کد خبر: 977892
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۸
مدیریت عرصه موسیقی تقریباً به حال خود رها شده و نبض کار به دست سوداگران این عرصه افتاده است
جواد محرمی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: شرایط موسیقی در ایران چه در سبک پاپ و چه در سبک سنتی دوران خوبی را سپری نمی‌کند. کیفیت آثار اغلب چنگی به دل نمی‌زند. بسیاری از خواننده‌های پاپ پس از یک فروغ آنی با یک یا دو آلبوم به سرعت به افول می‌روند، در چنین وضعیتی عمده اداره محتوا و ذائقه‌سازی آثار موسیقایی به جای متولی امر موسیقی به دست مافیای موسیقی و تهیه‌کننده‌هایی افتاده که برایشان سودجویی حرف اول را می‌زند.
کنسرت و برگزاری آن موضوعی است که طی دو انتخابات گذشته بستری برای ایجاد موج اجتماعی یک جریان سیاسی شد.
تأکید صرف روی برگزاری کنسرت و رها کردن محتوای آثار در این دوران را می‌توان یکی از ریشه‌های تضعیف موسیقی دانست چراکه مدیریت حوزه موسیقی تقریباً به حال خود رها شده و نبض کار به دست سوداگران این عرصه افتاده است.

محتوا؛ قربانی سوداگری
در این شرایط که سودجویی و درآمد‌زایی حرف اول را می‌زند اصلی‌ترین قربانی محتوا و کیفیت آثار خواهد بود.
این تنها دامن موسیقی پاپ را نگرفته، رونمایی اثر تازه دو تن از سرآمدان موسیقی سنتی ایرانی که اخیراً انجام شد و کیفیت پایین آن مخاطبان این جنس از موسیقی را نیز به واکنش واداشت که نشان می‌دهد موسیقی در همه ابعاد در حال تضعیف شدن است. شاید بتوان از این دوره به عنوان یک دوره گذار یاد کرد که ضعف کیفیت آثار متأثر از فضای فرهنگی و اجتماعی نه چندان مطلوب رو به افول گذارده است. وقتی سیاستمداران برای کسب رأی تن به فضای پوپولیستی و دوقطبی‌های کنسرتی می‌دهند، ظهور این شرایط خیلی هم دور از ذهن نخواهد بود.
وضعیت بلبشوی موسیقی کار را به جایی کشانده که تهیه‌کننده‌ها و فعالانی که در این عرصه سوداگری می‌کنند نیم‌نگاهی هم به خواننده‌های خارجی داشته باشند.
با نگاهی به برگزاری برخی کنسرت‌هایی که گروه‌ها یا خواننده‌های خارجی در ایران طی چند سال اخیر برگزار کرده‌اند به دست می‌آید که قیمت کنسرت‌های این خواننده‌های رو به افول و بازنشسته از کنسرت‌های ایرانی بیشتر است، اما این را که چرا تهیه‌کننده‌های ایرانی برای آوردن این خواننده‌ها به ایران تمایل دارند، می‌توان ناشی از رهاشدگی مدیریت موسیقی و دست پنهان سوداگران این عرصه دانست که با ذائقه‌سازی روی عرضه و تقاضا تأکید دارند. در این میان نظام مافیایی تهیه‌کننده‌ها توان ذائقه‌سازی دارند و ابتذال این عرصه را می‌توان ناشی از همین ذائقه‌سازی سوداگرانه دانست.

کدام دیپلماسی فرهنگی!
در این ارتباط فارس در گزارشی درباره کنسرت برخی خواننده‌های خارجی در ایران می‌نویسد: «شاید باور کردنش سخت باشد که بلیت‌های کنسرت گروه «شیلر» در ایران از ۱۰۰ تا ۳۵۰هزار تومان به فروش رسیده و با احتساب میانگین قیمت ۲۵۰هزار تومانی برای محاسبه ۹هزار بلیت فروخته شده، این گروه از رده خارج با درآمدی حدود ۲میلیارد و ۲۵۰میلیون تومان ایران را ترک کرد!
با نگاهی به سوابق عمده هنرمندانی که برای برگزاری کنسرت به ایران می‌آیند به راحتی می‌توان به این مهم پی برد که همان‌ها که دوران اوج خود را در کشور‌های بعضاً پیشرفته خود در دهه‌های گذشته طی کرده و در حال حاضر دوران افول هنری خود را تجربه می‌کنند به ایران و کشور‌های عمدتاً آسیایی علاقه‌مند می‌شوند که این علاقه نه از سرِ احترام که از روی ناچاری است چراکه بازاری بهتر از این کشور‌ها برای عرضه هنری که دیگر چندان خریداری در فرنگ ندارد، نمی‌یابند.
در بحبوحه جریان برجام نیز دولت تدبیر و امید با انگیزه ایجاد ارتباط فرهنگی در لوای گشایش سیاسی ایران با غرب، طرح «دیپلماسی فرهنگی» را در دستور کار خود قرار داد.
دولتمردان پیگیر این طرح شدند و امیدوار از بهتر شدن اوضاع سیاسی و به دنبال آن اقتصادی و فرهنگی و... بنابراین همه نهاد‌ها و وزارتخانه‌ها در مسیر این تعامل قرار گرفتند و وزارت ارشاد نیز با جدیت همین دیپلماسی فرهنگی را دنبال کرد.
«یانی» هنرمند معروف یونانی که کنسرت آکروپولیسش در دو دهه پیش در جهان سر‌و‌صدای زیادی به پا کرده بود از اولین هنرمندانی بود که برای کنسرت در ایران ابراز تمایل کرد که این امر محقق نشد و تلاش او برای برگزاری کنسرت در ایران بی‌نتیجه ماند و قرعه به نام «کیتارو» هنرمند ژاپنی افتاد که توانست کنسرت خود را در ایران به اجرا بگذارد. پس از او هنرمندان دیگری از سراسر جهان برای برگزاری کنسرت در بازار جدیدی به نام ایران صف کشیدند؛ بازاری که بهشت هنرمندان از رده خارج بود. سؤالی که در این وضعیت پیش می‌آید این است که آیا موسیقی و خواننده‌های ایرانی کفاف ذائقه ایرانی‌ها را نمی‌دهند؟ به طور قطع نزول کیفیت موسیقی ایرانی در این مسئله تاثیرگذار است، اما چه دست‌هایی سبب شده این شرایط برای موسیقی رقم بخورد.
چه کسی مسئول پایین آمدن کیفیت موسیقی ملی و ایرانی و پاپ در ایران است؟ سیاستگذاری یا بهتر بگوییم نداشتن برنامه از سوی متولیان موسیقی چقدر تاثیرگذار بوده است؟ بازاری شدن و غلبه سودجویی چقدر به این وضعیت دامن زده است؟ در زمانه‌ای که مجتمع‌های عظیم تجاری بدون نظارت و حساسیت نهاد‌های حاکمیتی مثل قارچ سربرمی‌آورند و ریشه‌های رونق تولید کشور را خشک می‌کنند و بخشی از درآمدشان از واردات بی‌رویه را برای تبلیغات به حوزه فرهنگ و هنر اختصاص می‌دهند، چرخه‌ای ساخته شده که به طور سیستماتیک دست به فرهنگ‌سازی و ذائقه‌سازی می‌زند. این چرخه در سینما اثرگذاری خود را عیان کرده و در عرصه‌هایی، چون موسیقی و تئاتر نیز کار را به دست گرفته است. در این میان نهاد متولی فرهنگ بیش از هر زمان دیگری در انفعال به سر می‌برد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار