جوان آنلاین: رسانه ضدایرانی اینترنشنال سالهاست به طور صریح تریبون رژیمصهیونیستی و امریکا شده و عملاً بخش عملیات روانی علیه کشور را به دست گرفته است. این به اصطلاح رسانه با انتشار شایعات، هک کردن اذهان مردم و مهندسی ادراک عمومی تلاش میکند جایی را برای پیشبرد اهداف امریکا و رژیمصهیونیستی در جامعه پیدا کند. در واقع، اینترنشنال نه یک تلویزیون و رسانه که مرکز تولید و تئوریزه کردن خشونت است، اینترنشنال رسماً تروریسم را ترویج میکند.
اینترنشنال در جریان تجاوز نظامی اسرائیل به ایران، با رویکردی کاملاً ضدایرانی به تحریف واقعیتها پرداخت. این شبکه با انتشار اطلاعات به ظاهر محرمانه از منابع موساد و بزرگنمایی مشکلات داخلی، تلاش سیستماتیکی برای القای نقش ایران به عنوان آغازگر درگیری و توجیه اقدامات جنایتکارانه رژیمصهیونیستی انجام داد. هماهنگی زمانی پخش مصاحبه با نتانیاهو در اوج خبر شهادت کودکان بیگناه، آخرین حلقه از این زنجیره تبلیغاتی بود که آشکارا در خدمت پروپاگاندا و جنگ روانی دشمن قرار داشت.
این رسانه تروریستی، آتش بیار معرکه رسانهای رژیمصهیونیستی در جنگ اخیر، با یک جهش فزاینده ماهیت تروریستی خود را بیش از پیش برملا ساخت، چنانکه با اعتراض بسیاری از مخاطبانش مواجه شد، حتی مهدی خلجی، کارشناس سابق این شبکه با اعتراض به عملکرد این رسانه گفت: «شبکه اینترنشنال اگر به انگلیسی پخش میشد امکان نداشت به آن اجازه فعالیت بدهند. این شبکه نفرتپراکن و خشونتپراکن است. من حاضرم با وکلای انگلیس همکاری کنم تا از آن به آفکام شکایت کنیم. این شبکه طبق مقررات انگلیس میتواند محاکمه و حتی بسته شود.»
پیش از این، جعل اخبار، اعطای تریبون به گروهکهای تروریستی، تحریف واقعیتها و آموزش غیرمستقیم به معاندان از اقداماتی بود که تلاش میکرد با عضوگیری غیررسمی و همراه کردن بخشی از جامعه، یک ارتش پنهان برای مقابله با کشور ایجاد کند.
بر همین اساس، این رسانه با اتکا بر اینکه گمان میکرد در جامعه ایرانی جایی پیدا کرده است، تلاش کرد بعد از حملات رژیمصهیونیستی، جنگ علیه کشور را توجیه و اینگونه تبلیغ کند که رژیمصهیونیستی، مدافع مردم است و اهداف موشکهایش را فقط نظامیان و مسئولان تشکیل میدهد، اما شهادت صدها انسان بیگناه ثابت کرد فروختن وهم و خیال به مردم ایران، نمیتواند کار آنها را به جایی برساند و تصور و تلقی آنها از جامعه ایران تا چه اندازه اشتباه است، زیرا مردم از ماهیت پلید اینترنشنال و همقطارانش که کیان و آرامش کشور را نشانه گرفتهاند، آگاه شدند و آن را از منوی رسانهای خود حذف کردند، اما در ورطه جنگ روانی علیه کشور، تنها اینترنشنال نیست و بسیاری از رسانههای فارسیزبان خارجی و حتی برخی دنبالههای داخلی اهداف آن را به طرق مختلف دنبال میکنند. در حقیقت، تفاوت در شیوه و عملکرد رسانهها نباید به تمایز قرار دادن اهداف در آنها منجر شود. همه آنها اکنون پروژه براندازی و جنگ نرمافزاری علیه کشور را در دست دارند و از جنبههای مختلف آن را پیادهسازی میکنند.
اینترنشنال تنها نیست
هر رسانه برای هدف قرار دادن ایران، شیوهای خاص اختیار کرده است و از مانیفست خود پیروی میکند. اینترنشنال که از سوی رژیمصهیونیستی و امریکا تأمین میشود، رسانهای است که لحن صریح را برگزیده و در مخالفت آشکار با تمام ارکان کشور اقدام میکند، اما برخی دیگر مانند بیبیسی، شیوه کار خود را غیرصریح و موذیانه اختیار کردهاند و به رغم ادعای استقلال و بیطرفی، تحت تأمین مالی دولت بریتانیا قرار دارند و ترجیح میدهند این موضوع را با ابهام حفظ کنند تا وجهه بینالمللی خود را خدشهدار نکنند. در واقع، آنها ترجیح میدهند از شفافیت کامل در اهداف سیاسی خود دوری کنند تا مخاطبان خود را از دست ندهند.
به عنوان نمونه، محمد منظرپور، سردبیر سابق بیبیسی فارسی که یکی از امضاکنندگان بیانیه تحریم ایراناینترنشنال است، با ادعای مخالفت با سیاستهای این شبکه بیان داشت: «بخشی از این رسانهها (ضدانقلاب) به راست افراطی گرایش پیدا کردهاند که با ترامپیست همزمان بوده است. تاریخ نشان داده است اگر ابزار اطلاعرسانی بیپروا و مسئولیتناپذیر باشد، میتواند محور آشوب شود.»
این در حالی است که یکی از صحنهگردانان اغتشاشات و ناآرامیهای چند سال اخیر همین رسانه بیبیسی است که دوشادوش اینترنشنال، جعل اخبار و ساخت روایتهای دروغین را مبنای اقدامات خود قرار داده بود. از سوی دیگر، برخی رسانههای داخلی هم در این چارچوب قرار میگیرند و با ژست عقلانیت، به طور نامحسوس و گاه محسوس مصالح کشور را هدف قرار میدهند. به عنوان نمونه این رسانهها همپای رسانههای معاند، چون اینترنشنال، در اغتشاشات سالهای گذشته فراخوان اعتصاب و تظاهرات را اولویت داده بودند.
«تشویش جامعه» راهبرد اصلی دشمن
امریکا پس از ناکامی در اعمال فشارهای چندجانبه علیه ایران و شکست سیاست فشار حداکثری، راهبرد تغییر از درون را بر پایه تشدید تنش و ایجاد شکاف اجتماعی و سیاسی وضع کرد. در اصل، اکنون نقشه راه دشمن ایجاد بیثباتی و استحاله درونی حکمرانی است که از سوی وابستگان آن در کشور دنبال میشود، از این رو یکی از شاخصهای شناخت رسانههای مدافع مصالح کشور از رسانههایی که پازل دشمن را تکمیل میکنند، وجود رگههایی از این رویکرد در آنهاست. در همین راستا، هر مطلب و کنش سیاسی که در این چارچوب قرار بگیرد، به طور قطع تلاش میکند پازل دشمن را تکمیل کند، بنابراین محدودکردن رسانههای ضدمنافع ملی به رسانههای معلومالحال و نادیده گرفتن رفتار و مواضع دیگر رسانهها به ویژه رسانههای داخلی، خطای محاسباتی بزرگی است. این خطا مسیر تفرقهافکنی و سودجویی فرصتطلبان را هموار و پروژه ضدیت آنها با نظام را تقویت میکند. بر همین اساس، دستگاههای مسئول نظارتی باید مراقبت خود از فضای رسانهای را تشدید و از امکان ارائه طرحهای تفرقهافکنانه که افکار عمومی را مورد تشویش قرار میدهد، جلوگیری کنند، علاوه بر آن باید با برهم زنندگان آرامش جامعه، برخورد قاطعی داشته باشند و از مماشات با آنها پرهیز کنند، هر چند آن فرد یک مقام مسئول و با سابقه باشد، زیرا عدمقطعیت در برابر آنها، این انگاره را به وجود میآورد که نظام در برابر آنها کرنش کرده است. مانند برخورد مناسب دستگاه قضا با کواکبیان که اظهارات وی بسیار برای نظم جامعه و امنیت ملی خطرناک تلقی میشود.