
کاپیتان محبوب ایتالیایی ها در مراسم قرعه کشی جام جهانی مسئولیت بزرگی به گردن داشت. فابیو کاناوارو فوتبالش را از تیم جوانان ناپولی آغاز کرد. مدافع با اخلاق در طول دوران بازیگری اش پیراهن تیم های پارما، اینتر، یوونتوس، رئال، یوونتوس و الاهلی را به تن کرد و در مدت 13 سال 136 بازی ملی برای کشورش انجام داده است. کاناوارو اگرچه دیگر در مستطیل سبز دیده نمی شود اما با ورود به عرصه مربیگری ارتباطش با فوتبال را حفظ کرده است. وی در حال حاضر به عنوان دستیار در تیم الاهلی امارات روی نیمکت می نشیند. در ادامه گفت و گوی سایت فیفا با کاناوارو را از نظر می گذرانید.
وقتی اسم فوتبال برزیل را می شنوی چه چیزی به ذهنت خطور می کند؟
وقتی در مورد برزیل حرف می زنی در حقیقت در مورد فوتبال صحبت می کنی. در مورد کشور حرف می زنیم که فوتبالی متفاوت دارد. فوتبال برای هواداران برزیل به معنی زندگی است. به اینکه ایتالیایی هستم افتخار می کنم اما به فوتبال می توان نگاه های متفاوتی داشت. همچنین افتخار می کنم به اینکه از 5 قهرمانی تیم ملی برزیل 2 قهرمانی شان پس از پیروزی مقابل ایتالیا به ارمغان آمد (1970 و 1994).
نقطه قوت تیم ملی ایتالیا در چه می بینی؟
توانایی تکنیکی بازیکنان ایتالیا بسیار بالاست اما مهم تر از آن عشق، فداکاری و عطش پیروزی است که برای ما ارزش بالایی دارد. اگر لازم باشد بد بازی می کنیم. برای ما پیروزی یعنی همه چیز و این رمز موفقیت ایتالیاست. توانایی آن را داریم که بر مشکلات و موانع غلبه کنیم. ایتالیا بارها با چنین شرایطی مواجه شده است.
اظهارنظر در خصوص تحول ایتالیا با آمدن چزاره پرندلی زیاد بوده. با این عقیده موافق؟
فوتبال ایتالیا تغییرات زیادی داشته اما این تغییرات تنها از طریق پرندلی ایجاد نشده. اگر به فوتبال 20 سال پیش رقابت های اروپایی نگاهی بیاندازید می بینید که بهترین بازیکنان آن زمان اکثرا برای آث میلان بازی می کردند. در برخی از جام جهانی 2006 که با قهرمانی ایتالیا به پایان رسید ما با چهار مهاجم و دو هافبک به میدان رفتیم. در حال حاضر ما هنوز هم می توانیم دفاع کنیم و هم حمله.
از اینکه هم دوره هایت مثل پیرلو و بوفون کماکان بازی می کنند و نقش کلیدی هم در تیم ملی ایفا می کنند متعجب نیستی؟
نه تعجب نمی کنم چراکه سخت کوشی و فداکاری برای تیم جزیی از شخصیت بازیکنان ایتالیایی است. ما ایتالیای ها واقعا تمرین می کنیم. 24 ساعته بازیکن حرفه ای هستیم، حتی خارج از زمین. این هم نتیجه اش است. بازیکنانی مثل پیرلو و بوفون با 35-36 سال سن بازی می کنند. این مسئله در ایتالیا امری عادی است.
بخشی از مهم ترین بازی های شما مقابل فرانسه بوده است. از یادآوری آن بازی ها چه حسی به تو دست می دهد؟
نسل من رقابت جدی با فرانسه داشت چراکه همیشه در لحظات حساسی سد راه هم می شدیم. آخرین و مهم ترین رویارویی ما مربوط به فینال جام جهانی 2006 آلمان است. از این بهتر نمی شد. با این حال هنوز باورم نمی شود در فینال یورو 2000 در روتردام چه بلایی سرمان آمد. در عرض 30 ثانیه همه چیز را باختیم ( فرانسه با گل طلایی دیوید ترزه گه در وقت دوم اضافه به پیروزی رسید). از طرفی بازی در کنار بازیکنانی چون زیدان، تورام، دشام، آنری و ترزه گه لذت خاصی داشت. بازی های ما همیشه سخت و جذاب بود.
اسپانیا، قهرمانی فعلی جهان در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته. فکر می کنید دلیل این پیشرفت چیست؟
تجربه خوبی از زندگی در اسپانیا دارم و از نحوه زندگی آن ها با فوتبال لذت می بردم. آن ها بدون هیچ استرس و فشاری بازی می کردند. اگرچه بردن خیلی مهم است اما بازی زیبا هم اهمیت خود را دارد. اسپانیا هم خوش شانس بوده و هم نسلی از پدیده ها را در اختیار داشته. اسپانیا در سال های اخیر همه افتخارات را به دست آورده اند. قطعا تکرار آن ها و کسب عناوینی بهتر سخت خواهد بود.
وقتی در سال 2006 به اسپانیا رفتی فکر می کردی تا این اندازه موفق شوند؟
بله، بازیکنانی با توانایی های باور نکردنی ظهور کردند، البته پس از سال ها تلاش و ممارست. یک بار به شوخی به ایکر کاسیاس گفتم که شاید قهرمان یورو شوید اما پس از اینکه قهرمان جهان شدید می فهمید قهرمانی چه معنی دارد. اینگونه بود که آن ها قهرمان جهان شدند و خود را به عنوان تیمی شکست ناپذیر معرفی کردند. مشکل اینجاست که نسل جدید اسپانیا نیز مثل نسل قبل قوی است. به همین دلیل سایر تیم ها کار سختی در پیش دارند.
اسپانیا رامدعی عنوان قهرمانی می دانی؟
بدون شک آن ها یکی از مدعیان هستند. اسپانیا متشکل از بازیکنان جوان و باتجربه است و آن ها همیشه برای جنگ و پیروزی به میدان می آیند.
با این حال لاروخا در فینال جام کنفدراسیون ها در مقابل برزیل به مشکل خورد.
این اتفاقات ممکن است برای هر تیمی رخ دهد. بازیکنان اسپانیا توانایی های فردی بالایی دارند و از حضور مربی درجه یک سود می برند اما آن ها باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر میل به پیروزی را از دست دهند با اتفاقات بدتری مواجه می شوند. معتقدم بازیکنی که طعم پیروزی را چشیده، در زمین بازی کرده و شادی را به مردم کشورش هدیه داده بازهم برای رسیدن به افتخار می جنگد. این نکته را نباید از یاد برد که هرچه بیشتر پیروز شوی مردم انتظار جنگندگی بیشتری از تو دارند.
جام جهانی آفریقای جنوبی را چگونه دیدی؟
از نظر فوتبالی 2010 سال عجیبی در تاریخ ایتالیا بود. بازی ها را جمعی از جوانان و بازیکنانی که جام حهانی 2006 را تجربه کرده بودن آغاز کردیم. در آن بازی ها زانوی گتوزو آسیب دید، بوفون با کمردرد واجه شد و پیرلو مصدوم شد و ... ما در مهم ترین بازی ها با تیمی نصفه و نیمه به زمین رفتیم ( ایتالیا در پایان مرحله گروهی جام جهانی 2010 در قعر گروه F قرار گرفت). به همین دلیل است که در جام جهانی باید شخصیت جام جهانی داشته باشی. برای من که کاپیتان تیم ملی در جام جهانی 2006 بودم و جام را بالای سر بردم، خداحافظی با جام آن هم چهار سال بعد لحظات ناراحت کننده ای بود.
قهرمانی جهان چه ارزشی دارد؟
همیشه گفته ام که کسی که در لیگ، لیگ قهرمانان اروپا و رقابت های بین المللی قهرمان می شود می تواند خودش را فوتبالیستی خوب بنامد. ولی زمانی که قهرمان جام جهانی شوی به یک اسطوره تبدیل می شوی. در واقع زندگی یک بازیکن بعد از آنکه قهرمان جهان می شود تغییری اساسی می کند.
بعد از جام جهانی آفریقای جنوبی به امارات رفتی. از تجربه جدیدت بگو.
به تیم الاهلی امارات پیوستم تا تجربه جدیدی در فوتبال کسب کنم. بعد از جلسه ای که با رئیس باشگاه داشتم و پس از یک سال دست و پنجه نرم کردن با زانوی مصدومم تصمیم به تغییر نقشم در باشگاه گرفتیم. قراردادی سه ساله منعقد کردیم و در این مدت باید مدرک مربیگری B، A و حرفه ای اروپا بگیرم. سال گذشته که مربی رومانیایی به الاهلی آمد قرار بر این شد که من به عنوان دستیارش روی نیمکت حضور داشته باشم. مربیگری آرزوی من است. چراکه فکر می کنم این آرزویی است که سال ها با آن زندگی کرده ام. امیدوارم بتوانم از تجربه ام استفاده کنم. آرزویم این است که به عنوان سرمربی هدایت یک تیم ملی را برعهده بگیرم و به افتخارات زیادی دست پیدا کنم.
در دوران بازیگری ات توانایی بالایی در رهبری تیم داشتی. آیا این توانی به موفقیتت در عرصه مربیگری نیز کمک می کند؟
مربی نقش متفاوتی دارد. فوتبالیست باید تا حدودی خودخواه باشد و بدون نگرانی بازی کند اما مربی باید به همه انگیزه دهد. من از چنین نقشی استقبال می کنم. از طرفی بازی در لیگ اسپانیا دانش فوتبالی ام را گسترش داد. قرادادم به عنوان دستیار ژوئن امسال به پایان می رسد و پس از آن می خواهم سرمربی شوم. از اینکه با آدم ها و فرهنگ های مختلف روبه رو شوم لذت می برم.
کدام مربی بیشترین تاثیر را در دوران بازیگری ات داشت؟
مارچلو لیپی و فابیو کاپلو، من با مربیگری آنها موفق شدم. این دو مربی چیزهای زیادی به من آموختند. من با مربی های زیادی کار کرده ام، آریگو ساکی، جیوانی تراپاتونی و ... امیدوارم تجربیاتم را بتوانم در اختیار بازیکنان جوان قرار دهم. وقتی بازیکنان درجه یک را مربیگری می کنی باید بدانی چطور با آن ها کنار بیایی و چگونه از آن ها بازی بگیری. خوش شانس بودم که با مربیان بزرگی کار کردم.