حكايت كاروانهاي عروسي و مزاحمتهايشان خاصه در شهرهاي بزرگ، حكايت غريبي است. تصور كنيد 200، 300 نفر آدم چون خودشان زيادي خوشحالند! تصميم ميگيرند عرض يك اتوبان درونشهري و گاه حتي برونشهري را با خودروهايشان مسدود كرده و با بوق و جيغ و داد، 10 كيلومتر در ساعت حركت كنند. گاهي هم رسماً توقف كرده و پياده ميشوند و آن جلو در زير نور ماشينها براي خودشان به رقص و پايكوبي ميپردازند. اين وسط چه ميگذرد به هزاران نفري كه در صفهاي ترافيك گاه چند كيلومتري پشت سر آنها معطل مانده و يكي بيمار دارد و ديگري بايد به فرودگاه برسد و آن يكي بايد به قراري سرنوشتساز برسد و ... براي آن جماعت خوشحال اصلاً مهم نيست.
اين كاروانها بارها و بارها حوادث دلخراشي را موجب شدهاند. حوادثي كه بيگناهاني به خاطر حماقت و رفتار جاهلانه عدهاي آدم الكي خوش كشته، زخمي يا گرفتار شدهاند. هفته قبل در يك مورد يك كاروان عروسي در حاشيه يكي از اتوبانهاي اصلي تهران توقف كرده و راننده يك كاميون حمل زباله در مواجهه با آنها و براي عدم برخورد با انبوه افراد حاضر در چنين صحنههايي از مسير منحرف شده و دست بر قضا روي ماشين عروس واژگون و داماد مرگ مغزي ميشود.
كارشناس پليس علت حادثه را عدم توانايي در كنترل وسيله نقليه از سوي راننده تريلي اعلام كرده است. اين حرف درست اما تصور بفرماييد آخر شب در اتوبان كه طبق قوانين حتي توقف تاكسي در حاشيه آن ممنوع است در حال رانندگي هستيد و ناگهان با همان سرعت مجاز ميرسيد به انبوهي آدم و ماشين كه آنجا را با تالار عروسي اشتباه گرفتهاند. راننده فرمول يك هم كه باشيد در اين حال دست و پايتان را گم ميكنيد و خدا پدر اين راننده را بيامرزد كه مانع برخورد كاميون با جماعت حاضر و پيادههاي اين جشن فرخنده شده و آن را به جهتي ديگر برده و گرنه چنانكه سخنگوي آتش نشاني گفته؛ حالا با يك فاجعه روبهرو بوديم!
حيرتآور است كه اگر شما وقتي سرعت مجاز مثلاً در تونل توحيد 60 كيلومتر است چنانچه با 63 كيلومتر برويد، فردا قبض جريمهاش ميآيد در خانهتان و دوربينهاي پليس همه جا بيدارند اما براي حل اين عادت زشت اجتماعي كه تا اين حد عواقب خطرناكي داشته و دارد كاري نميشود. اگر قانوني باشد كه تمام ماشينهاي همراه چنين كاروانهايي و به ويژه ماشين عروس آن جريمهاي به شدت سنگين شده يا حتي تحت تعقيب قضايي قرار گيرند و چنين ماشين عروسي مصادره شود، بديهي است اين سرخوشان، پايكوبي خود را به اتوبانها نياورده و علاوه بر مزاحمتهاي بيپايان، خود و ديگران را دچار مخاطرات جاني نميكنند. سالها پيش فيلمي سينمايي هم به نام «كارناوال مرگ» در نكوهش چنين رفتارهايي ساخته شد اما گويا چارهاي جز قوانين بسيار سختگيرانه در اين باره نيست. محض رضاي خدا تا خبر تلخ بعدي به رسانهها نرسيده و خانوادههاي ديگري بدبخت نشدهاند، كاري بكنيد.