سخنان هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان و تأکید بر جایگاه حقوقی دولت در حل مشکلات، خط بطلان دوباره رهبری بر برخی تبلیغات مسموم در خصوص جان گرفتن مسئله حاکمیت دوگانه در کشور بود.
دیدار مقام معظم رهبری با اعضای مجلس خبرگان رهبری دارای نکات مهم و جالب توجهی بود که از چشم بسیاری از صاحبنظران سیاسی پوشیده نماند.
در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی با فشار فراوانی از سوی غرب و امریکا به دلیل خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام روبه رو است و آشفتگیهای اقتصادی موجب تحمیل آشفتگیهای روحی و مادی به مردم میشود، همه نگاهها به سوی رأس رهبری نظام جمهوری اسلامی برای مشخص کردن خط و خطوط آینده حرکت سیاسی کشور است.
در این میان تحلیلگران بسیاری بر این عقیده بودند که رهبری نظام به سمت توبیخ دولت حرکت کرده و حتی برخی از پروژه برکناری دولت نیز سخن میگفتند و از دولتی نظامی صحبت میکردند که قرار است طی چند ماه آینده کشور را در اختیار خود قرار بگیرد.
مهمترین دلیل و مدرک این تحلیلگران نیز اجازه رهبری به قوه قضائیه برای محاکمه مفسدان اقتصادی بدون طی برخی رویههای زمانبر بود. با این حال سخنان رهبری در دیدار با مجلس خبرگان رهبری نه تنها خط بطلانی روی تمام مواضع فوق کشید بلکه عملاً رهبری بر حفظ جایگاه حقوقی دولت برای حل مشکلات اخیر تأکید کردند.
حاکمیت دوگانه چه میگوید
یکی از مهمترین فلشهای حمله به نظام جمهوری اسلامی و ساختار فعلی، مطرح کردن شبهه حاکمیت دوگانه بود. واژه «حاکمیت دوگانه» اولین بار توسط سعید حجاریان، از تئوریسینهای دوران اصلاحات مطرح شد. وی با تقسیم نظام به دو بخش انتخابی توسط مردم و انتصابی، مدعی حاکمیتی دوگانه در ساختار نظام جمهوری اسلامی شد.
در این تئوری نهادهای ریاستجمهوری، مجلس و شوراها در بخش انتخابی قرار گرفته و مشروعیت خود را از مردم میگیرند و نهادهایی، چون شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت و قوه قضائیه اعتبار و مشروعیت خود را از دین میگیرند. بر اساس خط تبلیغی این جریان نهادهای انتصابی عملاً خود را بر نهادهای انتخابی تحمیل کرده و جلوی هر گونه تحرکی را از آنان میگیرند.
در طول سالهای اخیر علاوه بر مصادیق سیاسی، بحثهای فرهنگی و اقتصادی نیز به آنان اضافه شده است. به عنوان مثال بسیاری فعالیتهای سازندگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را کنار زدن بخش خصوصی معنا کردهاند و آن را محدودکننده رشد اقتصادی کشور میدانند. از سوی دیگر فعالیتهای فرهنگی و رسانهای نهادهایی همچون حوزه هنری انقلاب اسلامی و سازمان تبلیغات نیز مصداقی از این نمونه فرهنگی این ماجرا عنوان میشد. حالا و در شرایطی که به دلیل برخی سهلانگاریها در داخل دولت عملاً نخ مهار بحران فعلی از دستان دولت خارج شده، همین خط خبری به دنبال القای این مسئله است که نهادهای انتصابی به سمت جایگزینی کامل دولت حرکت میکنند. ادعای آنها هم بر این نکته استوار است که بحران فوق فرصتی طلایی است تا حاکمیت به طور کامل یکدست شده و دست دولت از دخالت امور اجرایی کشور فاصله بگیرد.
تاریخ چه میگوید
با این حال مقام معظم رهبری در سخنان پنجشنبه هفته پیش هر گونه کار موازی را غیر قابل قبول دانستند. ایشان درخصوص ضرورت کار جهادی فرمودند: کار جهادی باید انجام بگیرد، اما بهوسیله چهکسی؟ بهوسیله خود مسئولان. کار موازی در کنار دستگاه دولتی کار موفقی نیست، این تجربه قطعی این حقیر است در طول این سالها. بله، بایست کار را جهادی انجام داد، منتها جهادی را چهکسی انجام بدهد؟ مسئولان مربوطه بایستی این را انجام بدهند.
این موضعگیری صریح رهبر انقلاب در حقیقت خط بطلان دوباره بر زمزمه ایجاد حاکمیت دوگانه در داخل نظام جمهوری اسلامی است؛ نکتهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی از همان ابتدا بر جعلی بودن آن تأکید کردهاند. ایشان در سال ۸۳ و در خطبههای نماز جمعه در این باره میفرمایند: حاکمیت دوگانه یعنی در مسائل اساسی و اصولی کشور، رؤسای کشور باهم دعوا داشته باشند، این معنای حاکمیت دوگانه است.
همچنین رهبری در جای دیگری خواستار واکنش صریح مقامات نسبت به این مسئله میشوند و میفرمایند: الان چند سال است که در بلندگوهاى بیگانه... روى حاکمیت دوگانه در این کشور تبلیغ مىکنند؛ مىگویند حاکمیت دوگانه است... مسئولان باید در نقطه مقابل حرکت دشمن حرکت کنند.
با این حال پس از سال ۸۴ شعارها مسیر دیگری یافت و برخی نظام را به یکدست کردن حاکمیت متهم کردند. به این ترتیب با وارونه شدن جریان سیاسی و حاکم شدن جریان منتسب به اصولگرایان بر دولت و مجلس این افراد نقابی دیگر بر صورت زدند. اکنون دیگر کسی نبود که از لزوم مصادره نهادهای انتصابی به نفع نهادهای انتخابی بگوید بلکه هر روز از یکدست شدن حاکمیت ابراز نگرانی میکردند و این یکدستی را با روح جمهوری اسلامی متضاد نشان میدادند. در این سناریو دیگر کسی از لزوم احترام به آرای مردم سخن نمیگفت: بلکه غیرمستقیم اینگونه پیام میدادند که گفتمان آنان نیز باید در قدرت سهم داشته باشد ولو به قیمت دورزدن مردم سالاری و بیاعتنایی به حق تعیین سرنوشت مردم.
رهبری در همان زمان هم نسبت به این اتهام موضعگیری کرده و در سال ۸۵ تصریح کردند: در عرصه سیاسى کشور امروز وحدت و یکپارچگى مردم از همیشه بیشتر محسوس است. عدهاى... شعار حاکمیت دوگانه مىدادند، یعنى در خود حاکمیت و مدیریت کشور دودستگى به وجود آید و به جان هم بیفتند، این را صریحاً شعار مىدادند و خجالت هم نمىکشیدند. اینها بحمدالله منزوى شدهاند. امروز یکپارچگى و همدلى در مدیریت کشور، یک نعمت بزرگى است.
حتی در زمانی که بحث ابقای وزیر وقت اطلاعات در سال ۹۰ به وجود میآید و ناگهان بحث اختلاف دولت و رهبری بالا میگیرد باز هم ایشان به میدان آمده و این تئوری را به طور کلی رد میکنند.
ایشان در اردیبهشت سال ۹۰ و در جمع مردم فارس میفرمایند: شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهای که آنچنان هم از اهمیت بالایی برخوردار نبود - سر مسئله اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالی در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیسجمهور حرف رهبری را گوش نکرده است!
القای حاکمیت دوگانه برای تسلیم کردن انقلاب اسلامی
نگاهی به این سخنان که در مقاطع مختلف تاریخی و بنا به ضرورتهای روز مطرح شده نشان میدهد تمام تلاش و توان رهبری به رغم برخی تبلیغات مسموم داخلی و خارجی بر یکپارچه نگه داشتن سیستم حاکمیت داخلی استوار بوده است؛ حاکمیتی که در آن قوه مجریه به عنوان پیش برنده اصلی نظام اجرایی کشور ایفای نقش کرده و در کنار آن مجلس و قوه قضائیه نیز به انجام وظایف محوله خود میپردازند.
شاید در این میان نیز برای برخی این سؤال به وجود میآمد که در شرایط فعلی نیاز به دخالت جدی رهبری در برخی مسائل همچون ارز وجود داشته باشد، اما تجربه جهانی و حتی تجربیات داخلی اثبات کرده که این مسئله به جز تشدید برخی از اختلافات و به احتمال زیاد اتلاف منابع هیچ نتیجهای نداشته است.
از سوی دیگر دستگاه تبلیغاتی غرب به دنبال القای این مسئله است که نظام جمهوری اسلامی در داخل دچار شکافهای فراوانی است که میتواند سبب تسلیم شدن آن در مقابل فشارهای غرب شود. این مسئله در شرایط فعلی که دونالد ترامپ دچار مشکلات فراوان داخلی بوده وبه زودی با انتخابات کنگره امریکا نیز روبه رو میشود، بیشتر جای تأمل است.
به این ترتیب حتی یک ملاقات صوری نیز میتواند یک دستاورد بزرگی در اختیار دولت ترامپ قرار دهد. در شرایط فعلی باید این نکته را مد نظر قرار داد که به احتمال زیاد مقاومت چند ماهه آینده میتواند ثمرات بزرگی برای ملت ایران داشته باشد.