سرویس سیاسی جوان آنلاین: پمپئو گفت: رسانهها به او (ظریف) فرصتی دادند تا با صدای بلند به مردم امریکا دروغ بگوید. وزیرخارجه امریکا در حالی از سفر به ایران اظهار تمایل میکند که در همین گفتگو جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرد تا دروغگویی او بیشتر از پیش آشکار شود. به تعبیر ظریفی گویی در پس این نقاب صلحطلب، چهرهای از آدمی شکست خورده نهفته است. چهرهای از مردان کاخ سفید که در یک نبرد ناجوانمردانه اقتصادی با فشار حداکثری نتوانستند با شبح دروغین جنگ، مردم ایران را بترسانند و جامعه را مقابل حاکمیت بشورانند.
اشتیاق توأم با نفاق وزیر امورخارجه امریکا برای مذاکره و گفتگو با ایران در حالی است که ترامپ پس از به قدرت رسیدن و حضور در کاخ سفید، آنگونه که وعده کرده بود، بهطور یکجانبه و برخلاف تمام تعهدات بینالمللی و حقوقی از برجام خارج شد و تحریمهای ظالمانه دیگری را علیه ایران به مرحله اجرا گذاشت. سپس با تشدید تحریمهای اقتصادی به زعم خود کوشید، ملت ایران را تحت فشار سنگین اقتصادی قرار دهد و به نوعی با ایجاد نارضایتیهای عمومی حاصل از مشکلات اقتصادی بین مردم و حاکمیت شکاف ایجاد کند که تابستان داغ ۹۷ از چشماندازهای این تحریمهای ظالمانه بود، اما برخلاف تصورات آنها نه تنها شکاف و اختلافی بین حاکمیت و ملت ایران ایجاد نشد، بلکه هویت ظالمانه و استکباری امریکا بیش از پیش برای آحاد جامعه آشکارتر شد و به حفظ، انسجام و یکپارچگی بیشتری در جمهوری اسلامی ایران انجامید.
اکنون و پس از شکستهای پیدرپی هیئت حاکمه امریکا عملیات فریب جدیدی را به نام مذاکره آغاز کردند. آن هم برخلاف رویههای گذشته و بدون پیش شرط. عملیاتی که وزیر خارجه امریکا مدتی است آغاز کرده و رئیس جمهور امریکا روز گذشته در صفحه شخصی خود دنبال کرد.
دونالد ترامپ ادعا کرده: ایران در هیچ جنگی پیروز نشده، اما در هیچ مذاکرهای هم شکست نخورده است. ادعایی که با واکنش گسترده فعالان فضای مجازی در ایران و جهان مواجه شد و از ابعاد گوناگون آن را مورد نقد قرار دادند. عبارت ترامپ این بار هم مضحک و متناقض بود؛ درست مانند جملات گاه و بیگاهش که مردم ایران را تروریست مینامد، اما در عین حال خواهان مذاکره با دولتی میشود که مردمش را تروریست نامیده است.
اما از آنجا که به گفته امریکاییها ترامپ اهل درس و مطالعه نبوده، ظاهراً تاریخ ایران را هم نخوانده و حتی مشاورانش اطلاعات لازم را در اختیارش قرار ندادند و الا رئیس جمهور امریکا با یکبار مرور تحولات جنگ تحمیلی عراق به ایران و دفاع مقدس ملت ایران، پی میبرد که با وجود کمک همه دولتهای گذشته امریکا به رژیم صدام، آرزوی امریکاییها برای سرنگونی جمهوری اسلامی محقق نشد و در نهایت این صدام هم پیمان امریکا بود که شکست را پذیرفت. ترامپ حتی نخواست به یاد بیاورد که این صدام و رؤسای پیشین امریکا که در جنگ تحمیلی نقش داشتند، خوراک مار و مور شدند، اما جمهوری اسلامی ماند.
ادعاهای ترامپ آنقدر مضحک بود که حتی صدای مسعود بهنود، ضد انقلاب فراری سلطنتطلب و پای ثابت شبکه ملکه (بیبیسی فارسی) را هم درآورد. او در توئیتی با یادآوری شکستهای امریکا نوشت: «از ترامپ توقع دانستن تاریخ امریکا را هم نداریم. بفرمایند امریکا در کدامیک از این جنگها موفق بوده: کره، ویتنام، افغانستان، سوریه، عراق .... جنگهای نیابتی بماند. اما ایران بعد از جنگ با روسیه کدام جنگ را باخته است؟» اشاره بهنود از شکست ایران در جنگ با روسیه به دوران قاجارها و شاهان بی کفایت حاکم بر ایران است که علاوه بر شکست، بخشهایی از ایران هم جدا شد، اما پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی هشت ساله صدام به نیابت از کشورهای استکباری و شیوخ منطقه، حتی یک وجب از خاک ایران اسلامی جدا نشد و رزمندگان اسلام پیروزمندانه از این جنگ تحمیلی خارج شدند.
دوگانه جنگ و صلح برای فریب
حالا وزیر خارجه امریکا برای عملیات فریب خود در دوگانه جنگ و صلح، حضور وزیرخارجه ایران در نیویورک را به رخ میکشاند تا نزد افکار عمومی زخم خورده از تحریمهای ظالمانه برای خود جا بازکند! اما پمپئو خوب میداند که ظریف نه برای امریکا، بلکه برای یک مجمع بینالمللی به نام سازمان ملل به امریکا سفر میکند که شوربختانه مقر آن در نیویورک است.
پمپئو میخواهد مانند ظریف از رسانههای ایران استفاده کند تا با مردم سخن بگوید، اما ملت ایران طی این سالها مواضع ضد ایرانی او را به کرات از شبکههای مختلف شنیدهاند؛ سخنانی آمیخته با توهین و تناقض علیه ملت ایران.
وزیر امورخارجه امریکا ملت ایران را تروریست نامید و از تهدید ایران سخن گفت و تحریم را چاشنی همه توهینهایش کرد. اکنون میگوید چرا نمیگذارید به ایران بیایم و حرفها را به مردم ایران بگویم؟!
فارغ از این شوهای رسانهای ترامپ و وزیر خارجه اش، حضور در ایران برای سخن گفتن، اما حکایت از یک طراحی دارد. امریکاییها که تا دیروز با فشار حداکثری و تحریم ایران به دنبال نشستن پشت میز مذاکره (بخوانید باج خواهی و امتیازگیری) بودند، با شکست آن نقشه به سراغ تهدید و فضاسازی درباره شبح جنگ رفتند، اما وقتی بازهم نتوانستند، به یک عملیات فریب جدید روی آوردهاند.
آنها در این عملیات فریب دنبال آنند که افکار عمومی داخل ایران را به سمتی سوق دهند که مسئولان مجبور شوند به پای میز باج خواهی بروند. اما اگر تابستان به اصطلاح داغ آنها نتیجه داد، این عملیات فریب هم نتیجه خواهد داد. دونالد ترامپ ۱۵ ماه دیگر در معرض رأی مردم امریکا برای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری قرار خواهد گرفت؛ امریکای امروز بیش از هر زمان دیگر در جهان منزوی و به نماد یاغیگری تبدیل شده است، او برای ترمیم این چهره خشن، غیرانسانی و فریبکار از امریکا به یک مشوق قوی و تأثیرگذار برای متقاعد کردن افکار عمومی امریکا به رأی دوباره به او نیاز دارد؛ چرا که میداند هرگونه اقدام نظامی و لشکرکشی امریکا در هر نقطه از جهان، پایان دوران ترامپ در همان نقطه را رقم خواهد زد، بنابراین میکوشد، با طرحهای فریبکارانه مذاکره با دولتهای طرف درگیر، از خود چهرهای صلحطلب و اهل تعامل و گفتگو نشان دهد؛ چهرهای که هیچ چهرهپردازی در جهان ولو به صورت کاریکاتوری قادر به ارائه آن از ترامپ نیست.