کد خبر: 894161
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۵
فيلم جديد كيايي با دغدغه‌هايي از جنس اقتصاد ملي
جديدترين فيلم مصطفي كيايي، باز هم به دغدغه‌هاي اقتصادي اشاره دارد؛ فيلمسازي كه نبض سينماي تجاري را مي‌شناسد و «چهارراه استانبول» را با پس‌زمينه آتش سوزي و ريزش ساختمان پلاسكو به تصوير كشيده است.
محمدصادق عابديني

جديدترين فيلم مصطفي كيايي، باز هم به دغدغه‌هاي اقتصادي اشاره دارد؛ فيلمسازي كه نبض سينماي تجاري را مي‌شناسد و «چهارراه استانبول» را با پس‌زمينه آتش سوزي و ريزش ساختمان پلاسكو به تصوير كشيده است. 
در سالگرد آتش سوزي مهيب و ريزش ساختمان پلاسكو، فيلمي با نام «چهارراه استانبول» در جشنواره فيلم فجر اكران شد؛ فيلمي كه نگاه ويژه‌اي به حادثه پلاسكو دارد، اما فيلمساز تلاش كرده است با دستاويز قرار دادن پلاسكو و سرنوشت غم انگيز آن روايتي از يك سقوط اقتصادي را بيان كند. 
  
پلاسكو هدف اصلي نبود

نام اوليه فيلم «پلاسكو» بود و بعد‌ها تهيه كننده و كارگردان ترجيح دادند نام اثر را به «چهار راه استانبول» تغيير دهند. مصطفي كيايي در نشست رسانه‌اي اين فيلم تصريح كرد كه هدف اصلي از ساخت فيلم پلاسكو نبوده است.
اين فيلمساز مي‌گويد: مثل هر فيلمي كه به يك واقعه گره خورده و درام روايتگر يك ماجراي واقعي است، طبيعي است كه ما هم به اندازه نيازمان به حادثه پلاسكو به عنوان ماجرايي واقعي ورود كنیم. تماشاگران فيلم هم طبيعي است كه اين طور فكر كنند.»
 در سينمايي كه اغلب به حوادث اجتماعي بي‌توجه است، ساخت يك فيلم و رونمايي از آن در يك سالگي حادثه، نشانه‌اي از سرعت عمل و دغدغه فيلمساز نسبت به جامعه‌اي است كه در اتمسفر آن زندگي مي‌كند؛ چيزي كه در آثار قبلي كيايي نيز به چشم مي‌آيد. 
كيايي مي‌گويد: من هم مثل همه ايرانيان در رابطه با پلاسكو جوگير شدم و گفتم بايد فيلمي بسازم. در مورد 11سپتامبر هم خيلي فيلم ساختند. من تصميم گرفتم فيلمي بسازم كه به پلاسكو ربط داشته باشد... پلاسكو هم سياسي بود هم تجاري. بحث من اقتصاد بود. پلاسكو نه صرفاً به عنوان يك ساختمان كه فرو ريخت بلكه اين اقتصاد ما بود كه فروريخت. 
  
كارگرداني با دغدغه‌اي از جنس رانت و مشكلات اقتصادي

در يكي از سكانس‌هاي تأثير گذار و البته تا حدي شعاري فيلم «چهارراه استانبول» بهرام رادان كه در نقش يك توليد كننده ورشكسته شاغل در پلاسكو ظاهر شده، براي همسرش از توليدات چيني مي‌گويد كه باعث سقوط پلاسكو شده است. 
وي از توليد كنندگاني مي‌گويد كه مجبورند براي فروش محصولاتشان آنها را به نام لباس ترك بفروشند وگرنه ورشكست مي‌شوند. 
رادان از واردكنندگاني انتقاد مي‌كند كه بي‌توجه به توليد داخلي از چين جنس وارد مي‌كنند. ورشكستگي و مشكلات اقتصادي گويا جزئي جدا نشدني از فيلم‌هاي كيايي شده است. از «بعد از ظهر سگي» گرفته تا آثار بعدي اين فيلمساز مثل «خط ويژه»، «عصر يخبندان» و «باركد» كه تشابه‌هاي زيادي نيز با «چهار راه استانبول» دارند. 
   
اداي دين به شهداي آتش‌نشان

حتي اگر مصطفي كيايي، حادثه آتش سوزي در ساختمان پلاسكو را بهانه‌اي براي روايت داستان خود كرده باشد، اين فيلم اداي ديني است به شهداي آتش‌نشاني كه در جريان اطفاي حريق و نجات افراد حاضر در پلاسكو دچار حادثه شدند و در زير آوار آن ساختمان جان باختند.
 به رغم مشكلات فني و حتي مالي كه در سينماي ايران براي توليد بيگ پروداكشن‌ها وجود دارد، كيايي با استفاده از بازسازي رايانه‌اي و تكنيك پرده سبز تا حد زيادي توانست در بازسازي فضاي خيابان جمهوري و ساختمان پلاسكو موفق باشد و توانست حضور و تلاش نيروهاي آتش‌نشان در اين ساختمان، ريزش آن و در نهايت ابراز همدردي مردم با قهرمانان آتش‌نشاني را به تصوير بكشد.
 به غير از تصوير‌سازي از شهداي جنگ تحميلي كه در فيلم‌هاي ژانر دفاع مقدس شاهد آن هستيم، «چهار راه استانبول» يكي از معدود آثار سينمايي است كه به بحث قهرمانان شهيد خدمت اشاره دارد كه حين انجام وظيفه و خدمت به همنوع جان خود را از دست داده‌اند. 

وقتي همه مي‌خواهند فرار كنند

رونمايي از فيلم «چهارراه استانبول» يادآور اين موضوع بود كه با گذشت بيش از يك سال از حادثه هنوز بسياري از كسبه اين ساختمان بزرگ تجاري با مشكلات زيادي روبه‌رو هستند و وعده‌هاي دولت براي رسيدگي به مشكلات آنها محقق نشده است.
در «چهارراه استانبول» نيز شاهد اين هستيم كه توليد كننده ورشكسته ريزش ساختمان پلاسكو را بهانه‌اي براي فرار از كشور مي‌كند. 
اين تنها بخشي از فرار هايي است كه در اين فيلم با آن روبه‌رو هستيم؛ دختر جواني كه از دست پدرش فراري شده، مديراني كه نمي‌خواهند مسئوليت مديريت نكردن بحران را برگردن بگيرند و البته قماربازهايي كه همه چيزشان را در قمار باخته‌اند و راهي جز فرار ندارند. 
   
تكرار يك زوج هنري

تماشاگر از همان شروع فيلم «چهار راه استانبول» و مشاهده زوج هنري بهرام رادان و محسن كيايي، ممكن است به ياد فيلم «باركد» بيفتد يا حتي با اضافه شدن «سحر دولتشاهي» و تشكيل يك سه ضلعي ضمن اينكه تصوير فيلم باركد را در ذهن بيننده تقويت كند، وي را به ياد فيلم «عصر يخبندان» نيز بيندازد. 
مصطفي كيايي ترجيح داده است دست به تركيب بازيگران اصلي‌اش نزند؛ كاري كه در يك تيم فوتبال روش متداولي است و سرمربي هايي كه روي دوربرد هستند كمتر به تركيب تيم اصلي شان دست مي‌زنند ولي در سينما اغلب اين روش با نقدهايي روبه‌رو مي‌شود. 
يكي از سؤال هايي كه از كارگردان«چهارراه استانبول» پرسيده شد نيز همين موضوع بود، كيايي هم پاسخ داد: من بازيگرانم را براساس معيارهاي خودم انتخاب مي‌كنم و به گيشه كاري ندارم. من افتخار مي‌كنم با كساني كار مي‌كنم كه آرامش و اخلاق دارند. ترجيح مي‌دهم با سوپراستاري كار كنم كه جايگاه خودش را مي‌شناسد و به اين نكات توجه دارم. اگر اين زوج جواب بدهد در كارهاي ديگر هم از آنها استفاده مي‌كنم و همين طور از سحر دولتشاهي و همه بازيگران ديگر.» 
اما در نگاهي به كيفيت بازي اين زوج رادان- كيايي يا مثلث رادان- كيايي- دولتشاهي بايد گفت كه تجربه استفاده از اين بازيگران در تجربه قبلي فيلمساز، يعني فيلم «باركد» بهتر جواب داد و رادان و كيايي در آن فيلم كه فضاي فانتزي داشت بهتر در نقش فرو رفته بودند تا در «چهارراه استانبول» و از اين جهت مي‌شود گفت كه بازي بازيگران اين فيلم عقب‌تر از تجربه قبلي و در بعضي از سكانس‌ها به شدت ضعيف بود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار