کد خبر: 1307448
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
کاربران شبکه‌های اجتماعی به فیلم «پیرپسر» واکنش نشان دادند
باز هم هیولاسازی از پدر ایرانی این بار در «پیرپسر»
جواد محرمی

جوان آنلاین: اکران فیلم «پیر پسر» که چند سال نمایش عمومی آن ممنوع بود با واکنش‌های منفی زیادی در شبکه‌های اجتماعی فضای مجازی روبه‌رو بوده است، البته عده‌ای نیز طبق معمول مقهور فرم اثر شده‌اند و بدون درنظر گرفتن تأثیرات روانی فیلم بر مخاطب بیچاره سینما آن را تمجید کرده‌اند، اما اغلب محتوای فیلم را چرک و مغایر فرهنگ ایرانی- اسلامی دانسته‌اند؛ اثری که قطعاً ربطی به فضای اجتماعی ایران ندارد. اینکه پیرپسر در ادامه پروژه چند دهه اخیر سینمای ایران در زدن پدر ایرانی است اظهر من الشمس است. دشمنی با پدر در اغلب آثار شبه روشنفکرانه ایرانی قابل ردیابی است و معلوم است از سوی محافلی با تزریق پول و ایده پشتیبانی می‌شود. جالب است که فیلم فارغ از محتوای آن و ناظر بر فرم و تکنیک حتی نظر منفی بسیاری از منتقدان سینمای شبه‌روشنفکری را نیز برانگیخته است. 


 مادام
رفتم فیلم پیر پسرو دیدم، این باباشون یه جوری نجس بود که با آب هفت دریا پاک نمی‌شد. 
 آدم
فیلم سراسر لجن «پیر پسر» که شاید کمتر کشوری اجازه بده چنین محتوایی بدون محدودیت مجوز پخش بگیره، ساخته «اکتای براهنی» هست که سابقه نویسندگی فیلم‌های دیگه‌ای مثل «عنکبوت» رو هم داره، پیر پسر که از وزارت فرهنگ و ارشاد دولت روحانی مجوز ساخت گرفته بود، از زمان دولت شهید رئیسی به دلیل محتوای نامناسب توقیف شد و تا پایان جشنواره فجر ۱۴۰۳ فقط یه نمایش اختصاصی برای منتقدان و رسانه‌ها داشت، اما به لطف برگشت دولت سوم روحانی، وزارت فرهنگ و ارشاد دولت پزشکیان مجدداً به این فاجعه پروانه نمایش داد، اونم بدون هیچ حذفیاتی...! سلاح دشمن فقط جنگنده و موشک نیست عزیزان! مخرب‌تر از بمب‌های امریکایی و اسرائیلی، این سلاحی هست که عوامل داخلی امریکا و اسرائیل به ذهن‌های مردم می‌زنن.
 عطیه
به خدا حقشه به خاطر همچین کثافتی وزیر و مسئول احضار بشن، سؤال بشه ازشون.
 بانو شمیم
ریشه فیلمساز و بازیگرای این فیلم بسوزه، چطوری خودتون روتون شد چنین فیلم چرکی بسازید.
 لیلا بانو
توروخدا درباره این فیلم توییت می‌زنید، لااقل جلوی حسن پورشیرازی آباژوری چیزی بذارید، حالمون به هم خورد.
 آذرخش
 از اهداف سیاست اصلاحات نابودی فرهنگ ایرانی- اسلامی و به تصویر کشیدن ابتذال است. گوی سبقت رو از فیلمفارسی‌های زمان پهلوی ربوده‌اند.
 ‏‎خانم خلیلی
حالم به هم می‌خوره از عکسش، چقدر بی‌در و پیکر شده ایران که راحت مجوز پخش این آشغال‌ها رو میدن.
 مجید مددی‌
نمی‌فهمم! چقدر یک ذهن میتونه کثیف و مریض باشه که همچین چیزی ازش تراوش کنه؟!
 مجتبی
‎‎با نهج‌البلاغه ورژن وفاق هم نمیشه این فیلم رو توجیه کرد.
 رضا اسدی
الان یک روشنفکرنما میگه حقایق جامعه همیناس دیگه.
 سحر
انقدر از فیلم‌ها بوی پروژه براندازی و پروژه زدن سبک زندگی ایرانی- اسلامی و بوی خیانت و نفاق و انواع مفاهیم کثیف میاد که منی که حریص بودم به فیلم دیدن، الان حدود ۱۰ ساله فقط فیلم‌های تکراری می‌بینم. بس که فیلم‌ها لجنه و واقعاً افسرده میشم. 
 یک کاربر 
یکی در توییتر نوشته، رفتم فیلم پیرپسر رو دیدم و کلی بهش خوش گذشته، من فکر می‌کنم اون کاربر در توییتر چه جوری از دیدن این حجم از خشونت و تجاوز و قتل بهش خوش گذشته.
 حسین دهباشی
داستانِ چرک ‎فیلم پیر پسر در نهایت بی‌شرمی و به ادعای تیتراژ پایانی، با الهام از داستان رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی ساخته شده است! تردیدی نیست که «پیروزی اراده» یکی از خوش‌ساخت‌ترین آثار تاریخ سینماست. پس چرا نمایش عمومی آن ممنوع است؟ تردیدی نیست که «نبرد من» یکی از جذاب‌ترین کتاب‌های دنیاست، پس چرا انتشار آن- در اغلب کشورها- جرم است؟ آفرین! چون ساختار هنری، جای مضمونِ مذموم را نمی‌گیرد. 
 سیدمرتضی 
‏درباره آشغالی به اسم پیرپسر که در شرایط جنگی در سینما‌ها در حال اکران است، رئیس سازمان سینمایی چی‌کار می‌کند؟
 مجید اسلامی، منتقد سینما
 پیرپسر اکتای براهنی را دیدم و دوست نداشتم. مشکلام (فقط) این نبود که فیلم ربطی به پیچیدگی و چندلایه بودن و گسترده بودن رمان داستایوفسکی نداشت. (داستایوفسکی دوست دارد ده‌ها شخصیت پیچیده را با ده‌ها مایه و خرده‌داستان، موازی باهم پیش ببرد. این داستان لاغر و ساده، این مایه‌های اندک و شخصیت‌های بدون پیچیدگی با انگیزه‌های رو، این فقدان خرده‌داستان‌های پرلایه و از همه مهم‌تر این جهان بدون راز، طبعاً ربطی به داستایوفسکی ندارد). مشکلام این بود که فیلم استراتژی‌های مختلفی را به کار می‌گیرد که متعلق به سنت‌های متفاوتی هستند و احتمالاً متوجه هم نیست که باید راهی برای قوام بخشیدن به این آش شله‌قلمکار پیدا کند. «بیگانگان در ترن» و «کارامازوف» و «برادران لیلا» و «من» و «رستم و سهراب» و «تنگه وحشت» و ده‌ها چیز دیگر باهم مخلوط می‌شوند و مزه عجیب و نچسب و ناخوشایندی شکل می‌گیرد که لابد برای عده‌ای مرعوب‌کننده است، ولی هر مزه عجیبی لزوماً بدیع و بااصالت نیست. فیلم سکانس‌های خوبی هم دارد که برای من اغلب آنهایی بود که لیلا حاتمی و حامد بهداد باهم تنها بودند. نورپردازی در برخی صحنه‌ها جالب بود، ولی قاب‌های تصاویرش را نپسندیدم. اغراق بازی پورشیرازی و اغراق شخصیت‌اش در فیلم را نپسندیدم، همچنان که فضای محفل مردانه همپالگی‌هایش هم برایم بسیار آشنا و ناخوشایند بود. قانع نشدم که فیلم کجا دارد خودش را از ضدارزش‌های اجتماعی شخصیت‌های ناخوشایندش جدا می‌کند و باورم نمی‌شد نویسنده‌ای شخصیتی نوشته باشد که دستش را مشت می‌کند و نمی‌زند و دستش را به سمت دست دختری دراز می‌کند و دست او را نمی‌گیرد و بعدتر جلوی آیینه به خودش ناسزا می‌گوید و نویسنده تصورش این بوده که دارد شخصیتی شبیه آلیوشا کارامازوف می‌سازد. نمی‌خواستم برگردم سراغ داستایوفسکی، ولی خب این اسم‌ها به عنوان منبع کمی برخورنده است. اگر فیلم را در جشنواره می‌دیدم بعید می‌دانم تا آخر ادامه می‌دادم. الان خوشحالم آن را تا آخر دیدم، چون هرگز نمی‌توانستم چنین پایان بدی را برای فیلم تصور کنم.

برچسب ها: سینما ، فیلم ، مخاطب
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار