کد خبر: 960468
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۸ - ۰۳:۰۰
حیات جامعه در گرو علاقه اجتماعی است
انسان‌ها ذاتاً اجتماعی هستند و بیشتر تحت تأثیر نیرو‌های اجتماعی قرار دارند تا نیرو‌های زیستی. از این رو برای رشد و رسیدن به تکامل نیازمند جامعه هستند. تحقیقات روانشناسان و جامعه‌شناسان این موضوع را بیشتر اثبات می‌کند که زندگی کردن در اجتماع یکی از ضروری‌ترین نیاز‌های اساسی انسان‌ها به شمار می‌رود
سمیه باستین*
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: انسان‌ها ذاتاً اجتماعی هستند و بیشتر تحت تأثیر نیرو‌های اجتماعی قرار دارند تا نیرو‌های زیستی. از این رو برای رشد و رسیدن به تکامل نیازمند جامعه هستند. تحقیقات روانشناسان و جامعه‌شناسان این موضوع را بیشتر اثبات می‌کند که زندگی کردن در اجتماع یکی از ضروری‌ترین نیاز‌های اساسی انسان‌ها به شمار می‌رود، چراکه تصور انسان بدون حضور در اجتماع ناممکن است و کنار آمدن با دیگران اولین تکلیفی است که در زندگی با آن رو‌به‌رو می‌شویم، داشتن روابط متقابل با یکدیگر و فرهنگ مشترک و احساس مشابهی از عضویت، تعهد و تعلق به آن.

انسان‌ها عمدتاً توسط ارتباطات اجتماعی برانگیخته شده و در مسیر زندگی شخصی همگام با جامعه به سمت اهداف و آینده خود حرکت می‌کنند و نمی‌توانند بدون جامعه زندگی راحتی داشته باشند. افلاطون، بوعلی سینا و خواجه نصیرالدین طوسی معتقد بودند عامل تشکیل اجتماع، تأمین منافع ضروری و مصالحی است که با زندگی جمعی به دست می‌آید. شماری از جامعه شناسان قرارداد‌های اجتماعی را در این زمینه مؤثر می‌دانند. از این نظر، انسان موجودی خودخواه، منفعت جو و فردی است که می‌خواهد تمام نعمت‌ها و آدم‌ها را در خدمت خود بیاورد، لذا تن به محدودیتی به نام قرارداد اجتماعی یا همان مقررات اجتماعی خودساخته می‌دهد.

این مفهوم توانایی همکاری کردن و مشارکت را دربر دارد. علاقه اجتماعی مستلزم آن است که ما به قدر کافی با زمان حال تماس داشته باشیم تا به سمت آینده معنی‌دار پیش برویم. مایل باشیم بدهیم و بستانیم و توانایی خود را برای کمک کردن به رفاه دیگران و تلاش کردن برای بهبود بشریت پرورش دهیم. فرآیند جامعه‌پذیری که با علاقه اجتماعی ارتباط دارد، در کودکی آغاز می‌شود.
کمک کردن به کودکان برای یافتن جایگاهی در جامعه و سبک احساس تعلق‌پذیری و همین طور توانایی کمک کردن را شامل می‌شود. آلفرد آدلر، روانشناس، علاقه اجتماعی را با احساس همانندسازی با دیگران و همدلی با آن‌ها برابر دانسته و در مورد علاقه اجتماعی می‌گوید: دیدن با چشمان دیگران، شنیدن با گوش‌های دیگران، احساس کردن با قلب دیگران.

علاقه اجتماعی شاخص اصلی سلامت روانی است. کسانی که علاقه اجتماعی دارند، تلاش خود را به سمت جنبه سالم و از لحاظ اجتماعی، زندگی سودمند، هدایت می‌کنند. وقتی علاقه اجتماعی پرورش می‌یابد، احساس حقارت و بیگانگی کاهش می‌یابد. خشنودی و موفقیت ما عمدتاً با پیوند اجتماعی ارتباط دارد چراکه ما در جامعه و در کل بشریت جای داریم و نمی‌توانیم جدا از بافت اجتماعی درک شویم. ما در خانواده و جامعه به دنبال جایگاهی برای برآورده کردن نیاز‌های اساسی خود به امنیت، پذیرش و شایستگی هستیم.

تعدادی از مشکلاتی که تجربه می‌کنیم، با ترس از پذیرفته نشدن توسط گروه‌هایی که آن‌ها را باارزش می‌دانیم، ارتباط دارد. اگر احساس تعلق‌پذیری ما برآورده نشود، نتیجه آن اضطراب است. فقط در صورتی که ما با دیگران احساس یگانگی کنیم، می‌توانیم هنگام روبه‌رو شدن با مشکلات‌مان جسورانه عمل کنیم.

داشتن علاقه اجتماعی و بودن در اجتماع ضامن بقا و رشد انسان‌هاست و هیچ‌گاه زندگی بدون اجتماع ممکن و میسر نخواهد بود و هیچ‌کس نمی‌تواند به طور کامل از دیگران یا تعهدات نسبت به آن‌ها دوری کند. از دوران‌های قدیم افراد در خانواده‌ها، قبایل و اقوام گرد هم آمده‌اند و وجود جوامع برای محافظت و بقای انسان‌ها ضروری هستند.
انسان برای تحقق بخشیدن به اهداف شخصی و اجتماعی باید قوانین جامعه را پذیرفته و با آن همکاری کند و در آن مشارکت داشته باشد و منفعت اجتماعی را به منفعت شخصی ترجیح دهد. انسان‌ها اگر برخلاف علاقه اجتماعی حرکت کنند مصداق افرادی است که در یک قایق هستند و تنها یک نفر تصمیم گرفته قایق را سوراخ کند، در حالی که با چنین رویکردی همه غرق خواهند شد.

*روانشناس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار