سرویس یثار و مقاومت جوان آنلاین: اقلیتهای مذهبی در دفاع مقدس حضوری پررنگ داشتند و چندین شهید را تقدیم ایران و انقلاب اسلامی کردند. اقلیتهای مذهبی همچون دیگر رزمندگان نسبت به تهاجم دشمن بعثی بیتفاوت ننشستند و علیه دشمن متجاوز که تمامیت ارضی کشور را تهدید میکرد به پا خاستند. از زیباییهای دفاع مقدس حضور اقشار مختلف مردم از هر دین و مذهبی بود. این تنوع و تکثر از جذابیتهای دفاع مقدس است. همه در کنار هم با وجود تمام تفاوتها ایستادند و جانانه از کیان ایران اسلامی دفاع کردند.
جنگ تحمیلی که شروع شد نیروهای مردمی با مقاومتشان مانع نفوذ دشمن بعثی به عمق خاک کشور شدند. رزمندگان مسیحی نیز در خط مقدم کنار دیگر نیروها میجنگیدند و با چنگ و دندان حملات دشمن را خنثی میکردند. نیروها با دست خالی تنها با غیرت و شجاعت مقابل دشمن مسلح و مجهز میایستادند و اجازه نمیدادند شعارهای صدام به راحتی عملی شود. آنها جان میدادند تا ایران حفظ شود.
زوریک مرادیان از جوانانی بود که با شنیدن خبر تهاجم دشمن لباس رزمندگی بر تن کرد و خود را به مناطق جنگی رساند. شهید مرادیان آن روزها جوانی ۲۰ ساله بود و میتوانست برای تحصیلات به خارج از کشور بورسیه شود و مهاجرت کند، اما غیرت او اجازه نداد در روزهایی که کشور به وجودش نیاز داشت، زادگاه و هموطنانش را تنها بگذارد و به خارج از کشور برود. شهید مرادیان بورسیه را نپذیرفت و با پوشیدن لباس مقدس سربازی به جبهه اعزام شد.
زوریک تنها پسر خانواده بود و پدر و مادرش امید زیادی به آینده پسرشان داشتند. آنها برای موفقیت زوریک تلاش بسیاری کرده بودند و میدانستند سفر به خارج، آینده و کارش را تضمین میکند، ولی نمیتوانستند چشمهایشان را روی واقعیتهای کشورشان ببندند. آنها وقتی دیدند کشور به وجود پسرشان نیاز دارد، دفاع از میهن را در صدر برنامههایشان قرار دادند و زوریک را راهی جبهه کردند. زوریک فوتبالیست خوبی هم بود و اگر کشور دچار جنگ نمیشد میتوانست یکی از فوتبالیستهای سرشناس و موفق شود.
دست تقدیر سرنوشت دیگری را برای شهید مرادیان رقم زده بود. او پس از گذشت سه ماه دوره آموزشی در شاهرود به «لشکر ۶۴ ارومیه» منتقل شد. جنگ تازه شروع شده بود و رزمندگان شرایط سختی داشتند. روزهای سختی بود. باید با کمترین تجهیزات و با حداقل امکانات با دشمن میجنگیدند. ارتش بعث از زمین و زمان روی سر رزمندگان آتش میریخت و نیروها را زخمی و شهید میکرد.
تقریباً ۲۰ روز از شروع رسمی جنگ گذشته بود و زمانی که زوریک مرادیان در سنگر انفرادی خود برای شلیک خمپاره آماده میشد، هواپیماهای دشمن، سنگرش را مورد هدف قرار دادند و زوریک مرادیان در اثر شدت جراحات حاصل از ترکشهای بمب در منطقه پیرانشهر به شهادت رسید. این شهادت برای همسایگان و هممحلیهای شهید مرادیان در محله حشمتیه یک شوک بزرگ بود. شهید مرادیان نخستین شهید مسیحی دفاع مقدس لقب گرفته بود و خانوادههای زیادی برای تسلیت گفتن و همدردی به خانه شان میآمدند. اقلیتهای مذهبی در ۱۹ مهر همه داغدار بودند و برای خانواده مرادیان سنگ تمام گذاشتند. حتی همسایگان مسلمان شهید مرادیان نیز در سوگ فرورفتند. همسایگان مسلمان اطراف منزل شهید دسته دسته با گریه همدردی خود را اعلام میکردند. آنها، دو حجله نیز برای شهید «مرادیان» در سر کوچه قرار دادند. پیکر شهید مرادیان پس از انجام مراسم مذهبی در روز ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در «قطعه شهدای ارمنی گریگوری آرامستان بوراستان» (در جاده خراسان) به خاک سپرده شد.
بعد از برگزاری مراسم چهلم شهید مرادیان یکی از دوستان مسلمان او در کوچهشان به شهادت رسید. به خانواده شهید گفتند، چون زوریک شهید شده، اسم کوچه را به نام زوریک مرادیان میگذاریم، ولی پدر شهید نپذیرفت و گفت حسین از دوستان زوریک بوده و آن دو همبازی بودهاند، اسم کوچه را به نام حسین بگذارید و در آخر همین گونه هم شد. شهادت زوریک یک حادثه مهم بود و یک پیام بزرگ برای دشمنان داشت و اتحاد مردم ایران را میرساند. پیام شهادت زوریک مرادیان این بود که ایرانیان دست در دست هم با هر طرز تفکر و مذهبی در کنار هم از کشورشان دفاع میکنند و ایران متحد و یکپارچه را هیچ دشمنی نمیتواند شکست دهد.