سرویس ورزشی جوان آنلاین: به جرات میتوان ادعا کرد هنوزهم مجموعه ورزشی آزادی یکی از بهترین و مجهزترین و کاملترین مجموعهها در جهان است و در آسیا نظیرش را نداریم حتی در ژاپن و کره که میزبانی جام جهانی و المپیک هم بوده اند.
اما دقیقا از روزی که مجموعه آزادی افتاد دست افراد سفارشی نمیدانیم بودجههایی که بابت ترمیم و نگهداری این مجمووعه کم نظیر تخصیص مییابد و درآمدهای کلان آن به کجا میرود که هر روز یک چیزی از مجموعه کم یا تخریب میشود.
در حالیکه اگر یک مدیریت دلسوز و واحد و کاردان براین مجموعه حاکم باشد شما شک نکنید که در آمد مجموعه آزادی آنقدر زیاد هست که علاوه بر هزینههای تعمیر و نگهداری میتوان زمینهای اطراف را خریداری کرد و مجموعه را توسعه داد.
مدیری مثل کرباسچی مثلا باید برمجموعه آزادی مدیریت کند نه این آدمهای سفارشی.
اینها همه به یکطرف چرا که از این مدیران سفارشی انتظاری در این حد نمیرود، ولی جان باختن ۹ نفر در دیدار ایران و ژاپن در مقدماتی جام جهانیی ۲۰۰۶ آلمان در آن فروردین ماه تلخ انگار درس عبرتی نشد که آقایان به فکرچاره ایی اساسی باشند.
هفته پیش کودکی ۸ ساله و عاشق فوتبال به همراه بزرگترهای خود هنگام خروج از ورزشگاه آزادی و براثر برخورد با داربست فلزی گیتهای ورودی دچار برق گرفتگی شد و جان خود را از دست داد.
آقای کریمی مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی گفته داربست به ما ربطی ندارد و پیمانکار گیتهای آزادی برای کنترل جمعیت آنها را نصب کرده است و او باید پاسخگو باشد.
آقای کریمی! اگر به شما ربطی ندارد پس ول کنید بروید دنبال کارتان تا یک مدیر کاردان و کاربلد بیاید و پاسخگو باشد.
اگر مجموعه آزادی به مدیرعامل شرکت توسعه ربطی ندارد پس به کی مربوط میشود؟
جالبه که جناب کریمی میگوید قبل از این کودک پرپر شده خیلیها از داخل این داربست عبور کرده اند و هیچکدام را برق نگرفته و نمیدانیم چرا کودک را برق گرفته است.
آقای کریمی! یعنی شما میفرمایید اگر صد نفر هم دستشان میخورد هر صد نفر قربانی ندانم کاری شماها میشدند؟!
متاسفانه دو بخش مهم ورزش کشور که نقشی مهم در حفظ تعادل ورزشی و قهرمانی و حمایتی ورزش دارد افتده دست افرادی غیر که معلوم نیست از کجا سفارش شده اند و هردو بخش را به ورطه نابودی پیش برده اند.
این از مدیرعامل شرکت توسعه که براحتی از اتفاقی هولناک گذشته و گفته بروید سراغ پیمانکار داربستها را بگیرید! (شک نداریم اگر رد پای همان پیمانکار داربستها را هم بگیریم به به همینها وصل خواهد بود) و اون هم صندوق حمایت از قهرمانان که به گفته یکی از کارشناسان صندوق، هر روز چند نامه از نهادها و ارگانهای مختلف غیر مرتبط برای مدیرعامل صندوق میرسد و پولهایی را تحت عنوان کمک به فلان خیریه و وام به فلان شخص و و اشخاصی که هیچ ارتباطی با ورزش ندارند تحویل ایشان میدهند، اما اگر یک پیشکسوت ورزش، یک قهرمان ملی، یک خبرنگار رسانه ایی درد و مشکلی داشته باشد و بخواهد ۵ تومان وام بگیرد ۵۰ بار باید برود و بیاید و دست آخر هم چیزی نصیبش نمیشود.
وزیر ورزش هم با لابی در مجلس به ابقای خود میاندیشد و انگار از اصل موضوع که خود ورزش باشد همه مسئولین و متولیان ورزش غافلند.
آقایان!
دور از جان همه اگر برای کودک شما هم این اتفاق میافتاد بازهم خاموش مینشستید؟
به فکر آن پدر و مادری باشید که فرزندشان را با چه شور و شوقی به تماشای مسابقه فوتبال فرستاده اند و الان تا پایان عمر باید در فراغ کودکشان مثل شمع بسوزند.
آه و نالههای مادر آن کودک گریبان مقصران را خواهد گرفت، ولی دستگاههای مسئول هم باید با مسببین برخورد قاطع کنند نه اینکه بروند و آنکه داربستها را بسته محکوم نمایند!