سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: سفر زیباترین تفریح آدمی است. اگر با احتیاط همراه باشد و تمام اصول و قواعدش رعایت شود زیباترین اتفاق است و اگر جدی انگاشته نشود خسارات جبرانناپذیری به روح و روان وارد میآورد. افراد زیادی را میشناسم که با امید به یک سفر جذاب راهی جاده شدهاند و موقع بازگشت تنها و داغدار بودهاند. عدهای را دیدهام که بار سفر بستهاند، اما با یک بیاحتیاطی هرگز به مقصد نرسیدهاند. هم خودشان از سفر دنیا جا ماندهاند و هم خانوادهای را به جای شادی سفر در سوگ نشاندهاند. بارها خودخواهی آدمها قربانی گرفته و هزاران بار بیاحتیاطی و سهلانگاری، آنها را به مسلخ مرگ برده است. بارها دیدهام خودروهایی را که با یک غفلت راهی جاده شدهاند. بارها دیدهام رانندگانی که مراقب مسافر کوچکشان نیستند و هرکجا اراده کردند درِ خودرو را باز و پیادهاش میکنند. بارها دیدهام رانندههایی که تابلوی سرعت مجاز را نادیده گرفتهاند و پا را روی پدال گاز فشردهاند.
عدهای سفر را برای خوراکیهای توی راه دوست دارند. ماشینشان مثل هتل است؛ چای و غذا و میوه و... فکر نمیکنند رانندگی آن هم در یک جاده شلوغ، دقت و تمرکز میخواهد. با مهمانی اشتباه میگیرند و چنان در اتاقک گرم و نرم خودرو خوشوبش میکنند که گویا روی ابرها راه میروند. این آدمها همسفران خوبی توی بزرگراه نیستند. همان آدمهایی که آَشغالهای این هتل را بیمحابا به بیرون پرتاب میکنند و فرقی هم نمیکند که ماشین پشت سرشان اذیت میشود یا نه. برایشان فرقی ندارد سرعت باد، تفاله و تهمانده چایشان را به شیشه خودروی پشت سر پرتاب کند. برایشان هیچ چیزی جز خودشان و مسافران هتلشان مهم نیست. برایشان مهم نیست که برای خوشایند مسافرانشان صدای باند ضبط صوت را تا انتها زیاد کنند و شیشهها را پایین بکشند تا دیگران هم از این کنسرت رایگان بهره ببرند. برایشان مهم نیست که بدحجابی و چهره نامتعارفشان حواس بقیه رهروان جاده را پرت کند و شاید هم حادثه بیافریند. فکر میکنند توی هتلشان حریم شخصیشان است و حق دارند حجاب از سر بردارند. اما نمیدانند بعضی حریمهای شخصی هم قاعده و قانون دارد.
بعضی رانندهها هرکجای جاده که احساس کردند مثانهشان پر شده به خودشان زحمت صبر کردن نمیدهند و همان جا توقف میکنند. نه تنها با توقف بیجا جاده را ناامن میکنند بلکه با یک حرکت غیراخلاقی و زننده جلوی چشم رهگذران هممسیر، کارشان را میکنند و برایشان مهم نیست که شاید کودکی از کارش متعجب شود و برای همیشه توی ذهنش بماند که، چون مرد است پس میتواند هرکجا که بود شلوارش را پایین بکشد و کارش را بکند.
بعضی وقاحت را از این هم پیشتر بردهاند و با شلوارکهای رنگی پشت رل مینشینند. میخواهند برای یک سفر طولانی خسته نشوند و توی هتلشان احساس راحتی کنند، اما دیگران تمایلی ندارند راحتیشان را ببینند و همین میشود یک کار نامتعارف و زشت که هر روز بیشتر از قبل باب میشود.
بعضیها هنگام رانندگی هروقت دلشان میخواهد گوشی را درمیآورند و با همه کسوکارشان صحبت میکنند و قرارهای کاری مقصدشان را هماهنگ میکنند. فکر نمیکنند همان گوشی میتواند حادثه بیافریند. کافی است به ماشین جلویی برخورد کند. همین کافی است تا بزرگراه مدتها بند بیاید و کار بقیه را زار کند و اسیر یک ترافیک طولانی و آزاردهنده.
بعضیها فکر میکنند همیشه برای هرکاری محق هستند. به همین دلیل توی صف پمپ بنزین نمیایستند و شلوغی را با خودخواهی تمام دور میزنند.
بعضیها نمیدانم چگونه گواهینامه گرفتهاند که حتی معنی خطوط ممتد را نمیدانند. نمیدانند که وقتی خطوط ممتد توی جاده است باید آهسته و بااحتیاط برانند. برای خودشان سبقت میگیرند و بارها باعث تصادفهای مرگبار شدهاند. کاش میدانستم آن پنج دقیقه زودتر رسیدن قرار است چه دردی را ازشان دوا کند یا توی مقصد چه چیزی در انتظارشان است که آنقدر برای رسیدن حریصند و جان خودشان و دیگران را به خطر میاندازند.
بد نیست یادی کنیم از آنهایی که کمربند ایمنی را فقط برای ترس از پلیس میبندند و توی سفر به هر پلیس راهی که میرسند به مسافرانش هشدار میدهند که برای فرار از جریمه کمربندها را ببندند. کاش میدانستند که قانون برای حمایت از جانشان سخت گرفته و بستن یا نبستن یک کمربند به جایی برنمیخورد مگر نجات جان خودشان.
حتماً شما هم شنیدهاید آدمهایی که خسته شدهاند و توی همان فاصله بازکردن کمربند دچار حادثه شدهاند. حادثه که خبر نمیکند!
عدهای هم احساس قدرتمندی میکنند و حس زورگوییشان را با خود به سفر میبرند. اگر خدای ناکرده کوچکترین برخوردی به ماشینشان رخ بدهد پیاده میشوند. چشمهایشان را میبندند و دهانشان را باز. با فحش و گاهی قفل فرمان و کتککاری از خجالت طرف در میآیند. یکی نیست بگوید برادر ِ من، قانون برای همچین مواقعی است. آرام باش و منتظر اعمال قانون بمان.
مدل خودروها ارتقا یافته، اما هنوز بعضی خردهفرهنگهای غلط میان مردم رایج است. هنوز هم وقتی میخواهی راهی جاده شوی باید با سلام و صلوات وارد شوی و خودت هرچقدر هم راننده خوب و ماهری باشی باید مراقب سهلانگاری دیگران باشی که کار دست خودشان و شما ندهد. یک سهل انگاری میشود تصادفهای زنجیرهای. یک سبقت نابجا میشود آمار مرگومیر تکاندهنده تصادفات.
یادی کنیم از آنانی که عاشق هیجان هستند. هرکجا که تصادف یا دعوایی رخ داده باشد با دوربینهای همراه، پیاده میشوند و از این لحظههای ماندگار عکس و فیلم میگیرند. هرچه ماشینها داغانتر و افراد زخمیتر هیجان فیلم و عکسی که مخابره میکنند و سلفی میگیرند هم جذابتر!
متأسفانه این فرهنگ غلط در شأن ایران نیست. زشت و غیرانسانی است که تصادف یک نیسان بار را ببیند و به جای کمک به بازماندهها و تسلای غمشان، فکر عکس گرفتن باشد و بعضی هم حریصانه در پی کش رفتن بار ماشین ِ بیچاره!
این صحنه رقتانگیزترین صحنه یک تصادف است که همراه با مرگ مسافران خودرو انسانیت هم واژگون میشود و ته دره سقوط میکند. رانندههای اهل سفر خوب میدانند که اگر بین راه پلیس راهور دیدند چطور دیگران را از این خطر آگاه کنند. علامت مخصوص خودشان را دارند که هروقت به ماشین جهت مخالف میرسند نشان میدهند تا کس دیگری در دام پلیس و جریمه نیفتد!ای کاش این مهربانی را در همه جا لحاظ میکردیم!
بعضی از رانندهها نیز در ورودی شهرها ناگهان توقف میکنند و در خطرناکترین نقطه بزرگراه دنبال مسیر میگردند. بد نیست قبل از حرکت مقصد را مشخص و تمام ورودیهایش را چک کنید.
ایمن برانید و با حفظ حریمهای قانون در حین رانندگی و توقف، سفری خاطرهانگیز و سلامت برای خود و دیگران رقم بزنید.