سرویس بین الملل جوان آنلاین: دومین انتخابات فلسطین اشغالی در کمتــر از ششماه گذشته روز سهشنبه ۲۶ شهریور برابر با ۱۷ سپتامبر برگزار شد. در این انتخابات ۳۱ فهرست بر سر ۱۲۰ کرسی رقابت کردند و درنهایت هیچیک از ائتلافهای انتخاباتی نتوانستند ۶۱ کرسی را برای تشکیل دولت بهدست آورند. حزب لیکود به ریاست بنیامین نتانیاهو ۳۲ کرسی، حزب آبی سفید به ریاست بنی گانتس ۳۳ کرسی، فهرست عربی ۱۳ کرسی، حزب دینی شاس و حزب یهودیان روس اسرائیل بیتنا به رهبری لیبرمن هریک ۹ کرسی، حزب متدینان یهودیت هاتوراه ۸ کرسی، ائتلاف احزاب راستگرای تندرو ۷ کرسی، ائتلاف دو حزب کار و گیشر ۶ کرسی و ائتلاف دموکراتهای متشکل از حزب میرتس و حزب اسرائیل دموکراتیک به رهبری ایهود باراک و فعالان اجتماعی جمعاً ۵ کرسی کسب کردهاند. کسب چنین نتیجهای رژیم صهیونیستی را از بحران و بلاتکلیفی سیاسی خارج نکرد و شرایطی را برای این رژیم و شخص نتانیاهو رقم زد که وی ماندن در فلسطین اشغالی را به رفتن به نشست مجمع عمومی سازمان ملل ترجیح داد. با وجودی که بنی گانتس از نتانیاهو یک کرسی بیشتر کسب کرده بود، اما روبی ریولین رئیس ۸۰ ساله صهیونیستی بعد از مشورت با نمایندگان کنست نتانیاهو را برای تشکیل دولت معرفی کرد. گفته میشود ۵۵ تن از نمایندگان کنست از نخستوزیری نتانیاهو و ۵۴ نفر از نخستوزیری بنی گانتس برای تشکیل دولت جدید حمایت کردهاند و همین امر رئیس رژیم صهیونیستی را برآن داشت که نتانیاهو را برای تشکیل دولت معرفی کند، اما برخی اخبار حاکی از این بوده که ریولین از این طریق به نوعی خواسته است مصونیت نخستوزیری نتانیاهو را استمرار بخشد تا وی بتواند از پیگیری قضایی پیش رو رهایی یابد. جلسه پیش- دادگاه نتانیاهو قرار است دو هفته دیگر برگزار شود. بعد از این جلسه، این احتمال وجود دارد که نتانیاهو با اتهاماتی مانند اخذ رشوه، فریبکاری و نقض عهد روبهرو شود. بر همین اساس بنی گانتس از تشکیل دولت وحدت ملی که به علت عمق و گستره بحران داخلی که مورد تأکید رئیس رژیم صهیونیستی است خودداری کرده و منتظر است بعد از ناکامی نتانیاهو در تشکیل دولت دومین شخصی باشد که برای تشکیل دولت معرفی شود. نتانیاهو برای تشکیل دولت شش هفته فرصت دارد و اگر نتواند باید رئیس رژیم صهیونیستی فرد دیگری را که به احتمال زیاد بنی گانتس خواهد بود برای تشکیل دولت معرفی کند و اگر وی نیز نتواند ظرف ۲۸ روز از پس این مسئولیت برآید در این صورت کار دوباره به برگزاری انتخابات مجدد خواهد رسید. البته رئیس رژیم صهیونیستی نهایت تلاش خود را بهکار گرفته که از کشیده شدن کار به انتخابات دوباره جلوگیری کند و در اظهاراتی گفته است: «من در خلال سالها دریافتهام که مردم به اینکه چه کسی سیستم را اداره میکند توجهی ندارند. آنها در وهله اول خواستار آن هستند که یک دولت باثبات ایجاد شود. ایجاد دولت باثبات نیز بدون همراهی دو حزب بزرگ میسر نیست.» درواقع وی انتظار داشت بنی گانتس از دعوت نتانیاهو برای تشکیل دولت وحدت ملی و چرخشی شدن نخستوزیری استقبال کند، اما وی طی بیانیهای از آن خودداری کرد. نتانیاهو، رهبر حزب لیکود که از ۱۰ سال پیش تاکنون نخستوزیری اسرائیل را بیوقفه در اختیار دارد، تلویحاً گفته که با اصل چرخش سمت نخستوزیری در دولت ائتلافی مانند آنچه در فاصله سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۸ میان شیمون پرز از حزب کار و اسحاق شامیر از حزب محافظهکار انجام گرفت، موافق است. اما در وضعیت کنونی چشم امید نتانیاهو به سمت لیبرمن است. حال آنکه منشأ اصلی بحران سیاسی جاری که برای نهمین ماه متوالی ادامه دارد درست از زمانی شروع شد که لیبرمن با نتانیاهو بر سر مسائل مختلف ازجمله کافی نبودن سیاست سرکوب در غزه و اعطای امتیاز به احزاب مذهبی دچار اختلاف شد و از کابینه خارج شد که اندکی بعد از آن کابینه نتانیاهو فروپاشید و کار ابتدا به انتخابات زودهنگام در فروردینماه و سپس به شهریورماه کشیده شد. بر این اساس احتمال اینکه نتانیاهو بتواند لیبرمن را که توانسته است ۹ کرسی کسب کند به سوی خود جذب کند بعید به نظر میرسد. البته لیبرمن نیز با توجه به عمق و چالشهایی که رژیم صهیونیستی پیدا کرده است با اصل تشکیل دولت وحدت ملی موافق است، اما شروطی را برای آن قائل است که اعمال آن میتواند نتانیاهو را از همپیمانی با احزاب مذهبی دور کند. لیبرمن خواستار آن است که یک دولت ائتلافی فراگیر و سکولار با حضور دو حزب اصلی در اسرائیل تشکیل شود و هیچیک از احزاب یهودی تندرو در آن حضور نداشته باشند. لیبرمن گفته است که اگر حزب متبوع وی (حزب اسرائیل خانه ما) به همراه حزب لیکود و حزب آبی و سفید بتوانند دولت ائتلافی را تشکیل دهند، خوشحال خواهد شد، اما اگر این کار میسر نشود، به عنوان اپوزیسیون و منتقد دولت به کار خود ادامه خواهد داد.
از دیگر اهداف تکاپوهای سیاسی جاری این است که از راهیابی احزاب عربی به کابینه جدید جلوگیری شود و به نظر میرسد یکی از اهداف رئیس رژیم صهیونیستی از معرفی نتانیاهو برای تشکیل دولت همین است زیرا با توجه به حمایتی که احزاب عربی از بنی گانتس کردند این احتمال وجود داشت که اگر وی به عنوان مسئول تشکیل دولت معرفی میشد در این صورت میبایست از احزاب عربی هم برای تشکیل دولت دعوت میکرد. البته از دید فلسطینیهای خارج از اراضی اشغالی ۱۹۴۸ بهخصوص فلسطینیهای ساکن غزه هیچ فرقی بین نتانیاهو و بنی گانتس نیست؛ چراکه وی فرماندهی ارتش این رژیم را در جریان جنگ ۵۱ روزه غزه برعهده داشت که این جنگ قتل و ویرانی گسترده در غزه بر جای گذاشت. با این حال اعراب ساکن فلسطین اشغالی که امروزه ۲۰ درصد این اراضی را تشکیل میدهند تنها برای اینکه نتانیاهو بار دیگر به قدرت نرسد تمایل خود را برای مشارکت در دولت ائتلافی بنی گانتس پنهان نکردهاند که البته با معرفی نتانیاهو برای تشکیل دولت چنین فرصتی از آنها گرفته شده است. با توجه به اینکه امکان پیگرد قضایی نتانیاهو در صورت شکست در تشکیل دولت و کنارهگیری از مقام نخستوزیری وجود دارد لذا وی تمام تلاش خود را بهکار گرفته که به هر طریق ممکن موقعیت خود را در این پست برای مدت دیگر حفظ کند. اما مشکل آنجاست که اولاً نتانیاهو برای تشکیل ائتلاف مورد نیاز خود با مشکل مواجه است و دوم اینکه اگر به فرض وی موفق به این کار شود در این صورت ادعای دموکراسی این رژیم زیر سؤال خواهد رفت؛ چراکه طی بیش از یک دهه گذشته این تنها نتانیاهو بوده است که مسئولیت نخستوزیری را در انحصار خود نگه داشته است. این مسئله جدا از اینکه بقای این رژیم را در معرض مخاطرات ناشی از سیاستهای بیمحابای نتانیاهو قرار داده بلکه این ذهنیت را ایجاد کرده است که گویا این رژیم با بحران اشخاص نیز مواجه شده است. درمجموع به نظر میرسد رژیم صهیونیستی در معرض انتخاب بین دو گزینه منافع شخص نتانیاهو و منافع این رژیم معلق است و درحالیکه نتانیاهو میخواهد این رژیم را فدای منافع شخصی و ملاحظات فردی خود قرار دهد، اما در مقابل عدهای ازجمله رقبا و مخالفان نتانیاهو با این رویکرد بهشدت مخالفند و برای مقابله با آن تلاش میکنند. بر این اساس به نظر میرسد بهرغم معرفی نتانیاهو برای تشکیل دولت جدید روند تشکیل این دولت طولانی خواهد بود و هنوز چشمانداز روشنی برای برونرفت این رژیم از بنبست و بلاتکلیفی موجود دیده نمیشود و چه بسا امکان دارد کار دوباره به انتخابات دیگر کشیده شود.