جواد محرمي
مستند «ابوايست» ساخته امير محمدي در يازدهمين جشنواره سينماحقيقت كه از امروز كار خود را آغاز ميكند، حضور دارد. ابوايست يك مستند پرتره درباره كسي است كه به گردن موسيقي و حتي سينماي كشور دين بزرگي دارد. مجيد انتظامي سوژه اين مستند است و مستندساز كوشيده از زواياي مختلف بخشي از زندگي هنري او را بكاود و به آن نزديك شود.
چرا مجيد انتظامي را به عنوان سوژه يك مستند پرتره انتخاب كرديد؟
اول اينكه معتقدم مجيد انتظامي به نسبت ديگر رهبران اركستر و اساتيد موسيقي در كشور چهره شناختهشدهتري براي مردم محسوب ميشود. ايشان جزو مشهورترين سازندگان موسيقي فيلم در كشور هم هستند و از اين منظر با حوزه سينما هم ارتباط پيدا ميكنند، چون موسيقي تعدادي از ماندگارترين آثار سينمايي را ايشان ساختهاند؛ موسيقيهايي كه در متن و بطن جامعه رسوخ كرد و مردم زياد آن را شنيده و با آن ارتباط برقرار كردهاند. من حول و حوش پنج سال پيش با مجيد انتظامي سر يكي از كلاسهاي ايشان آشنا شدم و شخصيت ايشان براي من خيلي جذاب و منحصر به فرد به نظر آمد، پيش از آن، اين ذهنيت براي من وجود داشت كه شايد ايشان به واسطه پدرشان توانستهاند جايگاهي براي خود در عرصه هنر ايجاد كنند و نام ايشان در ذهن من زير سايه پدرشان قرار داشت، اما وقتي با استاد از نزديك آشنا شدم، متوجه شدم كه موفقيتهاي ايشان متكي به تلاش و پشتكار خودشان به دست آمده است. شخصيت خاص و خودساخته ايشان برگرفته از سبك زندگي و رنجها و سختيهايي كه متحمل شدهاند، ايجاد شده و در سير كار هنري ايشان اين سير تأثيرگذار بوده است. نكته ديگر اينكه مجيد انتظامي در موسيقي پس از انقلاب ايران تأثير غيرقابل انكاری دارد و اگر ايشان نبودند، موسيقي ايران به طور قطع چندپله از اين چيزي كه هست، عقبتر بود. در واقع موسيقي كشور چيزي كم داشت.
چرا نام ابوايست را بر مستند گذاشتيد؟
اين تلقي در اغلب موسيقيدانها وجود دارد كه ميگويند هر موسيقيداني به لحاظ شخصيتي شبيه همان سازي ميشود كه آن را مينوازد. در واقع به مرور آن آدم، شخصيت ساز را به خود ميگيرد، ابوآ برگرفته از ساز سرناي ايراني ساخته شدهاست و ساز خيلي سختي محسوب ميشود، ويژگي ديگر اين ساز رهبري آن در اركستر است، همه بايد خود را با ابوآ كوك كنند، آدمهاي درونگرا بيشتر به سمت اين ساز تمايل دارند، چون يك حزن خاصي در اين ساز وجود دارد. به نظرم همين خصوصيات و شباهت آن با شخصيت مجيد انتظامي كافي بود تا نام اثر ابوايست باشد.
چه ويژگياي از ايشان در مستند روي مخاطب تأثيرگذار است؟
درباره شخصيت ايشان اين نكته همواره حائز اهميت است كه ايشان با وجود همه مصائب در ايران ماند و قيد مواهب زندگي در كشوري مانند آلمان را زد، البته نتيجهاش را هم ديد. اين وطندوستي و عرق به سرزمين مادري ميتواند براي هنرمندان جوان ما الگو باشد.
خانواده ايشان چقدر در ساختهشدن مستند تأثيرگذار بودند؟
خانوادگيبودن مستند به ما كمك ميكرد تا به سوژه نزديكتر شويم. اين مسئله مستند را گرمتر و مردميتر ميكند. اگر خيلي وارد مباحث تخصصيتر ميشديم، به نظرم دايره مخاطب را تنگتر ميكرديم. براي همين بخش عمدهاي از بار مستند را همسر، پدر و دختر ايشان بر دوش ميكشند. سخنان عزتالله انتظامي يا همان آقاي بازيگر درباره پسرش و نيز سخنان همسر مجيد انتظامي درباره ايشان به نظرم خيلي به ما كمك كرد و مخاطب هم بيشترين ارتباط را با اين بخشها برقرار ميكند. ورود به زندگي استاد انتظامي براي من بسيار سخت بود و چه بسا اگر اصرار من و دختر ايشان، خانم گلنوش انتظامي نبود، اين كار به ثمر نميرسيد. من اصرار داشتم با ساخت اين مستند، مجيد انتظامي را به عنوان يك الگو در حوزه موسيقي معرفي كنم. به نظر من نوجواني كه در هنرستان موسيقي درس ميخواند، نياز به الگوهايي همچون مجيد انتظامي دارد.