کد خبر: 616963
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۴
وحيد صابري
فوتبال ديگر لذتبخش نيست، ديگر از جنس فوتبال قديم نيست. شبيه به ميدان جنگي شده براي تاخت و تاز ريز و درشت به يكديگر. هر كس صداي بلندتري دارد، زورش بيشتر است. شايد براي همين است كه ديگر خبري از تماشاگران فوتبال نيست، آنها دلسرد شده‌اند. تيمي كه شانس قهرماني است 20 هزار هوادار خود را هم نمي‌تواند به ورزشگاه بكشاند و اين را مي‌توان از لذتبخش نبودن فوتبال پولكي امروز متوجه شد.
اين را مي‌توان از حركات دايي مقابل داور چهارم در بازي با داماش متوجه شد. اين را مي‌توان از اعتراض‌هاي جلالي مردي كه تا ديروز ساكت بود و امروز لب به انتقاد گشوده متوجه شد. مربياني كه همه و همه از وضعيت داوري مي‌نالند و البته در فوتبال ما ثابت شده مربيان معترض يا زودتر از بقيه به حقشان مي‌رسند يا اينكه خودشان هم دستي در قضايا دارند.
اشتباهات داوري و قضيه تباني برخي تقريباً براي همه محرز شده، اما وقتي پرونده رسيدگي به موضوع از مسير اصلي‌اش خارج شده و خبري از اعلام رأي نهايي نباشد، آن وقت اين فضاي مأيوس‌كننده به وجود مي‌آيد.
حالا چه كسي از اين فوتبال لذت مي‌برد؟ هواداري كه به فضاي پاك فوتبال مشكوك شده؟ قطعاً اينگونه نيست.
آنچه مشخص است اينكه همه فوتبالي‌ها عصبي‌اند از اين فوتبال و قطعاً اولين خروجي اين نزاع‌هاي بي‌پايان، ريزش تماشاگران است. اين را مي‌شود از تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه‌ها فهميد. اگر روند رسيدگي به پرونده تخلفات داوران و بقيه عناصر تأثيرگذار به خوبي طي مي‌شد و متخلفان خيلي سريع‌تر تعيين تكليف مي‌شدند، قطعاً تماشاگر بيشري براي ديدن بازي‌ها مي‌آمد، در اين شك نكنيد. اما گويا كسي به پاك بودن فوتبال ايمان ندارد و همين اعتماد نداشتن موجب شده تعداد تماشاگران روبه‌روز كمتر شود.
هوادار وقتي به اين نتيجه مي‌رسد كه نتايج در جاهاي ديگري غير از مستطيل سبز رقم مي‌خورد، ديگر هيجاني براي دنبال كردن آن ندارد، براي همين است كه ورزشگاه‌هاي ما پر از خالي! مي‌شود. تماشاگر ما فوتبال را مي‌فهمد، اگر تا چندي پيش براي بار فني پايين مسابقات به ورزشگاه نمي‌آمد امروز معضل ديگري را هم به آن اضافه كرده و آن نيست مگر تباني، رشوه و باج‌خواهي. پس طبيعي است كه ماندن در خانه را به آمدن به ورزشگاه ترجيح دهد.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۳
صادق
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
0
2
واقعا مطالب شما از هیچ فیلتری رد نمی شودکه این آقا این همه اراجیف می نویسد و تمام مطالبش کپی پیست و سر هم بندی کردن مطالب دیگران است و خیلی راحت اسم هم پای آن می خورد ؟خجالت دارد .اسم خودتان را گذاشته اید خبرنگار؟فکر نمی کنید آن دنیایی هم هست برای جواب پس دادن؟
مدیر پایگاه سلام. با احترام. متاسفانه كپي پيست يكي از بزرگ ترين معضل هاي رسانه هاي ما شده است... قبول. اما در اين باره مي توان اثبات كرد كه اين اتفاق رخ نداده است. حتي با دعوت شما دوست عزيز به تحريريه ما
پاسخ ها
علیمردانی
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
من خودم شخصا یک بار زنگ زدم به روزنامه.من همیشه جوان می خوانم [...]
مدیر پایگاه سلام و احترام. پيگيري مي شود. سپاس
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۸
http://www.tehrooz.com/1392/7/28/TehranEmrooz/1296/Page/8/


اعتراض مربيان به جامعه داوري كماكان ادامه دارد
همه عصبي از فوتبال عصباني

قطعا اولين خروجي اين نزاع بي‌پايان، ريزش تماشاگران است.آنها به واسطه ديدن برنامه نود و پخش اندكي از حقايق فوتبال به اين نتيجه رسيدند كه شايد نتايج در جاهاي ديگري غير از مستطيل سبز تعيين مي‌شود.وقتي اين «باورغلط» نهادينه شود ثمره‌اش همين مي‌شود كه امروز فوتبال ما دچارش شده: خالي شدن ورزشگاه‌ها

مهدي طاهرخاني

تهران امروز



فوتبال ديگر لذتبخش نيست،شبيه ميدان نبردي شده كه طرفين به كمتر از ناك اوت هم راضي نيستند.پرسپوليس همچنان در كورس قهرماني است، بازي عصر جمعه برگزار مي‌شود و هوا نه آنقدر سرد است كه دور خودت پتو بپيچي و نه آنقدر گرم كه آزار دهنده باشد، بنابراين در شرايط معمولي بايد دست كم 40 هزار هوادار به استاديوم بيايد.اما خبري از تماشاگران فوتبال نيست.آنها دلسرد شدند.تيمي كه هنوز شانس قهرماني در نيم‌فصل به شمار مي‌رود در شامگاه آدينه تنها 10 هزار هوادار را به آزادي مي‌كشاند و اين يعني متوليان فوتبال نتوانستند از «ساحت» لذتبخش بودن آن به خوبي دفاع كنند.اشتباهات داوري كماكان ادامه دارد و رئيس كميته قضات ديگر نمي‌داند براي حل اين معضل چه كند.از سوي ديگر مربيان كه مي‌دانند در صورت باخت چه جهنمي از سوي رسانه‌ها و هواداران در انتظارشان است حين بازي به‌گونه‌اي فوتبال را دنبال مي‌كنند كه گويي پاي فينال جام‌جهاني در ميان است.واكنش‌هاي علي دايي حالا به شديدترين نوع ممكن رسيده.او جنگي را عليه فساد بعضي از داوران آغاز كرده و مي‌داند قطعا از سوي اين جامعه با برخورد سردي مواجه مي‌شود.شايد همين پيش زمينه فكري باعث شد او يكي از شديدترين اعتراضات ممكن را به داور چهارم بازي با داماش بكند و درعين ناباوري خبري از تذكر داورهم نبود.چه كسي به ياد دارد يك مربي با صداي بلند به داور چهارم بگويد برو سر جايت بنشين و اين جمله را چند بار تكرار كند و عوض واكنش داور نخست،اين داور چهارم باشد كه سرش را پايين بيندازد و برگردد سرجايش؟ وقتي پرونده رسيدگي به موضوع محسن قهرماني از مسير اصلي‌اش خارج شود و خبري از اعلام راي در اين باره نباشد آن وقت اين فضاي مايوس‌كننده به وجود مي‌آيد. دايي نگران اشتباهات مجدد داوري است از اين رو هيچ لذتي از پيروزي تيمش نمي‌برد. او نود دقيقه كنار زمين، زير لب ورد مي‌خواند و ناگهان پس از هر اشتباه داوري خودش را به آب و آتش مي‌زند.حالا چه كسي از اين فوتبال لذت مي‌برد؟ از سوي ديگر نگاه هواداران هم به فضاي پاك فوتبال دچار شائبه شده است.اين را مي‌شود از تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه‌ها فهميد.اگر پرونده رسيدگي به تخلفات داوران و بقيه عناصر تاثيرگذار به خوبي طي مي‌شد قطعا تماشاگر بيشتري براي ديدن بازي پرسپوليس و داماش مي‌آمد اما گويا كسي به پاك بودن فوتبال ايمان ندارد و همين عدم‌اعتماد موجب شده تعداد تماشاگران با سير نزولي مواجه شود.بازي‌هاي يك ماه اخير فوتبال ما بيان كننده اين واقعيت هستند.كار حتي به جايي كشيده كه براي بازي‌هاي ملي هم نمي‌شود انتظار حضور دست كم سي هزار هوادار را داشت. آنهايي هم كه به آزادي مي‌آيند براي نخستين بار عليه بازيكن تيم ملي شعار مي‌دهند.مسعود شجاعي خيلي وقت است كه خوب فوتبال بازي نمي‌كند اما تماشاگر عصبي ما ديگر حوصله «سكوت» ندارد و ناگهان عليه اين بازيكن شعار مي‌دهد و خواستار خروجش از زمين مي‌شود. پيش از اين هم خيلي از بازيكنان تيم ملي بودند كه شايد بدتر از شجاعي در يك بازي ظاهر شدند اما قضيه مسعود نشان‌دهنده اين واقعيت است كه تماشاگر ديگر صبر سابق را ندارد.



ساكت‌ها هم به صدا در آمدند

وقتي مربي اخلاق مداري مثل مجيد جلالي شروع به اعتراض شديد به داوري مي‌كند يعني فضاي اعتراض تنها مختص علي دايي و پرسپوليس نيست.البته پيش از اين در فوتبال ما ثابت شده كه مربيان معترض زودتر از بقيه به حقشان مي‌رسند.موفقيت‌هاي امير قلعه‌نويي در سال‌هاي اخير به خودي خود يك مسير مشخص را براي بقيه مربيان ترسيم كرده است.او همواره از مربيان پر سر و صداي ليگ برتر ما بوده كه نسبت به كوچك‌ترين اشتباهي از سوي داوران شديدترين واكنش‌ها را نشان داده است.حالا موفقيت‌هاي او سبب شده خيلي از مربيان ما رو به اين سبك بياورند.مجيد جلالي يكي از اين افراد است.مربي هميشه آرام فوتبال ما پس از بازي حساس تراكتور و فولاد كه به تساوي 2 بر 2 انجاميد نقش داور را در متوقف شدن تيمش موثر مي‌داند و مي‌گويد؛ اگر بيشتر از اين ساكت باشم بيشتر حق تيمم را مي‌خورند.او همان كسي است كه پيش از اين در مصاحبه‌هاي مختلفي مدعي شده بود اشتباهات داوري همواره وجود داشته و نبايد همه تقصيرات را گردن داوران انداخت.اما حالا جلالي نوع ديگري از برخورد را پيش گرفته است.او اعتقاد دارد اين سطح از اشتباهات ديگر عادي نيست.جلالي در مورد اين موضوع مي‌گويد: «وقتي بازي با پرسپوليس تمام شد نمي‌دانستيم كه اتفاقات و اشتباهات داوري عمدي است و سرمان را پايين انداختيم و بيرون آمديم.بعد از آن اما جرياناتي رخ داد كه بعدا براي ما چيزهاي ديگري روشن شد به همين دليل مي‌گويم كه آن اشتباهات عمدي بود.ما حتي فرداي آن بازي نامه نوشتيم و تاكيد كرديم كه 19 مورد عليه ما سوت زده شد ولي هيچ كس گوش نكرد و اتفاقي هم نيفتاد.»سرمربي تراكتورسازي كه به‌خاطر قضاوت تورج حق وردي در بازي با فولاد حق تيمش را تضييع شده مي‌بيند با رو آوردن به اين سبك از مصاحبه به جامعه داوري مي‌گويد او هم ديگر در صف حاميان آنها نيست.از سوي ديگر مديرعامل تراكتورسازي هم تهديد به كناره‌گيري از ليگ برتر مي‌كند.البته مثل روز روشن است كه اين تهديد تنها يك اهرم فشار است اما وقتي نصف بيشتر مربيان و مديران عامل به سطح داوري‌ها معترض هستند يعني يك جاي كار لنگ مي‌زند.البته از سوي مقابل فريدون اصفهانيان رئيس كميته داوران،توپ را در زمين كميته انضباطي مي‌اندازد و عقيده دارد اگر راي پرونده محسن قهرماني زودتر صادر مي‌شد و دادگاه با مدرك راي مي‌داد آن وقت تكليف همه ما روشن بود.اصفهانيان مي‌گويد هيچ مدركي از فساد داوري وجود ندارد و تنها اين مصاحبه‌ها در سطح رسانه‌ها هستند كه فضا را مسموم كردند.پس از اين صحبت‌ها بود كه سخنگوي كميسيون اصل نود مجلس اعلام كرد وجود فساد در فوتبال براي مردان بهارستان محرز شده و پس از صحبت با اهالي فوتبال آنها به سرنخ‌هاي خوبي رسيدند كه به وقتش آن را اعلام مي‌كنند.



ريزش تماشاگر؛ اولين ثمره اين روند

قطعا تا پايان نيم‌فصل تيم‌هاي ديگري هم به صف معترضان داوري مي‌پيوندند؛چه آنهايي كه حرف‌شان حق باشد چه آنهايي كه براي باخت خود تنها قصد دارند توپ را در زمين داوري بيندازند. دليل اصلي به وجود آمدن اين فضا، روشن نشدن تاريكي‌هاي فوتبال است. علي دايي همه بزرگي و اعتبارش را در كف دست گرفته و براي اينكه داور مسابقه پرچم كمكش را نديده كنار زمين خودش را به آب و آتش مي‌زند.قطعا هوادار فوتبال از ديدن چنين ري اكشن‌هايي خوشحال نمي‌شود. شايد ديدن اين گونه از اعتراضات در بازي‌هاي بزرگ امري عادي باشد اما حالا در بازي‌هاي يك طرفه و ساده هم مي‌شود چنين برخوردهايي را ديد.شايد علي دايي خودش را براي اخراج آماده كرده بود تا داور ديگر به ضرر تيمش سوت نزند.شايد مجيد جلالي از همين حالا كه فرصت براي جبران باقي‌مانده اخطارهايش را به كميته داوران مي‌دهد تا آنها بدانند سطح قضاوت‌ها رضايت بخش نيست و ده‌ها «شايد» ديگر كه در خيلي از آنان مربيان محقند و در بعضي ديگر داوران.اما قطعا اولين خروجي اين نزاع بي‌پايان، ريزش تماشاگران است.آنها به واسطه ديدن برنامه نود و پخش اندكي از حقايق فوتبال به اين نتيجه رسيدند كه شايد نتايج در جاهاي ديگري غير از مستطيل سبز تعيين مي‌شود.وقتي اين «باورغلط» نهادينه شود ثمره‌اش همين مي‌شود كه امروز فوتبال ما دچارش شده؛علي دايي عصبي‌تر از هر زمان ديگري است،مجيد جلالي هم مي‌گويد داوران عامدانه اشتباه مي‌كنند و از سوي ديگر امير قلعه‌نويي در همه باخت‌ها داور را مقصر مي‌داند.اين فوتبال را كسي دوست ندارد،نشانش هم همين ورزشگاه‌هاي خالي هستند.جمعه ده هزار به آزادي رفتند و ديروز شنبه در ورزشگاه كوچك تختي هنوز جا براي نشستن باقي‌مانده بود.


طرف خیلی استاده بخدا .اینطوری استفاده کردن از مطلب و زحمت دیگران هنرمندی خاصی می خواهد دوستان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار