نام آقا مهدي باكري براي همه آشناست، بهويژه براي همرزمان و همسنگرانش بيش از پيش معرف شخصيت وارستهاي است كه در سال 1333 در خانوادهاي مذهبي و مبارز در مياندوآب در استان آذربايجان غربي ديده به جهان گشود و در مسير زندگي با پايان رساندن دوره تحصيلي متوسطه در سال 1352 با قبولي در رشته مهندسي مكانيك وارد دانشكده فني دانشگاه تبريز شد و در زمره دانشجويان مبارز و فعال اين دانشگاه قرار گرفت. با پيروزي انقلاب اسلامي خدمت بيمنت و صادقانه به مردم ديارش آذربايجان غربي را ادامه داد و در منصب شهردار اروميه خدمت كرد. با آغاز تجاوز رژيم بعث عراق به كشور جمهوري اسلامي ايران فضاي جديدي ايجاد شد و آقا مهدي در همان روزهاي نخستين جنگ تحميلي كه با غفلت و خيانت دولت بنيصدر و پيشروي سريع ماشين جنگي صدام توأم بود، خود را به جبهههاي جنگ در جنوب كشور رسانيد و نبرد خود را با دشمن متجاوز آغاز كرد.
با پيروزي رزمندگان اسلام در عمليات ثامنالائمه و شكست حصر آبادان به فرمان حضرت امام راحل و تغيير در فرماندهي جنگ و ضرورت ورود رسمي سپاه به صحنههاي نبرد با متجاوزين براي طراحي و اجراي عمليات مؤثر اقدام به تشكيل تيپها كرد و در اين راستا بعد از عمليات طريقالقدس و قبل از عمليات فتحالمبين آقا مهدي به عنوان جانشين تيپ 8 نجف به فرماندهي شهيد احمد كاظمي منصوب شد. سازمان رزمي تيپهاي سپاه پاسداران جايگاه خود را در دفاع مقدس محقق و نقش مؤثر خود را در آزادسازي دشت عباس و بلافاصله پس از آن خرمشهر به نحو احسن ايفا كرد. شجاعت و درايت ايشان در مأموريت محوله موجب جلب اعتماد بيشتر و در ادامه به عنوان فرماندهي تيپ عاشورا انتخاب شد. نيروهاي اين تيپ اغلب از رزمندگان آذريزبان استانهاي شمال غرب كشور (آذربايجان غربي و شرقي، اردبيل و زنجان) بودند. در عملياتهاي رمضان و مسلمبن عقيل رزمندگان غيور تيپ عاشورا شاهد ايثار، فداكاري و شجاعتهاي ايشان شدند.
پس از ارتقاي تيپ عاشورا به لشكر و شركت اين يگان در عملياتهاي والفجر مقدماتي، والفجرهاي 1، 2، 3 و 4 و خيبر و بدر نقش كليدي اين رادمرد جبههها بر همگان واضحتر شد، بهخصوص در عمليات بدر اوج ايثار و اخلاصش به منصه ظهور رسيد كه به عروج عارفانه و عاشقانهاش انجاميد.
رفتار و گفتار اين مرد دوستداشتني رنگ و بوي خدايي داشت. براي همين بود كه بر روح و جسم نيروهايش فرماندهي ميكرد. او انساني خودساخته و مخلص و فرماندهي متفكر و باتدبير بود كه سختترين مأموريتها را با اشتياق به عهده ميگرفت و با كمال درايت و شايستگي آنها را انجام ميداد. اينك كه بيش از 30 سال از شهادت و عروج عاشقانه آن بنده صالح خدا ميگذرد، تفكر و تعمق در كلام و انديشه والايش ما را قادر ميسازد تا در كنار شناخت بهتر او توشههاي گرانسنگي از گلستان معرفت و اخلاص او برچينيم. انشاءالله.
براي حقير كه مدتي توفيق خدمتگزاري در مركز حفظ آثار دفاع مقدس سپاه عاشورا و ستاد كنگره شهداي استان را داشتم، آرزوي بزرگي بود كه روزي توفيق ساماندهي سخنرانيهاي شهيد آقا مهدي باكري را در قالب مجموعهاي مكتوب پيدا كنم. به لطف پروردگار پس از دو سال تحقيق اين مجموعه آماده شد. اگرچه اينجانب در اين مجموعه از اداي حق آقا مهدي باكري بودهام، ولي اميدوارم به لطف خدا اين مجموعه گامي در راه شناساندن اين شهيد بزرگوار به نسلها و عصرها باشد. تلاش شد با استفاده از اسناد موجود در كنگره شهداي استان اعم از فيلم، نوارهاي صوتي، اسناد مكتوب و نيز كمك تعدادي از فرماندهان و رزمندگان لشكر 31 عاشورا زمان و مكان سخنرانيها تا حد امكان مشخص شود.
پس از انتشار اين كتاب در اسفند ماه سال 1392 كه با استقبال مردم عزيزمان روبهرو شد، فرصت را مغتنم شمردم و مجدداً اسناد و نوارها را بررسي كردم و با تكميل و اصلاحات و اضافه كردن دو سخنراني ديگر تقديم خوبان ميكنم. اميد آنكه مقبول افتد.