سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: نظم در مسائل اخلاقی و تربیتی یعنی اینکه انسان برای مسائلی که مربوط به تربیت و پرورش روح خود است تحت یک برنامه منظم باشد. با رجوع به سیره رسول خدا (ص)، ائمه اطهار و همچنین عالمان دینی نمونههای بسیار زیبایی از زندگی توأم با نظم مؤمنانه را درمییابیم.
محاسبه، مشارطه و مراقبه
در دستورات دین ماست که قسمتی از وقت خود را در طول روز به محاسبه اعمال و رفتار خود اختصاص دهید. این روند اگر به صورت منظم انجام شود، باعث تربیت انسان میشود. محاسبه (خودنظارتی بر اعمال)، مشارطه (شرط گذاشتن برای پرهیز از گناه) و مراقبه (توجه دائم به اعمال خود) سه راهی است برای برنامه روزانه انسان. وقتی به زندگی پیامبر (ص) و بزرگان رجوع میکنیم این برنامهریزی را مشاهده مینماییم.
امام حسین (ع) میفرمایند: «از پدرم از وضع داخلى رسول خدا (ص) سؤال کردم، پس فرمودند: به منزل رفتنش به اختیار خود بود و، چون به منزل تشریف مىبرد اوقات خویش را به سه جزء قسمت مىکرد: قسمتى را براى عبادت خدا، قسمتى را براى اهل بیت خود و جزئى را به خود اختصاص مىداد.
آن جزئى را که مربوط به خودش بود، به صادر کردن دستورهاى لازم به خواص اصحاب و تکلیف کردن آنان براى رسیدگى به کارهاى عمومى مردم صرف میکرد و از آن قسمت چیزى را به کارهاى شخصى خود اختصاص نمىداد.» اختصاص دادن به خود یعنی همان مواظبت از خود برای تربیت نفس پیامبری که خدا او را تربیت کرد و مواظب است تا زندگی از مسیر بندگی خارج نشود.
رعایت نظم در گفتار و رفتار
کسانی که در زندگی قائل به قانون و نظم همراه اخلاق هستند، زندگی راحتتری را برای خود رقم زدهاند. آنان در منزل زمان خواب و بیداری، مطالعه و عبادت و هر کاری را مشخص کردهاند. شاید بعضی بگویند زندگی دارای پستی و بلندیهای زیادی است. مخصوصاً این روزها که مشکلات و رفتوآمدها یا محدود است یا بیبرنامه، پس چطور میشود منظم بود؟ همین که برای خود یک برنامه را در طول هفته داشته باشیم خوب است و همچنین محاسبه زمانهایی که برنامهای با برنامه شما تداخل کرد، مثلاً یکی از اقوام از سفر زیارتی آمده و شما الان باید به دیدن او بروید.
شما میتوانید این زمان را به آن کار اختصاص دهید، اما در همین برنامهها مدیریت داشته باشید، یعنی این مهمانی را مدیریت کنید. مثلاً در غذا و خوراک مراعات کنید تا خواب شما به هم نخورد. در گفتار و رفتار مراعات کنید که افکار شما به هم نریزد و آرامش حفظ شود تا بتوانید برنامه را ادامه دهید، اما وقتی با به وجود آمدن یک کار بین برنامهها به کلی از برنامه خود دست بکشید، دوباره زندگیتان از مسیر طبیعی خود خارج میشود.
نظم زندگی آیتالله بهجت، یک نمونه عالی
وقت را طلا میدانست و حاضر نبود یک لحظه را هم از دست دهد. حتی وقتی بلند میشد کتابی را از قفسه بردارد، زیر لب ذکر میگفت. تقریباً ۱۲ ساعت در شبانهروز به عبادت مشغول بود. دو ساعت و حتی گاهی سه ساعت پیش از نماز صبح از خواب برمیخاست و عبادتش شروع میشد. زیر لب ذکر میخواند و گاهی شعرهایی را زمزمه میکرد. مثلاً «گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت/ شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم».
وضو میگرفت و مشغول نماز شب و راز و نیاز با خدا میشد. برای نماز جماعت صبح به مسجد میرفت و پس از نماز صبح به تعقیبات نماز مشغول میشد. پس از نماز صبح به حرم میرفت و دو ساعت آنجا عبادت میکرد. مدت زیادی در حرم میایستاد و به زیارت و اعمال دیگر مشغول میشد. اطرافیان یکی یکی مینشستند، اما او هنوز ایستاده بود. پس از آن همه ایستادن، مینشست و باز هم عبادت میکرد.
در مسیر رفتوآمد به حرم هم بیکار نبود، دعاهایی مثل صباح و یستشیر را میخواند. پس از زیارت به خانه میآمد. صبحانه مختصری میخورد. پس از آن ۱۵ دقیقه استراحت میکرد و سپس مشغول مطالعه میشد. بسیاری از اشعاری که از ایشان به یادگار مانده را بعد از همین استراحت مختصر سروده بود. برای تدریس فقه به مسجد میرفت. هر روز زیارت عاشورا میخواند با صد لعن و صد سلام. لعن و سلامهای زیارت عاشورا را در همین فاصلههایی که آماده رفتن به جلسه درس میشد، میخواند.
نماز ظهر و تعقیبات پس از آن تقریبا دو ساعتونیم طول میکشید. بخشی در مسجد و بخشی هم در خانه. یک ربع تا نیم ساعت نشسته استراحت میکرد تا خواب بر او چیره نشود. عصرها اصول فقه تدریس میکرد. پیش از درس مدتی مطالعه میکرد و بعد به مسجد میرفت. نماز مغرب و عشا را در مسجد اقامه میکرد و مدتی در مسجد به عبادت میپرداخت. به منزل که میآمد، باز هم حدود یک ساعت و نیم عبادت میکرد. سپس مشغول مطالعه میشد. پس از صرف شام، حدود نیمساعت به اعمال پیش از خواب مشغول میشد. تلاوت قرآن، قرائت حدیث کسا و... و در آخر هم با طهارت میخوابید.
کم پیش میآمد بیش از چهار ساعت در شبانهروز بخوابد. روزهای جمعه درس تعطیل بود، اما در مجلس روضه مسجد فاطمیه شرکت میکرد. روضهای که ۵۰ سال سابقه داشت و تا آخرین هفته عمرش ادامه پیدا کرد. جلسه پاسخ به استفتائات هم جمعهها برگزار میشد. عبادتها هم در شب و روز جمعه بیشتر میشد. گویا استراحت، کوچکترین بخش زندگی ایشان بود. حتی تعطیلاتی مثل تعطیلات تابستان هم زمان استراحت ایشان نبود، بلکه فرصت مناسبی برای نوشتن تألیفات بود.
اوقات حضور ایشان در مسجد، فرصتی برای دیدارهای عمومی بود. چه بسیار بودند کسانی که در همین ملاقاتهای کوتاه مشکلات زندگیشان حل شد یا پاسخ پرسشهایشان را یافتند. چه بسیار پیش میآمد که پاسخهای کوتاه ایشان، مشکلات بزرگی را حل میکرد.
خلاصهای از یک برنامهریزی معنوی در طول روز
انجام واجبات دینی و ترک محرمات که از همه مهمتر است، عمل به مستحبات (تا حد امکان و با شادابی)، در صورت امکان همیشه با وضو بودن، استغفار دائمی داشتن یا لااقل روزی ۱۰۰ یا ۷۰ بار استغفار کردن برای کوتاهیهای خود در بندگی خدا یا ابراز بیزاری از گناه دیگران، خواندن مداوم قرآن در هر روز حداقل به اندازه یک یا پنج صفحه و تا حد امکان به اندازه یک جزء و دقت در معانی آن که بسیار راهگشاست، خواندن دعاهای هر روز و زیارات مربوط به امامان معصوم در هر روز مخصوصاً دعای صباح، عهد، کمیل و ندبه، به جا آوردن نماز اول وقت و تا حد امکان به جا آوردن نمازهای نافله و نماز جماعت خواندن نماز شب یا قضا کردن آن در روز، انجام صله رحم و مقید بودن به آن، کسب علم و مطالعه روزانه در حد امکان، همنشینی با خانواده و دلجویی از ایشان، خواستن توفیق از خداوند در تمامی مراحل زندگی و همیشه به یاد خدا بودن، همنشینی با اهل علم و تقوی و تفکر در احوالات امام زمان و اینکه آن عزیز همیشه ناظر بر اعمال ماست و توسل کردن به حضرتش که بسیار مورد سفارش بزرگان دین بوده است.
*کارشناس مذهبی و پژوهشگر سبک زندگی