وقتی عوامل بازدارنده در یک مسئله بهدرستی مدیریت نشوند و برخوردهای انضباطی، جرایم و تنبیهها به موقع اعمال نشود، آنوقت نباید توقع داشت که حاشیهها جمع شود، افراد خاطی متنبه شوند و اوضاع آشفته سروسامان گیرد. در چنین شرایطی بهترین کار بایکوت است.
امروز نزدیک به یک ماه و نیم است که از حوادث بازی پرسپولیس و سپاهان در تهران میگذرد. ۱۱ روز از اتفاقات تلخ بازی اصفهان این دو تیم هم در نیمهنهایی جام حذفی میگذرد، دو دیداری که نزدیک به ۳۰۰ مجروح، یک کشته و خسارتهای هنگفت برای فوتبال ایران به جا گذاشت. امروز یک هفته از حاشیههای منحصربهفرد و زشت فینال جام حذفی در اهواز هم میگذرد. این تاریخها و گذشت زمان را یادآور شدیم تا به این پرسش برسیم که کمیته اخلاق و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال الان دقیقاً مشغول چه کاری هستند؟!
اینکه گفتیم عامل بازدارندهای وجود ندارد، منظورمان دستاندرکارانی است که هنوز در صدور احکام اولین بازی معطل ماندهاند و اگر هم حکمی صادر کردهاند، حکمی منفعلانه بوده که خیلی زود هم ابطال آن را اعلام کردند. اینکه میگوییم برخوردی صورت نمیگیرد دقیقاً به آقایانی اشاره داریم که بعد از افتضاح فینال جام حذفی با سروصدای فراوان راهی اهواز شدند تا با خاطیان برخورد کنند، اما عملاً هیچ اتفاقی نیفتاد. هیچ اتفاقی نیفتاد تا امروز تمام مقصران این جریانات طلبکار شوند.
اینکه امروز بشنویم مسئول همیشه مدعی کمیته مسابقات سازمان لیگ بعد از این همه اتفاقات و بعد از اعلام برکناری از سوی کمیته انضباطی که از آنتن زنده رسانه ملی هم پخش شد، کنارهگیری نمیکند و مدعی ابقا نیز هست، دلیل محکمی برای ناکارآمدی کمیته انضباطی است. اینکه شنیده شود رئیس سازمان لیگ و رئیس هیئت فوتبال استان خوزستان با دهنکجی به کمیته انضباطی از حضور در این کمیته برای پاسخگویی به اهمالها و کمکاریهایشان امتناع کردهاند، چیزی نیست جز کشک بودن قانون و مقررات و شعارهای اخلاقمداری و قانونمداری!
ناگفته نماند که تمام این قانونگریزیها و فرار از چنگال عدالت درست به دستور هیئت رئیسه سازمان لیگ صورت میگیرد، یعنی درست همانجایی که خودش باید برای برخورد با این حواشی زشت و مسائلی که با آبروی فوتبال ایران بازی میکند، برنامه داشته باشد و جلوی خاطیان قدعلم کند، اما دریغ از یک حرکت و تأسفبارتر اینکه خودشان اینگونه به بیقانونی دامن میزنند و اینطور از خاطیان پشتیبانی و حمایت میکنند.
به این ترتیب ناگفته پیداست که اصلاً نباید توقع سروسامان گرفتن اوضاع نابسامان فوتبال را داشت. رئیس فدراسیون که مدتهاست بهراحتی چشم بر تمام این مسائل بسته و هرچند که شنیده میشود امروز قرار است نشست خبری برگزار کند، اما به نظر میرسد تاج که پیش از این به پنج ستاره بودن فدراسیونش مینازید، امروز هم بیشتر به فتحالفتوح خود، یعنی آوردن مارک ویلموتس اشاره و آن را ستاره ششم فدراسیون خود عنوان کند، غافل از اینکه این فدراسیون پرستاره، ستارههای درخشان دیگری هم دارد. ستارههایی، چون ناتوانی در برگزاری مسابقات، ناتوانی در تأمین امنیت تماشاگران، ناتوانی در برخورد با خاطیان، ناتوانی در برخورد با سوءمدیریت و چند ناتوانی دیگر که البته در فوتبال حرفهای دنیا امری بدیهی به حساب میآیند و فدراسیون فوتبال با کمیتههای پرمدعا و پرطمطراقش از عهده کوچکترین آنها بر نمیآید.
واقعیت این است که اگر قانون بهدرستی و بهموقع اجرا شود دیگر کسی جرئت زیر پا گذاشتن آن را نخواهد داشت، اما اینجا و در فوتبال ما قانون وقتی خوب است که متوجه آقایان فدراسیوننشین نباشد و برای میز، ریاست و مسند آنها خطری نداشته باشد. اتفاقات جام حذفی و برخورد با مسئولان و مسببان آن دقیقاً این بزنگاه است که مسئولان فوتبال ظاهراً قرار است در آن مردود شوند.
البته شنیده میشود که بهزودی تصمیمات اتخاذ شده اعلام میشود، اما لشکرکشی مدیران ناکارآمد سازمان لیگ بهعنوان مقصران اصلی تمام اتفاقات فوتبال باشگاهی فصل گذشته در برابر قانون مؤید این نکته است که قرار نیست قانون اجرا شود و برای فصل بعد هم آش همین آش است و کاسه همین کاسه، چون برخوردی نیست و جریمه و توبیخی صورت نمیگیرد و مدیری بازخواست نمیشود. فصل بعد نیز همین روال را خواهیم داشت پس حداقل اگر این تصمیم اشتباه را گرفتید و فصل بعد برای تماشای مسابقات فوتبال در هر سطح و مقطعی به ورزشگاه رفتید حتماً نکات امنیتی و حیاتی را رعایت کنید، چون به محیطی پا میگذارید که از سوءمدیریت بیش از حد مسئولان فوتبال، نه به لحاظ اخلاقی سالم است و نه به لحاظ امنیت جانی قابل اطمینان، پس بیایید به ورزشگاه نرویم.