قلعهگنج اكنون ميتواند به عنوان پروژهاي ملي و الگو در مردميكردن اقتصاد و محروميتزدايي مناطق با تكيه برمزيتهاي نسبي در دستور كار برنامهريزان قرار گيرد. پروژهاي كه با همت بنياد مستضعفان و با پشتوانه علمي - دانشگاهي كليد خورد.
به گزارش «جوان»، برخي در كشور بر اين باورند كه اگر كشور نتوانسته به اهداف چشمانداز 20ساله خود برسد دو دسته از عوامل داخلي و خارجي در آن دخيل هستند. يكي فشارهاي خارجي و ديگري عادتهاي غلط ايرانيها و دهان بازي كه منتظر درآمدهاي نفتي است و آنها را تنبل كرده، اما به راستي آيا چنين است؟
مروري بر مسير پيشرفت و توسعه كشورهاي موفق نشان ميدهد كه هيچ كشور و منطقه محرومی، يكشبه و ناگهان توسعه نیافته و پيشرفته نشده بلكه مردم آن منطقه با ورود به حوزه اقتصاد و تحمل سختيها و تلاش بيشتر، منطقه خود را از عقبماندگي و توسعهنيافتگي به سمت پيشرفت و رفاه سوق دادهاند. از اين رو سياستگذاران اگر به فكر توسعه و پيشرفت و آباداني مناطق محروم هستند و قرار است مانع مهاجرت به شهرهاي بزرگ بشوند، بايد بر اين اساس استراتژي خود را بنا كنند.
خوشبختانه اين نوع نگاه در قلعهگنج كه يكي از محرومترين نقاط كشور به شمار ميرفت، توسط يكي از نهادهاي عمومي به شكل نمونه اجرا شده و تغييرات محسوس در توسعه منطقه قابل رؤيت است و ميتواند الگويي مناسب براي توسعه براساس مزيتهاي منطقهاي به شمار رود.
اين اقدام با توصيه و مأموريت محوله مقاممعظمرهبري به بنياد مستضعفان به ثمر نشسته و كارنامهاي شايسته و قابل ارائه را به ثبت رسانده است.
مقاممعظمرهبري در اين باره گفته بودند: «يك منطقه را در نظر بگيريد، آنگاه به رفع محروميت از آن منطقه بپردازيد و با ايجاد اشتغال، رونق و هر كاري كه لازم دارد، يك منطقه را از آب و گل بيرون بياورید.»
در ادامه به برخي از سياستها و دستاوردهاي اين منطقه كه با حمايت بنياد مستضعفان و همراهي ديگر دستگاهها به سرانجام رسيده و در آن نقش مردم براقتصاد با اندك حمايتها پررنگتر شده و اقتصادي كه به دست مردم رونق گرفته است، ميپردازيم.
پروژه توانافزايي
آدام اسميت در كتاب ثروت ملل مينويسد: «ميل به بهتر كردن شرايط... از رحم مادر با ماست و هرگز تا لحظه مرگ رهايمان نخواهد كرد.» اگر چنين باشد پس چرا برخي كشورها سرعت رشد و پيشرفت آنها كم و برخي بيشتر است، چرا برخي مناطق محرومتر هستند و برخي مناطق برخوردارتر؟
اگرچه در پاسخ به اين سؤال بايد قدري با احتياط سخن گفت و نقش و شرايط عوامل متعددي همچون شرايط جغرافيايي را مدنظر قرار داد، اما ميتوان ادعا كرد كه سخن آدام اسميت ناظر بر انگيزه افراد است و معمولاً انگيزه فردي الزاماً به همافزايي در يك منطقه منجر نميشود، بنابراين به درستي در كتاب «پيش رفتن با جمع» نوشته آلبرت هيرشمن در بررسي الگوهاي موفق منطقهاي توسعه محلي به كنش و تلاشهاي جمعي تأكيد دارد و الگوهاي تعاوني و كارهاي گروهي را رمز تغيير منطقهاي ميداند.
به نظر ميرسد بنياد علوي از زيرمجموعههاي بنياد مستضعفان براساس اين اصل مهم و با پشتوانه طرحي عملي و علمي برخاسته از تحقيقات دانشگاههاي كشور در بوميسازي توسعه منطقهاي گام قابل توصيفي را برداشته است.
روند كار چگونه آغاز شد؟
در نخستين گام بنياد علوي قراردادي با دانشگاه تهران و با هدف جلب مشاركت توانمندسازي و بسيج جوامع محلي، بهبود وضعيت اقتصادي - اجتماعي در جامعه محلي، جلوگيـري از مهاجرت روستاييان به شهرها، تشكيل و تقويت صندوقهاي خرد اعتباري و تعاونيهاي محلي در جهت حمايت از توسعه مشاغل محلي، احياي مشاركتي منابع طبيعي و حمايت از بازاريابي محصولات روستايي با ارتقاي كمي و كيفي محصولات توليدي، در سطح شهرستان منعقد كرد.
در اين طرح ارائه خدمات تسهيلگري در ارتباط با برنامههاي اولويتدار و ايجاد صندوق خرد توسعه روستايي با هدف نهايي توسعه اقتصاد درونزاي محلي (توسعهگري) تعريف شد و الگوي توانافزايي جوامع محلي قلعهگنج مبتني بر فرهنگ سنتي ياريگري در ايران در دستور كار قرار گرفت. فرهنگ ياريگري ريشه در سنت كهن ايران دارد كه شامل ياريگريها و تعاونيهاي سنتي همچون بنهها (براي مديريت منابع كشاورزي) و ياريگريهاي زنانه همچون وارهها (در بين بهرهبرداران مرتع) كه كاركردهاي فرهنگي و اجتماعي هم داشته، است. همچنين در پروژه توانافزايي جوامع محلي محوريت توليد، اشتغال، ارتقای كرامت و عزت انساني بوده كه البته تقويت فرهنگ محيطزيست و منابعطبيعي را نيز در دستور كار خود (اجراي طرح هر گروه يك نهال) قرار داده است. وامهايي كه در صندوقهاي خرد اعتباري، براي ايجاد اشتغال پايدار زنان، بهخصوص زنان سرپرست خانوار ارائه ميشود، اكثراً مربوط به همين نوع فعاليتهاست. صنايعدستي و پوشاك محلي كه زماني فاقد ارزشافزوده براي خانوار روستايي بودهاند يا ارزشافزوده اندكي ايجاد ميكردند و همچنين در معرض فراموشي و نابودي قرار داشتند، ميتوانند با استفاده از منابع صندوقها در قالب يك فعاليت اقتصادي شكل گرفته و احيا شوند و زمينه را براي اشتغال زنان، البته نه از نوع اشتغال در خارج از منزل، بلكه اشتغال خانگي فراهم آورند.
افزايش سرمايههاي اجتماعي
شكلگيري و توانمندسازي تعاونيها براساس اصل سهمبري همان مبحث كشاورزي قراردادي است و مبناي آن براساس توسعه سرمايه اجتماعي با شكلگيري گروههاي روستاييان در قالب تعاونيها يا سازمانهاي مبتني بر محصولي خاص ميباشد كه طرح توانافزايي نيز در اين مسير حركت ميكند، در حال حاضر توسعه منابع انساني و سرمايه اجتماعي در شهرستان شكل گرفته است.
تشكيل صندوقهاي خرد اعتباري
لازم به ذكر است توانمندسازي جوامع محلي از طريق ايجاد بستري مناسب براي مشاركت جمعي در قالب گروههاي اعتبار پسانداز، افزايش دسترسي روستاييان كمدرآمد به تسهيلات اعتباري، ارتقاي مهارتهاي فردي و اجتماعي روستاييان از طريق هدايت پساندازهاي غيرمولد خانوارهاي روستايي به سرمايههاي مولد كارآمد، افزايش درآمد خانوارهاي كمدرآمد از طريق پرداخت وامهاي كوچك براي فعاليتهاي درآمدزا، برنامهريزي جهت اجراي پروژههايي كه مبتني بر ظرفيت، امكانات و شرايط منطقه باشد و همچنين توسعه اشتغال و تثبيت مشاغل داراي بحران مالي انجام شده و ميشود و اين همان نقشدهي واقعي به مردم در حوزه اقتصاد است. موضوعي كه شاهكليد توسعه و پيشرفت در هر منطقه و حتي كشور به شمار ميرود. در اين نوع طرحها كه موسوم به صندوقهاي خرد اعتباري هستند، مبلغي بهعنوان پسانداز توسط مردم و پس از سه ماه، به ميزان همان مبلغ توسط بنياد مستضعفان در صندوق ذخيره و صرف پرداخت تسهيلات ميشود. اين اقدام در20 روستاي شهرستان قلعهگنج آغاز شد و به 100روستا گسترش یافت و تا 144روستا ادامه خواهد داشت. (تاكنون در 100 روستا اين فعاليت انجام شده و در 44روستا نيز در حال انجام است.)
تشكيل تعاوني فراگير در روستاهاي شهرستان قلعهگنج
بديهي است تعاونيها در مناطق محروم و با وجود نبود سرمايههاي زياد در دست اشخاص محلي، يكي از راههاي جذب سرمايه در اين نوع سرزمينها، تجميع سرمايه براي راهاندازي فعاليتهاي اقتصادي بزرگتر است. از اين رو به منظور دستيابي به اهداف توانمندسازي و معيشت پايدار در شهرستان قلعهگنج در هر دهستان يك شركت تعاوني فراگير ملي تشكيل شده است كه در مجموع امكان فعاليت پنج تعاوني در پنج دهستان شهرستان قلعهگنج با تعداد اعضاي 3 هزار و 559 نفر و با مشخصات جدول شماره 2 را فراهم كرده است. نتيجه اين اقدامات و برنامهريزيها در منطقه قلعهگنج ايجاد زيربناهاي لازم براي توسعه بنگاههاي اقتصادي مردم محور در منطقه شده است كه ميتوان به موارد زير اشاره كرد.
ايجاد واحد پرورش بز شيري مورسيا
احداث مجتمع بز شيري در شهرستان قلعهگنج يكي از طرحهاي موفق دامپروري در كشور بعد از انقلاب و در جهت حفظ محيطزيست، ايجاد تعادل دام و مرتع، تغيير الگوي بهرهبرداري از دامداري به دامپروري شهرستان بود. به منظور ارتقاي توان ژنتيكي نژاد بزهاي بومي موجود در منطقه قلعهگنج و ترويج پرورش اصولي بز شيري در فضاي بسته، شركت كشاورزي و دامپروري فردوسپارس، نسبت به احداث مجتمع دامداري با ظرفيت 3 هزار رأس دام، اقدام و سپس با بررسي نژادهاي برتر دنيا، نسبت به انتخاب نژاد بز مورسيا از اسپانيا كه هم قابليت شيردهي بالا و هم مقاومت در برابر شرايط آبوهوايي منطقه را داشته باشد، اقدام كرد. براساس اين طرح و طبق برنامههاي پيشنهادي در طول پنج سال حدود 25هزار رأس بز مورسيا با در نظر گرفتن متوسط 25رأس به ازاي هر خانوار در مراكز روستايي واجد شرايط در جهت ايجاد اشتغالزايي و معيشت پايدار توزيع مي شود كه براساس برنامه مذكور و سطح درآمدي، اشتغال مستقيم و غيرمستقيم اين حرفه ميتوان به ازاي هر بز مورسيا، سه رأس بز محلي را از چرخه دامي شهرستان حذف و در مجموع تعداد 75هزار رأس دام وابسته به سطح مراتع شهرستان را كاهش داد. اين طرح، تاكنون براي 44 نفر اشتغالزايي داشته است.
احداث هتل كپري قلعهگنج
از ديگر اقدامات انجامشده به منظور جذب گردشگر و فراهمساختن زيرساختهاي توسعه شهرستان، تفاهمنامهاي با شركت مادر تخصصي سياحتي و حملونقل پارسيان (از زيرمجموعههاي بنياد مستضعفان) منعقد و براساس آن، ساخت و تجهيز واحدها توسط آن شركت صورت گرفت. اين هتل در مساحت يك هكتار و داراي 30واحد اقامتي، يك لابي، رستوران روباز، رستوران سربسته، واحدهاي اداري، قسمت پذيرش و محل فروش صنايعدستي محلي ميباشد كه با معماري سازگار با محيط و الهامگرفته از ساختوسازهاي بومي احداث و به بهرهبرداري رسيده كه مورد استقبال گردشگران خارجي و داخلي قرار گرفته است. اين هتل سه ستاره ميباشد و در سال 95 ميزبان 213مهمان خارجي و 6 هزار و 598 نفر مهمان داخلي بوده كه سودي در حدود 200ميليون تومان را تضمين كرده است.