سرويس انديشه جوان آنلاين: وادی عشق چنان مقدس و پاک است که انسانهای قابل، با گذر از هفتخوان شهوت، خیال، وهم و عقل قیاسگر و کوچه پس کوچههای نفس، به خانه یار رسیده و با اذن صاحبخانه وارد وادی محبّت خواهند شد. اذن دخول انسان به وادی مقدّس «عشق» آن زمان صادر خواهد شد که اسماعیل «خواهش» با تیغ برّان شرع به قربانگاه یار برده شود؛ آنگاه که آتش تکاثر «نفس»، مغلوب خنکای کوثر «دل» شده و ندای دلنشین «یا نارُ کُونى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى اِبْراهیمَ» بر جان انسان قابل نواخته شود.
یار میان خود و عاشق و سالک نباید رد پایی از اغیار بیند. انسان عاشق از همه چیز خود میگذرد و با دست خویش، دلبندش را به قربانگاه برده تا محبّت غیر، از دل و جانش پاک و زدوده شود. زینت و زیبایی عالم متکثر انسان را درگیر عرض هستی نموده و از ارتفاع آن غافل میکند. اینکه انسان در معیت اموری غیر از خدا در این عالم به سر میبرد، امری طبیعی است، اما سنت الهی بر آن بوده و هست، آنکه پا در وادی عشق و محبت به الله نهاده است، باید در انتظار بسیاری از امتحانات باشد. امتحاناتی که در سیر آن قلب انسان عاشق صیقل خورده و هر آنچه مانع رویت نورالانوار عشق میشود، با حکمت بالغه حضرت حق از آینه دل زدوده میشود. انسان به میزان قابلیت و سعه وجودیاش به یار نزدیک یا دور شده و صبر کیمیایی است که به واسطه آن، انسان سیر رشد و تعالی را تا بینهایت طی خواهد نمود. وادی صبر در کنار وادی عشق بوده و این دو در کنار هم آهن خام وجود انسان را گداخته و شکل میدهند. عاشق بیچاره در مقام هجران یار و خوف و رجای دائمی، چارهای جز صبر ندارد. صبر در مصائب نیز امری است که حضرت دوست فرد مدعی را با آن میآزماید و چنانچه سربلند از این آزمایش بیرون آید، بهرهها از حکمت و معنا به او ارزانی خواهد کرد.
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/ آری شـود ولیک به خون جـگر شود
وادی عشق جای هر بیسرو پایی نیست. انسانهایی که دچار مستی داشتههای عاریتی خویش هستند، چه درکی از مقام و معنای والای عشق دارند! آنها که در این عالم به اختیار، سرگرم لهو و لعب شده و فخر بر مخلوق را به جای خدمت به آنها و شرک و کفر بر خالق را به جای بندگی برگزیدهاند، راهی جز به سوی جهنم نخواهند. نسیم عشق بر جان انسانها وزیدن میگیرد و آنکه درگیر آتش هوس است به سوی اسفل السافلین رو به سقوط رفته و آنکه قابل، لایق و سالک به سوی کوی دلدار است به واسطه آن نسیم، آتش شهوت و غضب را در درون خویش اطفا میکند و در سلسله مراتب جنت رو به سوی خانه دوست در حرکت و شدن است.
وادی عشق؛ کوثر حقیقت بوده و انسان عاشق از چشمه جوشان حقیقت سیراب میشود و اما ارض هوس و نفسانیات در تکاثر سراب واقعیت در حال تغییر دائمی است و انسان طالب سراب هیچگاه به مرتبه سیراب شدن نخواهد رسید. انسان عاشق غنی است و قناعتپیشه و انسان هوسران و مضطرب، گدایی بیش نبوده و در تلاطم دائمی بین این و آن عمر شریف را به باد فنا میدهد.
قرآن؛ کتاب عشق در نظام تشریع و عترت؛ عشاق واقعی نظام تکوین هستند. آنها واسط بین خالق عشق و تمام کائنات مفطور به عشق بوده و مقام امامت را بر خود حمل مینمایند.
امام؛ بالاترین مقام و جمع بین نظام تکوین و تشریع در یک انسان کامل است. نور واحدی که از اصلاب شامخه و ارحام مطهره وجود داشته و دارد و به واسطه آنها، آحاد کائنات سیر کمال خویش را طی کرده و در مسیر عشق به ابتدا «انّا لله» رو به سوی انتها و اول خود «انّا الیه راجعون» در حرکت دائمی هستند!
قربانی کردن به معنای به مسلخ بردن نفس بوده و وقتی انسان خواهشهای نفسانی را به خاطر خواسته دوست به قربانگاه میبرد، عید قربانی است که سعه وجودی آن همه زمانها و مکانها را در نوردیده و گویی یک بار دیگر حضرت ابراهیمی (ع)، اسماعیل خواهش خویش را برای سر بریدن به قربانی میبرد و آنگاه که انسان از خواهش خویش به خاطر خواسته دوست عبور کند به اذن الهی، خواهش انسان نیز عطر ناب عشق خدایی به خود میگیرد و اسماعیل در وادی وجود باقی و حی خواهد ماند. این همان عید سعید قربان برای همه انسانها، در همه مکانها و در کل ازمنه است.
عید سعید قربان مبارکت