جانبازان اعصاب و روان به لحاظ عوارض و آسيبهايي كه از جنگ ديدهاند، نوع واكنشها و جراحتشان با ديگر جانبازان تفاوت دارد به همين دليل گاهي نوع برخورد با جانبازان اعصاب و روان هم در بنياد و هم در ميان مردم متفاوت است. شايد يكي از جانبازان اعصاب و روان در طول يك روز حال خوبي داشته باشد و در روز ديگر آسيبهايي كه ديده اثرش را بگذارد و حال جانباز را خيلي بد و خراب كند.
همچنين داروهايي كه مصرف ميكنيم آرامبخش است، اما عوارض زيادي برايمان دارد. اگر يكي از قرصها را اشتباه مصرف كنيم، ممكن است دچار ايست قلبي شويم كه براي يكي از جانبازان چنين اتفاقي رخ داد. به دليل مصرف داروها تا ظهر حالمان خوب است ولي وقتي غروب ميرسد، چون اثر داروهاي ظهر از بين ميرود، حال بدي به ما دست ميدهد و گاهي بسياري از جانبازان ممكن است به خود يا ديگران آسيبهاي جدي بزنند.
چنين شرايطي در حالت كاملاً ناخودآگاه براي جانبازان اتفاق ميافتد و آنها هيچ كنترلي روي كارهايشان ندارند. به دليل شرايط خاص جسمانيشان هم جانبازان اعصاب و روان بيشتر مورد بيمهري مسئولان براي دريافت درصد جانبازي قرار ميگيرند. حضور در مكانهاي پر سر و صدا و شلوغ حالمان را خراب ميكند و با عدم حمايت بنياد شهيد بسياري از جانبازان اعصاب و روان وضع مالي مناسبي ندارند.
در كنار مشكلات مالي بسياري از جانبازان، تعريف مناسبي از وضعيت جانبازان اعصاب و روان در جامعه نشده است و بسياري با ديدي منفي و بد يا از روي ترس به ما نگاه ميكنند. فكر ميكنند ما ذاتاً انسانهاي عصبي بودهايم و حالا با رفتارمان قصد آزار اطرافيان را داريم در حالي كه به وجود آمدن چنين وضعي به دليل حضورمان در جبهه بوده است. همچنين مصرف مداوم داروهاي آرامبخش آسيبهاي ديگري به بدنمان ميزند و ما را دچار مشكلات ديگري ميكند كه در آينده عواقب بدي برايمان خواهد داشت.
يك مدت كه حالم خوب بود و با ماشينم مشغول مسافركشي بودم مشغول صحبت با پسر جواني بودم. او رو به من گفت كه خوب به شما خوش ميگذرد، جانباز هستيد و هواي شما را خوب دارند. برخي فكر ميكنند جانبازان از رانتهاي ويژهاي استفاده ميكنند يا حقوق و مزاياي زيادي دريافت ميكنند در صورتيكه از اصل واقعيت خبر ندارند و نميدانند ما با چه مشكلات و مسائلي روبهرو هستيم. انگار خيليها يادشان رفته ما در جواني، سلامتيمان را به خطر انداختيم تا آنها امروز در آسايش زندگي كنند.