرفت و تیم ملی را در آستانه حذف از مرحله اولب مقدماتی جام جهانی رها کرد و رفت و پشت در اطاق کمیته انضباطی فیفا چمباتمه زده که زودتر پولم را از ایرانیها بگیرید و فیفا هم البته دست به نقد از محل درآمدهای ایران که بلوکه شده است حتما برداشت میکند و مطابق قرارداد به او میدهد و ما میمانیم و این همه بی تدبیری و بی اخلاقی و هرچه اسمش را میخواهید بگذارید، ولی دلال بازی بهترین اسمی است که برای این موارد میتوان بکار برد.
بیایم به استقلال که هنوزهم عدهای دنبال راضی کردن استراماچونی هستند.
از معدود مربیانی که توانست یک جوش و خروشی در استقلال و فوتبال ایران را باعث شود، ولی نمیدانیم به یکباره چه شد که رفت و حاضر نیست کلاهش را که افتاده بردارد!
مربی خوش نقش با ارتباطی منطقی و روابط عمومی بالا و هوش سرشار که خیلی زود توانست دانش خود را به فوتبال ایران مننتقل کند به یکباره رفت و پیام داد هرگز نمیآیم. آنقدر امروز و فردا کرده بودند که کاپیتان استقلال بعد از رفتنش با دلی پر درد مصاحبه کرد که اینقدر این مربی را سر دواندند که ما از او خجالت میکشیم.
حالا این یک پرونده مالی هم دارد که دردی است بی درمان.
از آنطرف در حالی که پرسپولیس در ساحل آرامش کم کم داشت خود را پیدا میکرد صدا در آمد که آقای کالدرون هم رفته و نامه زده که شرایطم را نپذیرید و پولم را ندهید دیگر نمیآیم.
انصاریفرد میگوید ما طبق قانون عمل کردیم و حتی مدعی است که اگر به اردوی قطر نیاید از او شکایت میکنیم (مثل وعدههای باشگاه استقلال که اولین دوشنبه بعد رفتن استراماچونی اطلاعیه داد چک این مربی صبح زود نقد میشود، ولی الان ۵ دوشنه گذشته هوزم خبری از نقد شد چک استراماچونی نشده است!) و حالا با توجه به شرایط دوباشگاه شک نداریم که هم استقلال و هم پرسپولیس محکوم خواهند شد و باید دو برابر قرارداد مربیان در رفته را غرامت بپردازند و هیچکی هم جوابگو نیست.
چه جوری قرارداد بسته میشود و چه کسانی این قراردادها را میبندند که همیشه طرف خارجی حاکم است و ما محکوم؟
همین کشورهای عربی که ما میگوییم پول یامفت میدهند چنان به روز و به ریز قرار داد میبندند که اگر در همان بازی اول مربی را نخواهند با او فسخ میکنند و به اندازه همان مقدار که کار کرده به او پول میدهند و یکبار هم نشنیده ایم که یک مربی و بازیکن از کشورهای عربی شکایت کند.
قرار داد مربی تیم ملی را که فدراسیون با انبوهی مشاور و معاون و نماینده در زوریخ و قطب شمال میبندد چرا باید اینجور آبکی باشد که هم چوب را بخوریم و هم... این جاست که بازهم به حرف دکتر دادکان میرسیم که گفت: دلال بازی تا اطاق رییس فدراسیون هم رفته است!
مشکل اینجاست که دو باشگاه استقلال و پرسپولیس میدانند که هرچقدر هم بدهی بالا بیاورند اتفاقی نمیافتد فوق و نهایتش میگویند مدیرعامل باید برود که میرود.
پول کجا رفته؟
بدهی چرا بالا آمده؟
چرا باید دلالها هرکدام در استقلال و پرسپولیس فصلی دو سه بازیکن سهمیه داشته باشند؟!
چرا مربیانی که به استقلال و پرسپولیس میآیند دو یا سه سهمیه جذب بازیکن دارند؟
چرا مدیران باشگاه دو یا سه سهمیه دارند؟
اینها را جمع بزنید تا بدانید به چه دلیل از ۲۷ بازیکن استقلال و پرسپولیس نهایتا ده یا ۱۱ بازیکن بدرد بخور در میآید و بقیه همان سهمیهها هستند.
فهمیدید چرا در آسیا به جایی نمیرسیم؟
سهمیه زیاد است آقاجان!
فدراسیون فوتبال هم که با ۴۸ میلیارد بدهی روی دست ورزش الان بی صاحب است و آقای تاج که خدا سلامتی به ایشان بدهد رفت دنبال کار خود و با آنهمه در آمد بالا چرا باید ۴۸ میلیارد هم بدهی برجای بگذارد نمیدانیم، ولی آنچه میدانیم اینجاست که "براحوال آنکس بباید گریست... که دخلش به نوزده و خرجش به بیست! "