احمد مهرانفر اهل برزك كاشان مدرك تحصيلي كارشناسي بازيگري وكارشناسي ارشد كارگرداني خود را از دانشكده هنرهاي زيبا گرفته است. او خيلي اهل گفتوگو نيست، به همين خاطر با وسواس بسيار به جملههايش ميانديشد و جواب ميدهد. بازيگر فيلمهاي سينمايي درباره الي... ، عصر روز دهم، اقليما، آتشبس، هيچ، كلبه، تسويه حساب و... كه براي تماشاگران حرفهاي تئاتر چهرهاي شناخته شده است و در نمايشنامههايي همچون «همه چيز درباره آقاي ف»، «فنز»، «قهوه تلخ»، «شكلك» «۱۷ دي كجا بودي؟» و... به ايفاي نقش پرداخته و نويسندگي و كارگرداني نمايش «اديپ افغاني» را نيز در كارنامه هنري خود ثبت كرده است. مهرانفر از سال ۷۸ پا به عرصه هنر گذاشته است اما اولين حضور موفقش در سريال نوروزي «پايتخت» توانست نظر مخاطب عام و خاص را جلب كند به شكلي كه به قول معروف با سريال «پايتخت» و نقش ارسطو ديده شد. بهار سال ۹۲ نيز قرار است سري دوم مجموعه پايتخت با حضور وي در نقش كاراكتر دوستداشتني ارسطو به روي آنتن برود، به همين بهانه گفتوگويي كوتاه با مهرانفر داشتيم.
همكاري با سيروس مقدم و ايفاي شخصيت ارسطو در مجموعه«پايتخت» در جديترين تجربه تلويزيونيات چگونه بود؟
من سر فيلم سينمايي «باگت» به كارگرداني سامان مقدم بودم كه محسن تنابنده با من تماس گرفت و خبر داد آقاي مقدم تصميم دارند سريالي با اين خصوصيات شروع كنند. تنابنده گفت پنج، شش قسمت از كار را نوشته و قرار است در اين كار با او همبازي شوم، بههر حال من و محسن تنابنده مدت زيادي هست كه با هم دوست هستيم.
شما بازيگر تئاتر و سينما هستيد كه نقشهاي زيادي داشتهايد ولي با نقش ارسطو شناخته شديد. فكر ميكنيد چه مشخصههايي در اين كاراكتر بود كه گل كرد؟
خب اين برميگردد به سريال «پايتخت» كه شكل و نگاهي نو داشت و آدمهايي كه در آن شكل گرفتند با شخصيتهاي اغلب مردم جامعه ما مشترك هستند و مشخصه اصلي آن هم لهجه شيرين شمالي آن بود كه مورد توجه قرار گرفت. شخصيت ساده و بيپيرايه ارسطو در «پايتخت» براي مردم جالب و دوست داشتني بود كه خدا را شكر مقبول عموم افتاد.
تكيهكلامها و بعضي رفتارهاي ارسطو همه از روي متن بود يا اينكه ابتكار خود شما بود؟
البته همه صحبتهاي ما براساس متن فيلمنامه پيش ميرفت اما بههرحال گاهي سر هر سكانس يكسري تغييراتي داده ميشود مثل بعضي تكيه كلامها و ديالوگها كه پيشنهادي هستند و كارگردان و نويسنده با هم به اين نتيجه ميرسند كه حالا اين تغييرات صورت بگيرد يا نه. ما بازيگران در حد ارائه پيشنهاد نظر ميدهيم مثلاً وقتي كه ديديم تماشاگر تعدادي از تكيهكلامها را دوست دارد، خود من سعي كردم از آن استفاده بيشتري داشته باشم.
گويا تكيه كلام معروف ارسطو «حساس نشو» كه سرزبانها افتاد، هم پيشنهاد خود شما به محسن تنابنده بوده است؟
بله، اين تكيه كلام از قبل در ذهن من بود، با محسن هم آن را در ميان گذاشتم و او هم موافقت كرد. اين جمله «حساس نشو» مربوط است به شوخي من با كامبيز ديرباز كه فكر ميكنم خيلي مورد توجه بينندگان «پايتخت» هم قرار گرفت.
به نظر شما مجموعه «پايتخت» كه تا دوسري پيش رفته است ظرفيت سهگانه شدن هم دارد؟
نه فكر نميكنم. همين سري دوم مجموعه «پايتخت» هم اگر مردم دوست داشته باشند خيلي مهم است. به نظرم باز بستگي به استقبال مردم دارد و اينكه چقدر ما كارمان را در
«پايتخت ۲» درست انجام داده باشيم. اگر كار ما خوب بود آن وقت ميتوانيم بگوييم سري دوم مجموعه موفق بوده است. اغلب اين حرف هست كه معمولاً وقتي سري اول يك مجموعه با موفقيت پيش رفت، سريهاي بعدي به اندازه اولي بهتر نبوده است. اين مسئله در تمام مجموعهها مصداق داشته است، در مورد «پايتخت» هم همينطور است و احتمال ميرود كه سري دوم آن حتي ضعيف باشد. درهرحال تلاش خودمان را كرديم تا مورد اقبال مردم قرار بگيرد و مثل سري اول، همه دوست داشته باشند.
همان تيم قبلي همچنان در سري دوم حضور دارند يا اينكه تغييراتي صورت گرفته است؟
بله همان گروه اصلي يعني بابا پنجعلي، نقي، هما و با دو تا بچههايش با ارسطو هستند فقط خانم ليندا كياني به اعضاي اصلي و نقش جديدي اضافه شده است و بقيه افراد كه در نقشهاي ديگر هستند.
دوباره با همان كاميون راهي سفر هستيد؟
بله شش قسمت اول از سريال در شمال و بقيه در تهران و قشم فيلمبرداري شده است.
شما گواهينامه پايه يك داريد كه كاميون پر از اسباب و وسيله با خانواده نقي را بهراحتي هدايت ميكنيد؟
نه من پايه يك ندارم مثل لهجهام مازندراني، كه شمالي نيستم ولي وقتي ايفاگر آن نقش شدم با تمرين سعي كردم بتوانم شمالي حرف بزنم. براي درست درآوردن نماهاي مختلف رانندگي با كاميون در شهر هم ضمن مشورت با سيروس مقدم تصميم گرفتيم خودم رانندگي با كاميون را تجربه كنم به همين دليل سه شبانهروز با راننده تمرين كردم، اوايل برايم سخت بود ولي كم كم عادت شد و ياد گرفتم.
گفتيد لهجه، شما اصالتا اهل برزك كاشان هستيد ولي در «پايتخت» خوب شمالي حرف ميزنيد. لهجه را چطور ياد گرفتيد و نظر مردم شمال دراينباره چي بوده است؟
من يك مدت از سربازيام را در مازندران بودم به همين خاطر آشنايي مختصري با لهجه شمالي و مازندراني داشتم. البته با محسن تنابنده هم راجع به لحن و لهجه مازندرانيها خيلي بحث و گفتوگو داشتم. شك داشتم كه آيا اين لهجه درنهايت پس زننده نخواهد بود، تا درنهايت به اين نتيجه رسيديم كه شخصيتها را با لهجه بگيريم. خوشبختانه آغاز تصويربرداري كار مدتي عقب افتاد و ما فرصت بيشتري داشتيم تا راجع به لهجه تمرين و روي لحنها كار كنيم. با توجه به اطلاعاتي كه خودم داشتم و محسن هم در اين زمينه به من كمك كرد، به مشكلي برنخوردم. با اينكه شمالي نيستم ولي مردم خونگرم شمال، كار من و شخصيتهاي ديگر «پايتخت» را با لهجه شمالي دوست داشتند و مجموعه را دنبال ميكردند حتي منتظر سري دوم آن هم بودند.
به غير از لهجه، گفتار و رفتار شما در سريال تا حدود زيادي به مردم مازندران شبيه بود، آيا براي طراحي و ايفاي اين شخصيت مابهازاي بيروني هم داشتي؟
بله، من يك مابهازاي بيروني از مردم آن خطه داشتم يعني همكلاسي سابقم كه مازندراني بود به همين دليل همه چيز از لحن گويش، ريتم ديالوگگويي و حتي رفتارهاي ارسطو را سعي ميكردم عيناً تقليد كنم، البته منظورم از تقليد، نمايش عين واقعيت است. تلاش داشتم تا در اين چند سال اخير كه همكلاسيام را نديده بودم رفتارها، نوع راه رفتن و... او را به ياد بياورم. كم كم ارسطو در وجود من جا گرفت و از يك تقليد صرف خارج شد، بهصورتي كه به شكلي خودم حس كردم كه به كاراكتر ارسطو شبيه شدهام.
ارسطو شخصيتي جمعگرا و خانوادهمحور است. آيا مهرانفر همين مشخصههاي اخلاقي را دارد؟
خودم سعي ميكنم باشم. خانواده دوستم ولي بيشتر فردگرا و درونگرا هستم و واقعاً با شخصيت ارسطو نزديك نيستم. تنهايي را بيشتر دوست دارم.
يعني شيطنتها و شلوغكاريهاي ارسطو در شخصيت خود شما نيست؟
نه من مثل شخصيت ارسطو خيلي اهل هيجان نيستم، تنها ايفاگر نقش ارسطو در مجموعه پايتخت هستم.
يكي از بخشهاي جالب مجموعه «پايتخت» نحوه خواستگاري و ازدواج ارسطو بود. فكر ميكنيد براي ازدواج مهرانفر هم ممكن است چنين اتفاقاتي بيفتد؟
راستش هنوز مجردم و نميدانم شايد پيش بيايد و شايد هم پيش نيايد. نميدانم به اين سؤال شما چه جوابي بايد بدهم چون هنوز درگير آن نشدهام به همين خاطر جوابي ندارم.
با توجه به اينكه «پايتخت» روايت يك خانواده سنتي ايراني است كه تقريباً خيليها توانستهاند باآن همذات پنداري كنند، نظر شما به عنوان ايفاگر نقش دوست داشتني ارسطو چيست؟
ما سعي كرديم سريال با تم واقعي باشد و هركدام از كاراكترهاي مجموعه «پايتخت» نماينده يك قشر از جامعه باشند و آدمهاي جامعه خودشان را بهجاي شخصيتها ببينند. خيلي تلاش كرديم تا اينكه كارمان واقعي باشد و با مخاطبان ارتباط برقرار كنيم و اينكه بتوانيم آيينه تمامنماي جامعه امروز باشيم و روابط افراد و يك خانواده را به تصوير درآوريم. در اين سري هم سعي داريم تا همه چيز را واقعي نشان بدهيم و خيلي دچار سانسور نشويم.
بههرحال هر آنچه در توان داشتيم در طبق اخلاص براي مردم عزيز گذاشتيم و اميدواريم مقبول آنها قرار بگيرد تا همه آدمها، خودشان را در اين شخصيتها و حتي موقعيتهاي آنها بگذارند و ببينند اگر آنها مثلاً به جاي ارسطو يا نقي بودند چه ميكردند؛ اينكه چقدر موفق بودهايم، بايد مردم در پايان سريال نظر بدهند.
نظر اطرافيان و خانواده شما در مورد ارسطو چيست؟
آنها هم مثل بقيه مردم، مجموعه «پايتخت» را دنبال ميكردند و دوست داشتند.
خود شما كارهايتان را ميبينيد؟
بله تقريباً كارهايي را كه انجام ميدهم ميبينم.
از خودتان راضي هستيد؟
سعي ميكنم كارهايم را با نگاهي نقادي ببينم تا با رفع اشكالات و نقايصم، كارم بهتر از قبل باشد. در هر حال آنچه ما انجام ميدهيم نظر خود ماست و بايد ديد مخاطبان چه نظر و نقدي روي كارهاي ما دارند كه اين خيلي بيشتر اهميت دارد.
حال با اين اوصاف ارسطوي سري دوم به نسبت سري اول در چه شرايطي است؟
ارسطوي «پايتخت۲ ۲» به نسبت اولي شخصيتي كاملتر و پختهتر دارد و بهتر شده است به همين خاطر خود من ارسطوي سري دوم را بيشتر دوست دارم.
نمايندگان مردم مازندران در مجلس از پشت صحنه «پايتخت۲» بازديد كرده بودند، چه نظري داشتند؟
من خودم آن زمان نبودم و اطلاعي ندارم ولي مطمئناً حضور مسئولان و نمايندگان در مراحل توليد يك مجموعه تلويزيوني خيلي ميتواند تأثيرگذار باشد و باعث دلگرمي بيشتر افرادي كه كار ميكنند و اين طور حركتها ميتواند مفيد باشد.
شما اهل مطالعه هم هستيد؟
گاهي يك چيزهايي ميخوانم.
آخرين كتابي كه خوانديد چه بود؟
يادم نيست چه كتابي خواندم.
سال ۹۱ را چگونه گذرانديد؟
سال ۹۱ با تمام فراز و فرودش تمام شد و شايد ديگر لازم نباشد درباره آن حرفي بزنيم. دركل براي جامعه ما اتفاقات زيادي افتاد كه چندان هم خوب نبود، براي خود من هم خوب يا بدش ديگر تمام شد.
آرزوي مهرانفر در لحظه سال تحويل چيست؟
اميدوارم سال ۹۲، سالي خوب و پر از شادكامي و بهروزي براي همه مردم كشورمان باشد.