سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، یکمدیسال۹۷ مرد جوانی مأموران پلیس تهران را از ناپدید شدن ناگهانی خواهر ۳۰سالهاش به نام عاطفه باخبر کرد و گفت: «چند روز قبل با خواهرم تماس گرفتم، اما تلفن همراهش خاموش بود. بعد از آن با شوهرش به نام احسان تماس گرفتم. او گفت همراه همسر و فرزندش به سفر ترکیه رفتهاند. قرار بود بعد از سفر خودش تماس بگیرد، اما خبری نشد. از نگرانی به خانه آنها رفتم که دیدم خواهر احسان از بچه آنها نگهداری میکند و از خواهرم خبری نیست. به احسان مشکوک هستم و نگرانم برای خواهرم اتفاق بدی افتاده باشد.»
با اعلام این مفقودی، شوهر زن جوان بازداشت شد تا اینکه در روند بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «عاطفه وسواس داشت و مدام با هم درگیر بودیم. او سوءظن داشت و میگفت با زن دیگری ارتباط دارم به همین خاطر از زندگی خسته شدهبودم و دیگر تحمل رفتارهایش را نداشتم.» متهم در خصوص قتل گفت: «آن روز دوباره عاطفه شروع به سؤال و جواب کرد که همین رفتار بهانه درگیری شد. در آن درگیری او دستانش را روی گلویش قرار داد و تهدید کرد خودش را میکشد. من که به شدت عصبانی بودم او را حمایت کردم و دستانم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم. عاطفه وقتی بیحال روی زمین افتاد از ترس او را سوار ماشین کردم و قصد داشتم به بیمارستان ببرم، اما در راه متوجه شدم از نفس افتادهاست. این شد که جسد را به جاده هراز بردم و آن را در درهای حوالی امامزاده هاشم رها کردم.» با اقرارهای متهم تلاش مأموران برای کشف بقایای جسد آغاز شد، اما تنها مقداری مو که به یک قطعه سنگ چسبیده بود کشف شد که بعد از انجام آزمایش DNA مشخص شد تارهای مو متعلق به مقتول است.
در حالیکه هیچ اثری از بقایای جسد بدست نیامده بود، متهم با درخواست قصاص از سوی اولیایدم روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهم به زودی بعد از تعیین شعبه رسیدگی کننده پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.