سرویس ورزش جوان آنلاین: علی دایی برکنار شد، آن هم پس از صحبتهای تند و تیزش علیه مسئولان سایپا و اینکه چرا رقم قرارداد او و بازیکنانش مانند قیمت پراید و تیبا بالا نرفته است! حکم اخراجی که به گفته مسئولان این باشگاه به دلیل درخواست کارگران این کارخانه بوده است. اخراج دایی بار دیگر واقعیت تلخ فوتبال دولتی در ایران را آشکار کرد. فوتبالی که دولت با وجود مشکلات اقتصادی هر سال حریصانهتر از قبل در آن پولپاشی میکند. وزیر ورزش از گردش مالی سالانه ۶۰۰ میلیاردی میگوید، بدون آنکه ورودی و خروجی هزینههای باشگاهها مورد نظارت خاصی قرار بگیرد و نتیجه آن هم پروندهای قطور از فساد شده که توسط مجلس گذشته تهیه شد، اما امروز در بایگانی بهارستان خاک میخورد.
هزینه سالانه ۶۰۰ میلیاردی در فوتبال، مبلغی که وزیر ورزش به عنوان یک مقام رسمی آن را تأیید کرده، هرچند مسعود سلطانیفر در ادامه حرفهایش مدعی میشود که یک ریال هم از این مبلغ را دولت نمیدهد. البته ادعای وزیر ورزش را نباید جدی گرفت، نگاهی به لیست باشگاههای دولتی در ایران نشان میدهد که اگر دولت حمایتش را از فوتبال بردارد، فوتبال ایران چارهای جز تعطیلی ندارد، به خصوص که سرنوشت سرمایهگذاری بخش خصوصی در فوتبال در چند دهه گذشته جز نابودی باشگاهها چیزی در پی نداشته و تنها تیمهای دولتی که با بودجه عمومی کشور و بیتالمال اداره میشوند، توانستهاند سرپا بمانند.
فوتبال دولتی همین است، وقتی نظارت و هدفگذاری نباشد، همین میشود بودجهای که باید خرج کارگران سایپا و ایرانخودرو شود، سر از باشگاهداری حرفهای دو خودروساز کشورمان در میآورد. این داستان امروز کارخانه سایپا و ایرانخودرو است، دو تیمی که در بالاترین سطح حرفهای فوتبال ایران تیمداری میکنند.
صحبتهای دو هفته پیش محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور شاید سؤال خیلی از هواداران فوتبال باشد، سؤالی که مدت زیادی است که بیجواب مانده، شاید به این دلیل که کمتر مسئولی است که بتواند پاسخی قانعکننده به آن بدهد.
زنوزی پرسیده بود: «سؤال من این است، باشگاههایی با ماهیت سایپا و پیکان برای چه باید در فوتبال حرفهای ایران حضور داشته باشند؟ باشگاهی که ۵۰ نفر هم طرفدار ندارد، با این همه هزینه چرا باید فعالیت حرفهای داشته باشد، آن هم در کلانشهری مثل تهران که خود دو تیم پرطرفدار دارد. به نظر من سایپا و پیکان به این دلیل حضور دارند که سربزنگاه به داد تیمهای پرطرفدار پایتخت برسند و دستشان را بگیرند.»
شاید هزینههای دولت در باشگاههای استقلال، پرسپولیس و برخی تیمهای صنعتی مانند سپاهان با توجه به جامعه هواداری و پشتوانهای که در جامعه دارند به نوعی توجیه پیدا کند، اما تیمداری دو کارخانه خودروساز دولتی را چگونه میتوان توجیه کرد. دو تیمی که نه در سطح جامعه هوادار دارند و نه مانند دیگر باشگاههای دولتی، هزینههایشان بازگشتی دارد. با این حال دو باشگاه سایپا و پیکان با هزینههای چندده میلیاردی در طول سال به فعالیتشان در لیگ برتر فوتبال ادامه میدهند.
تیمداری حرفهای دو کارخانه خودروساز بزرگ کشور در شرایطی است که علاوه بر هزینههای بیثمر این دو باشگاه در فوتبال که خروجی خاصی ندارد، هزینههای میلیاردی این دو باشگاه از دسترنج کارگران دو مجموعه تأمین میشود. این در شرایطی است که کسی نمیتواند منکر مشکلات مالی و وضعیت سخت کارگران دو کارخانه سایپا و ایرانخودرو شود، به خصوص که هر روز خبر میرسد بخشی از کارگران این دو مجموعه معوقات فراوان و تأخیرهای زیادی در پرداخت حقوقشان دارند.
در چنین وضعیتی به نظر میرسد ورود این دو کارخانه خودروساز به ورزش حرفهای به خصوص فوتبال، بیشتر از آنکه به وظایف این مجموعه در قبال مسئولیت اجتماعی رسیدگی کند، بخشی از بودجهای که میتواند صرف معیشت و حقوق کارگران این کارخانهها شود، به فوتبال سرازیر میشود، مسئلهای که باعث شده کارگران دو خودروساز نیز نسبت به هزینههای میلیاردی که سایپا و ایرانخودرو در فوتبال میکنند، معترض باشند. همین است که صحبتهای دایی درباره اینکه چرا وقتی پراید ۵۰ میلیون و تیبا ۸۰ میلیون شده، اما قراردادهای میلیاردی او و بازیکنان بالا نرفته، با موضعگیری کارگران کارخانه سایپا مواجه میشود تا سرانجام مسئولان این باشگاه حکم به برکناری دایی بدهند. در بخشی از اطلاعیه باشگاه سایپا درباره اخراج دایی آمده است: «در راستای توجه به مطالبات برحق کارگران شریف و کارکنان فهیم گروه خودروسازی سایپا، قرارداد آقای علی دایی به عنوان سرمربی تیم فوتبال سایپا فسخ و ایشان از باشگاه اخراج شد.»
با وجود واکنش باشگاه سایپا به انتقادهای دایی، به نظر میرسد باید نسبت به سرمایهگذاری خودروسازان در فوتبال حرفهای تجدیدنظر کرد. مدیران سایپا و ایرانخودرو اگر به دنبال انجام دادن مسئولیت اجتماعیشان هستند که پا به ورزش گذاشتهاند، بهتر است هزینههای چندده میلیاردی سالانه فوتبال را به مراتب با بودجه خیلی کمتری در ورزش پایه و ورزش همگانی هزینه کنند. هزینهای که نسبت به الان حداقل خروجی خواهد داشت و بودجه باشگاه و حاصل دسترنج کارگران به هدر نخواهد رفت.