ماجرا ديدار دوستانه با سيرالئون، شاهکار جديد فدراسيون است، فدراسيوني که مشخص نيست با چه حساب و کتابي پيش ميرود که برنامههايش يکي پس از ديگري ملغي یا با اما و اگر برگزار میشود آنهم با داستانهايي عجيب و تأسفآور!
قرار بر حمايتي سفت و سخت براي آمادهسازي تيم ملي بود. اين مضمون تمام حرف و وعدههاي فدراسيون و البته وزير ورزش بود. بارها تأکيد شد که مشکلي در راه آمادهسازي تيم ملي و ديدارهاي دوستانه وجود ندارد، بهخصوص از لحاظ مالي. آنقدر که اين تأکيدات مکرر صداي برخي رشتههاي ديگر را هم درآورد که همه فکر و ذکر ورزش شده تيم ملي فوتبال، اما مثل هميشه حرفها و وعدههاي آقايان با عملشان يکي نبود و اين را دو ديدار لغو شده تيم ملي بار ديگر ثابت كرد.
مشکلي سر راه ديدارهاي دوستانه تيم ملي نبود، بهخصوص بحث مالي، اما چرا فدراسيون از بين تمام کشورها سراغ سيرالئون رفت؟ کشوري که کمتر کسي است که نام آن را شنيده باشد و کمتر کسي است که بداند چهار سال است ليگ فوتبال ندارد و لژيونرهايش از ليگ دسته سوم فنلاند و ليگ منطقهاي شمال شرق آلمان ميآيند که برخي نيز براي نخستين بار است حضور در تيم ملي کشورشان را تجربه ميكنند و ديگر نفرات آن هم مشخص نيست از کجا قرار است دور هم جمع شوند تا تعدادشان براي مصافي دوستانه با ايران به حد نصاب برسد. ديدار دوستانهاي که البته با پادرمياني فيفا لغو و براي برگزاري آن شرط و شروط گذاشته ميشود. شايد چون فدراسيون فوتبال ايران نميدانسته که اين تيم حق بازي بينالمللي ندارد!
درگيريها داخلي است و ربطي به فوتبال ايران ندارد، اما انتخاب اين تيم بيشک ارتباط مستقيم با فدراسيون فوتبال ايران و سياستهاي آن دارد.
آيا تاج پاسخ قانعکنندهاي براي انتخاب اين تيم براي برگزاري ديداري تدارکاتي در راه آمادهسازي تيم ملي ميدهد؟
بازي با سيرالئون يا عدم برگزاري آن کمترين تأثيري در روند آمادسازي تيم ملي فوتبال ايران ندارد، وقتي نفرات اين تيم در حد تيمهاي ليگ دسته اول ايران هم نيستند، اما اين نميتواند توجيهي براي نپرداختن به دليل اصلي انتخاب چنين تيمي از سوي فدراسيون تاج باشد. آيا تيم ديگري براي آمادهسازي تيم ملي ايران نبود؟ آيا تمام وعدههايي که براي برگزاري ديدارهاي تدارکاتي مناسب به تيم ملي داده ميشد، پوچ و بياساس و براي آرام کردن جو بود ؟ آيا ميتوان به ادامه برنامه آمادهسازي تيم ملي و ديدارهاي تدارکاتي آن اعتمادي کرد؟
سه ماه ديگر تيم ملي بايد در يکي از بزرگترين رويدادهاي فوتبالي دنيا به ميدان برود. رقابتهايي که شرکتکنندههاي حاضر در آن تا بن دندان مصلح خواهند بود و اين روزها تمام هم و غمشان آمادهسازي براي اين مسابقات است، اما تيم ملي ايران، نقشه بازي با سيرالئون را ميکشد و اين در شرايطي است كه ديدار تدارکاتي با همين تيم پيشپا افتاده که در حد تيم ملي ايران نيست هم بههم ميخورد، بدون آنكه فدراسيون جوابي قانعکننده داشته باشد يا حتي به دنبال گرفتن غرامت از حريف بينام و نشانش باشد. جالبتر از همه هم اين است که آقاياني که وعده برگزاري بازيهاي دوستانه مهم را براي تيم ملي ميدادند، حالا براي برگزاري همين ديدار بايد دست به دامان رئيس سابق فدراسيون سيرالئون شوند و علاوه بر پرداخت همه هزينههاي اين تيم با خواهش و تمنا آن را به ايران بياورند، مسئلهاي که نه خندهدار که تأسفبار است. اي کاش تاج، رئيس فدراسيون فوتبال تنها به يک سؤال افکار عمومي در اين راستا پاسخ دهد و آن اينكه آيا اين برنامهاي بود که براي آمادهسازي تيم ملي فوتبال ايران براي حضوري پرقدرت در جام جهاني ريخته بوديد؟ آيا تيم ملي با اين برنامه بايد راهي روسيه شود و انتظارات را براي صعود از گروهش به مرحله بعد برآورده کند؟ اين وعدههايي است که در حمايت از تيم کرش دادهايد؟
بدون شک اگر برنامه ديدارهاي تدارکاتي و آمادهسازي تيم ملي تا جام جهاني روسيه به اين شکل باشد، بايد از همين امروز انتظار صعود از مرحله گروهي جام جهاني را بوسيد و کنار گذاشت، مگر اينكه در همين اندک زمان باقيمانده، فدراسيون فوتبال تکاني به خود بدهد و برنامهاي جديتر براي آمادهسازي تيم ملي تدارک ببيند، خصوصاً در زمينه بازيهاي دوستانه. البته نه با کشورهاي بينام نشاني چون سيرالئون که مشخص نيست تيم ملي آن را چه نفراتي و با چه سطح آمادگي تشکيل ميدهند که اگر قرار به برگزاري ديدارهاي دوستانه با تيمهايي در چنين سطح کيفي باشد، تيمهاي باشگاهي ليگ ايران به مراتب حريفاني سرسختتر و بهتر خواهند بود.