مدتی است همه از مشکلات اقتصادی در بعد مالی آن میگویند و حرف میزنند؛ با افزایش قیمت کالاهای اساسی و طلاق شوخی میکنیم و کمتر کسی به این فکر میکند که بعد اقتصادی و مالی تمامی جوانب زندگی مردم را از قبیل: اجتماعی، مذهبی، شخصیتی و خانوادگی تهدید میکند.
چندی پیش نیز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه افزایش مشکلات اقتصادی و عدم تأمین مایحتاج روزانه افراد میزان پشتنوبتیهای ورود به کمیته امداد دو برابر افزایش پیدا کردهاست. فلان همکار تعریف میکرد که صاحبکار پسرش ورشکست شده و عذر او را خواسته، حالا همسرش مجبور شده شاگرد مغازه خود را که زن و بچهدار است، اخراج کند تا پسرش جای او را بگیرد، آشنایی که تولیدی کفش داشت، میگفت: به دلیل وضعیت اقتصادی مجبور شده نیمی از کارگرهای کارگاه را اخراج کند. دیگری که ورشکسته شده میگفت: نیمی غصه زمین خوردن خودم را دارم و نیم دیگر بیکار شدن ۱۰ نفر که زن و بچهدار هستند.
خرید جهیزیه ساده دو برابر قیمتهای تخمین زده قبلی شده، هزینههای شروع یک زندگی سر به فلک کشیده و بسیاری از جوانان نه اینکه ترجیح بدهند، بلکه چارهای ندارند جز توقف شروع زندگی مشترک خود! فعال توییتری پیشنهاد داده بود هشتگ ازدواج بدون طلا را در فضای مجازی داغ کنند تا جوانها با صرف نظر از خرید طلا بتوانند برای شروع زندگی اقدام کنند، اما مشکل اینجاست طلا بخش غیرضروری و قابلاغماض است، اما آیا میتوان هشتگ ازدواج بدون جهیزیه و وسیله و منزل را هم داغ کرد؟!
هرچند که لازمه زندگی مشترک تفاهم، عشق و محبت و البته سقفی محدود با لوازم زندگی اولیه است، اما با این تفاسیر نهتنها این شروع تا حدی سختتر از قبل شدهاست، بلکه به اذعان مسئولان آمارها حکایت از این دارد که طلاق نیز طی ماههای اخیر سیر صعودی به خود پیدا کردهاست و پروندههای مورد بررسی افزایش سه برابری داشتهاست. آمارهایی که با مقایسه با آمارهای قبل شاید بتوان گفت: اکنون طلاق بر ازدواج پیشی گرفتهاست. این یعنی افزایش بیحد سرفصل تمام آسیبهای اجتماعی که سایر بحرانها را هم به دنبال دارد.
خشونت درون خانواده، طلاق، اختلافات خانوادگی، کودکان کار، زنان خودسرپرست، شرکتهای هرمی، سرقت، بزهکاری، خودکشی، اعتیاد، روان پریشی، مشروبات الکلی، اعتیاد به ماهواره و فضای مجازی مستهجن، ترک تحصیل نوجوانان، دختران فراری، زنان متکدی و بیخانمان، کودکان، سکونتگاههای غیرمجاز، چکهای برگشتی، قانونگریزی، ناآرامیهای اجتماعی، فساد اداری و مالی و شیوع ارتشا و اختلاس همه و همه معضلات و دردهای اجتماعی است که میتواند ریشه در بحرانهای اقتصادی داشته باشد. درصد زیادی از مجرمان جامعه کودکان طلاق بوده و بخش بزرگی از کودکان کار فرزندان طلاق هستند، یا اینکه درصد بیشتری از فسادها و آسیبهای اجتماعی متعلق به این قشر است. مطابق با اظهارات رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس علاوه بر موضوع طلاق، معضلات دیگری هم در حال افزایش است و بزهکاری در جامعه رو به فزونی نهاده، ولی هنوز آمار رسمی در این خصوص اعلام نشده و قطعاً موارد دیگر از جمله دزدی و خشونت هم رشد داشته است. به خواب رفتگان یا به خوابزدگان همچنان در خواب خواهند ماند؟