سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار جوان، جلسه رسیدگی به پرونده صبح دیروز در شعبه۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. بعد از اینکه قاضی رسمیت جلسه را اعلام کرد نماینده دادستان تهران در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست را برای اعضای دادگاه قرائت کرد. او گفت: متهم پرونده که نریمان نام دارد از هشتسال قبل تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. او روز حادثه دوستش نادر را در یکی از قهوهخانههای شهرری با چند ضربه چاقو به قتل رساند و سپس از کشور فرار کرد تا اینکه سال گذشته به ایران برگشت و تسلیم پلیس شد. او در بازجوییهای انجام شده به قتل اعتراف و صحنه جرم را هم بازسازی کردهاست که برایش درخواست صدور حکم شایسته دارم. سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و برای نریمان درخواست قصاص کردند. پدر او گفت: روز حادثه به من خبر دادندکه پسرم چاقو خورده و به بیمارستان منتقل شدهاست. وقتی خودم را رساندم پزشکان گفتند که پسرم به علت شدت خونریزی فوت شدهاست. پزشکان گفتند که اگر پسرم زودتر به بیمارستان منتقل شدهبود، امکان داشت که از مرگ نجات پیدا کند. پدر مقتول گفت: نریمان و دوستانش بعد از حادثه پسرم را در همان وضعیت رها و فرار کردند و این موضوع سبب شد تا خون زیادی از بدنش برود. اگر آنها به پسرم کمک کردهبودند و او را به بیمارستان میرساندند چه بسا بچهام امروز زنده بود برای همین حاضر به گذشت از متهم نیستم.
در ادامه یکی از شاهدان حادثه به درخواست قاضی در جایگاه قرار گرفت و ماجرا را شرح داد. او گفت: من با متهم و مقتول که نادر نام داشت دوست بودم. ما هر سه بچهمحل بودیم و خیلی از وقتها با هم به تفریح میرفتیم. آن روز هر سهنفر به قهوهخانهای رفته بودیم و آنجا قلیان کشیدیم. قرار بود که به مراسم ترحیم یکی از دوستانمان برویم. نادر و نریمان هر دو شروع به خوردن مشروب کردند. مقتول، اما مشروب بیشتری خورد و روی رفتارش کنترل نداشت. او شروع به فحاشی کردن به دوست فوت شدهمان کرد که نریمان از او خواست فحش ندهد. به هر حال دعوای آنها سر همین موضوع شروع شد و خیلی زود بالا گرفت. نادر گاز پیکنیکی را برداشت و به نریمان حمله کرد. وقتی برای میانجیگری دخالت کردم نریمان دست به کمرم انداخت و چاقویی را که به کمر داشتم، برداشت و به نادر حمله کرد. من خواستم چاقو را از دستش بیرون بیاورم که چاقو به زمین افتاد. همان لحظه نریمان به طرف چاقو خیز برداشت. من تیغه چاقو را گرفتم، اما دسته چاقو در دست نریمان بود که دستم زخمی شد و تیغه را رها کردم. او از همان فرصت استفاده کرد و چند ضربه به نادر وارد کرد و سپس از محل فرار کرد. ما بعد از حادثه دیگر از نریمان خبر نداشتیم تا اینکه سال قبل خبر رسید او پس از هشتسال فرار خودش را تسلیم پلیس کرده است.
در ادامه نریمان به درخواست قاضی در جایگاه قرار گرفت و اتهام قتل را قبول کرد. او در شرح حادثه گفت: من آن روز مشروب زیادی خوردهبودم و روی رفتارم کنترل نداشتم. اگر مست نبودم اصلاً با نادر درگیر نمیشدم و حادثه قتل هم اتفاق نمیافتاد. وقتی او شروع به فحاشی کرد درگیری بین ما شروع شد. بعد هم مشاجره مان بالا گرفت تا اینکه او را با چند ضربه چاقو زدم و از آنجا فرار کردم.
متهم ادامه داد: بعد از حادثه خودم را به شهرستان ارومیه رساندم و توانستم که به صورت غیرقانونی از مرز خارج شوم. در این مدت هشتسال در هفت کشور مختلف آواره بودم. سختی زیادی کشیدم و همیشه از کاری که کرده بودم در عذاب بودم. در این مدت عذاب وجدان رهایم نمیکرد تا اینکه برای مدتی شروع به نماز خواندن کردم تا شاید تحمل آن شرایط کمی برایم آسان شود. آوارگی غربت و وضعیتی که در آن به سر میبردم از وضع زندان خیلی سختتر بود به طوری که شرایط الان در زندان راحتتر از شرایطی است که در آن بودم.
متهم در ادامه گفت: سال گذشته بود که دیگر تصمیم گرفتم شرایط سخت را تحمل نکنم برای همین برای برادران مقتول پیغام فرستادم که قصد دارم به ایران برگردم و خودم را تسلیم کنم. من با مقتول و برادرانش رفاقت داشتم و قصد کشتن برادرشان را نداشتم.
سپس پدر مقتول به دادگاه گفت: در مدتی که متهم فراری بوده خانوادهاش برای عذرخواهی به خانه ما نیامدند.
متهم در جواب پدر مقتول گفت: من و خانوادهام از کاری که کردهایم خجالتزدهایم. اگر خانوادهام برای عذرخواهی نیامدند شرمنده شما بودند همان طور که خودم از کاری که کردهام پشیمان هستم. من از شما درخواست گذشت دارم و اگر خواستهتان قصاص من است از شما میخواهم قبل از اینکه من را قصاص کنید حلالم کنید، چون اصلاً انگیزه قتل نداشتم برای همین برگشتم تا به شما بگویم که قصد کشتن دوستم را نداشتم.
هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم و وکیل او وارد شور شد.