کد خبر: 984909
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۸ - ۰۵:۴۰
سردار سلیمانی همانگونه که در نخستین روز‌های آغاز جنگ تحمیلی در خوزستان حضور یافته بود در جریان سیل اخیر اهواز نیز خود را به این شهر رساند تا خدمتی کرده باشد و به جوانان پیام داد که خدمت در خوزستان کمتر از دفاع از حرم نیست
محمدرضا هادیلو
سرویس ایران جوان آنلاین: دیروز برای آخرین بار سردار به خوزستان رفت. دیروز خوزستان به عنوان اولین میزبان پیکر مطهر سردار شهیدان، بزرگ‌ترین افتخارش را ثبت کرد. دیروز همه آمده بودند تا با بزرگمردی وداع کنند که چند ماه قبل میهمانشان بود. همه بودند. زن و مرد و پیر و جوان. دیروز هیچ کس خودش را بالاتر از دیگری نمی‌دید، چون در برابر کسی بودند که فقط باید به احترامش سر تعظیم فرود می‌آوردند، اما در این میان، گروهی بودند که نمی‌توانستند باور کنند این تابوت همان سرداریست که در کمال خضوع و افتادگی چند ماه پیش برای کمک به آن‌ها به خوزستان رفته بود. دیروز سیل‌زدگان و جهادگران و نیرو‌های بسیج مردمی و پاسدارانی در مراسم تشییع پیکر مطهر حاج قاسم شرکت کردند که چند ماه شانه به شانه سردار و همرزمانش در گل‌ولای جهاد خدمت را از نو معنی کرده بودند. «یادش بخیر سردار! روز‌هایی که قدم به خانه‌های آب گرفته می‌گذاشتی و گوش به درددل‌هایمان می‌دادی و از مشکلاتمان می‌پرسیدی. سیل فراموشمان شده بود، وقتی که تو دل‌هایمان را زیر و رو کردی.»

سخت است که بپذیریم، فرمانده‌ای که دنیا به قدرت و درایت و ایمانش مهر تأیید زده، حالا آرام در تابوتی خوابیده تا در کنار یاران و همرزمان شهیدش آرام گیرد. فرمانده‌ای که دستوراتش، دلنشین بود و نگاهش مملو از انرژی و آرامش و در یک کلام «حاکم دل‌ها بود.»
یادمان نمی‌رود سیل خوزستان را. وقتی هموطنان سیل‌زده درگیر صد‌ها مشکل بودند و پاسداران و بسیجیان و گروه‌های جهادی شبانه‌روز در حال خدمت‌رسانی به آنها. چه زیبا بود پیامی که درخواست کرد «مشتاقان دفاع از حرم به کمک سیل‌زدگان خوزستان بیایند.» کاش هنوز هم سردار در بین ما بود و این بار به جای پیام، دستور می‌داد تا ببینید تمام سربازانش جز اطاعت کاری نمی‌دانند.

زمانی که سیل خوزستان را درنوردید، سردار سلیمانی خود را جزو جهادگران دید و در همان ابتدا با انتشار پیامی از مشتاقان مدافع حرم خواست به کمک سیل‌زدگان خوزستان بیایند.
در آن زمان و در متن پیام فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آمده بود: «جوانانی که سنشان اقتضا نمی‌کرد جهاد زمان دفاع مقدس را درک کنند و امروز نیز خیلی اصرار دارند که به عنوان مدافع حرم در جبهه حضور پیدا کنند، به نظر من باید بیایند خوزستان؛ چراکه حادثه اخیر یک دفاع از حرم است. هیچ چیزی بالاتر از کرامت انسان نیست.».

اما سردار به پیام اکتفا نکرد و چند روز بعد به همراه مسئولان ستاد اربعین حسینی کشور در استان خوزستان حضور یافت و از مناطق سیل‌زده رفیع و سوسنگرد بازدید کرد. بعد از آن در جلسه برنامه‌ریزی مقابله با بحران سیل استان شرکت کرد و با نگاه خردمندانه خود طرح‌هایی را برای اجرا روی میز گذاشت.

عکس نگیرید، عزیزانم
خوزستان فراموش نمی‌کند روزی را که سردار قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس به این منطقه رفته بودند تا در کنار سیل‌زدگان استان حضور داشته باشند و با هدایت جهادگران، بهترین خدمات را به آنان ارائه کنند. حالا پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان بسیج سازندگی خاطرات جهادگران را در قالب گزارشی از زمان حضور این سرداران بزرگ در خوزستان منتشر کرده است؛ گزارشی که شاید بتواند گوشه‌ای از بزرگ‌منشی و افتادگی این شهیدان گرانقدر را به تصویر بکشد. «وقتی به روستایی دورافتاده در اهواز رسیدیم، همراه اهوازی ما گفت: «حاج قاسم اینجاست!» به دور و بر یک نگاهی انداختیم. همه چیز عادی بود. باورمان نشد ولی دستپاچه شده بودیم. سریع دوربین‌ها را برداشتیم و دوان دوان حرکت کردیم. وسط‌های راه یادم افتاد چکمه هم نپوشیدم!

با ابومهدی المهندس روی کیسه گونی‌هایی نشسته بودند و با مردم خوش و بش می‌کردند. کُپ کرده بودیم که ایشان حاج‌قاسم سلیمانی باشد. چقدر خودمانی و دوست‌داشتنی. در کنار مردم و با مردم، بدون هیچ محافظی در اطرافشان. چقدر آرام و متین، چقدر مهربانانه دستی به سر و روی کودکان و نوجوانان می‌کشیدند. در همین حال و هوایمان سعی داشتیم تمام لحظات را ثبت کنیم. چلیک چلیک عکس می‌گرفتیم که ایشان تکه سنگی برداشتند و به نشانه پرتاب کردن به سمت ما گرفتند و با لبخند گفتند: «عکس نگیرید عزیزانم!» یکی از لباس شخصی‌ها به سمتمان آمد و تذکر داد: «عکس نگیرید! حاجی از عکس خوشش نمی‌آید!» ولی ما گوشمان بدهکار نبود. چه توفیقی بزرگ‌تر از این که مموری‌هایمان از عکس‌های حاج قاسم پر بشود. آن هم چنین آزادانه بدون هیچ نظارت و حفاظتی!
حین عکاسی سعی می‌کردیم حواسمان به صحبت‌های حاجی و گپ و گفت‌هایشان باشد. به همراهشان با اقتدار و جدیت گفتند: «تا ماشین‌ها برای سیل‌بند نیایند از اینجا بلند نمی‌شوم!»

یکی از بچه‌ها گوشی را داد دستم و گفت: «برو کارهامون رو به حاجی نشون بده.» تا گوشی را گرفتم کنارش خالی شد. سریع خودم را جا دادم. دست دادم و احوالپرسی گرمی کردند. طوری که انگار چندین ساله مرا می‌شناسند. گوشی را به دست ایشان دادم و عنوان و موضوع نماهنگ را توضیح دادم. چند ثانیه‌ای که از فیلم گذشت، حاجی گفت: «کی این را درست کرده؟» پاسخ دادم: «دوستانمون» تأکید کردند: «دقیقاً کی؟ اینجا هستند؟ نشونشون بده.» در لابه‌لای جمعیت یکی یکی بچه‌ها را نشان دادم. حاج مسعود، شاه حبیب، داش محسن و...

به هر کدام نگاهی می‌انداختند و سری تکان می‌دادند و احسنتی به لب داشتند!
بعد از آن، ماشین‌ها آمدند و حاج قاسم بلند شدند و به درون خانه‌های آب گرفته رفتند. با لهجه و زبان خود اهوازی‌ها صحبت می‌کردند و از مشکلاتشان می‌پرسیدند و دلداری می‌دادند. چه فضایی شده بود روستا. دل مردم روستا مثل خانه‌هایشان زیر و رو شده بود. این را از نگاه‌ها و رفتارهایشان، از صحبت‌ها و ابراز محبتشان می‌شد فهمید.»

خدمت، جهادیست که حد و مرز ندارد
روز گذشته خوزستانی‌ها در شرایطی پیکر مطهر سردار قاسم سلیمانی را روی شانه‌های خود تشییع کردند که این بزرگمرد از محبوبیتی بی‌نظیر در میان مردم برخوردار بود. نه ما و نه تاریخ، نمی‌تواند فراموش کند روز‌هایی را که حاج قاسم تمام وجودش را فدای این خاک و دین و مسلمین می‌کرد تا دشمن نتواند حتی در مخیله‌اش هم نقشه تسخیر آن را طراحی کند؛ از روز‌های سخت دفاع مقدس گرفته تا دفاع از حرم اهل‌بیت و همین چند ماه پیش هم دفاع از خانه و کاشانه مردم در برابر هجوم بی‌امان سیلابی ویرانگر.

خوزستانی‌ها هنوز هم سایه غیرت و حمیت ایرانی و اسلامی سردار را بالای سر خود حس می‌کنند و تمام اقوام خوزستانی به تمجید از شخصیت قاطع، مردمی و اسلامی وی می‌پردازند.
خوزستان روز‌های اول جنگ را خوب به یاد دارد. زمانی که اولین نشانه‌های حاکمیت قاسم سلیمانی بر دل‌های مردم خوزستان شکل گرفت. روز‌های نخست جنگ که خوزستان در برابر هجوم ناجوانمردانه دشمن بعثی، خود را تنها و بی‌کس می‌دید و دولت وقت تلاشی برای دفاع همه‌جانبه از این استان از خود نشان نمی‌داد ولی در همین ایام حاج قاسم که آن روز‌ها جوانی پرشور و انقلابی بود باغیرت دینی و جمع کردن تعدادی از جوان‌های همفکر کرمانی، خود را به مرز‌های خوزستان رساند و به دفاع از این استان پرداخت. خدمت سردار به خوزستانی‌ها ادامه داشت تا در جریان سیل فروردین ماه امسال که یک بار دیگر شخصاً به کمک مردم سیل‌زده استان شتافت تا ثابت کند که خدمت، جهادیست که حد و مرز نمی‌شناسد و مردمی که هشت سال دفاع مقدس را میزبانی کردند شایسته خدمت بوده و در کنار سختی‌های آنان قرار داشتن افتخار است.

سردار دل‌ها، در طول مدتی که در جریان سیل در کنار مردم سیل‌زده استان قرار گرفت، خاضعانه و خالصانه به مردم کمک و در درد و رنج آن‌ها مشارکت کرد تا روحیه آن‌ها را در برابر سختی‌ها مضاعف نماید.
حالا خوزستانی‌ها تابوت مردی را بر دوش می‌کشند که ۴۰ سال مشکلات آن‌ها را بر دوش کشید و به این جهاد و خدمت می‌بالید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار