کد خبر: 479427
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۵

اينكه چرا پس از ۹ سالي كه از پيروزي انقلاب اسلامي ايران مي‌گذشت، ‌رژيم آل‌سعود دست به چنين جنايتي مي‌زند، ‌سؤالي است كه در خصوص ديگر حوادث مهم تابستان پرالتهاب ۶۶ مطرح مي‌شود. قطعنامه ۵۹۸ كه در ۲۹ تيرماه همين سال توسط شوراي امنيت به تصويب رسيد، رويدادي است كه با فاصله زماني يازده روزه، به فاجعه كشتار حجاج ايراني در ميدان معابده شهر مكه پيوند مي‌‌خورد! در واقع دشمنان ايران اسلامي كه اولين پيام خود براي وادار كردن كشورمان به پذيرش قطعنامه را با كشتار حاجيان ارسال كردند، جنگ رواني‌شان را تا به آنجا تعقيب مي‌كنند كه ۱۲ تيرماه ۱۳۶۷ طي اقدام غير‌متعارف ديگري ۲۹۰ نفر از سرنشينان هواپيماي مسافربري پرواز شماره ۶۵۵ ايران‌اير را به شهادت مي‌رسانند. ۲۷ تيرماه همين سال ايران پذيرش قطعنامه ۵۹۸ را اعلام مي‌كند. 

وضعيت جبهه‌هاي جنگ مقارن با حج خونين
در بررسي وقايع منتهي به صدور قطعنامه ۵۹۸ كه مسلماً تحت تأثير وقايع جبهه‌هاي جنگ رقم خورد، نام عمليات بزرگ كربلاي ۵ جلوه خاصي دارد. با مروري به قطعنامه‌هاي صادر شده از سوي مجامع بين‌المللي و به‌خصوص شوراي امنيت به اين واقعيت پي خواهيم برد كه تا وضعيت ميادين جنگ به سود رژيم صدام پيش مي‌رفت، سكوت حداقل كاري بود كه اعضاي اين شورا براي حمايت از اين رژيم انجام مي‌دادند اما وقتي كفه ترازوي جنگ به جانب ايران سنگين مي‌شد، قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جهت پايان دادن به جنگ و نجات صدام از خطر سقوط يكي پس از ديگري صادر مي‌شدند.
قطعنامه ۵۸۲ كه در پي عبور رزمندگان اسلام از اروندرود و فتح شبه جزيره فاو طي عمليات والفجر هشت صادر شد، نشاني واضح بر اين مدعاست، چراكه اين قطعنامه تنها چند روز پس از اين عمليات و با اصرار عراق و اتحاديه عرب صادر شد. دراين قطعنامه تا حدودي خواسته‌هاي به حق كشورمان در خصوص جنگ لحاظ شده بود. مسئله تبادل اسرا، موضوعي بود كه براي اولين‌بار پس از آغاز جنگ در قطعنامه ۵۸۲ عنوان شد. 

عمليات كربلاي۵ در دي ماه ۱۳۶۵ تك بزرگ ديگري بود كه پس از والفجر۸ انجام گرفت. در اين عمليات خط دفاعي نفوذ ناپذيري كه عراق در شرق بصره ترتيب داده بود، ‌پس از گره‌اي چهار ساله شكسته شد. روند جنگ از بعد فتح خرمشهر به دليل شرايط جغرافيايي مرزهاي مشترك بين ايران و عراق در اين نقطه به گره كوري برخورده بود. وجود كوهستان‌هاي صعب‌العبور در طول مرزهاي غربي و شمالغربي، انجام عمليات در شرق بصره را براي نيروهاي ايراني ايده‌آل مي‌ساخت. اما موانع گسترده‌اي كه عراق دراين نقطه ايجاد كرده بود، همواره مانع كسب پيروزي چشمگير رزمندگان در شرق بصره مي‌شد. ليكن در نبرد سخت كربلاي ۵ اين خط شكست و رزمندگان كشورمان تا دروازه‌هاي بصره پيش رفتند. 

به هر روي صدور قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تيرماه ۶۶، ‌پاسخي بر شكست‌هاي پي در پي رژيم بعث در جبهه‌هاي جنگ به‌شمار مي‌رفت كه در ماه‌هاي آغازين اين سال به نقطه اوج خود رسيده بود. سالي كه ارتش بعث سعي كرد با شعله‌ور كردن جنگ شهرها (موشك‌باران مناطق غيرنظامي ايران)‌و نيز آغاز موج جديدي از جنگ نفتكش‌ها در خليج فارس، به لحاظ رواني نيروهاي كشورمان را از توفيق مجدد در ميادين جنگ باز دارد. طرحي كه از سوي دشمنان فرامنطقه‌اي نظام اسلامي نيز تعقيب مي‌شد. چنانچه در طي همين جنگ نفتكش‌ها بود كه پاي ناوهاي امريكايي به بهانه اسكورت كشتي‌هاي تجاري به خليج فارس باز شد.

تشديد جنگ رواني دشمن
رخنه در دژ بصره پيامي به كشورهاي حامي رژيم بعث بود كه اگر قرار است اقدامي براي جلوگيري از شكست صدام و گسترش نفوذ جمهوري اسلامي ايران انجام بدهند، زمان چنداني پيش رو نخواهند داشت. از همين رو قطعنامه‌هاي شوراي امنيت يكي پس از ديگري به تصويب رسيدند تا اينكه در قطعنامه ۵۹۸ با لحاظ داشتن بخشي از خواسته‌هاي ايران، سعي ديپلماتيكي در جلب توجه سران كشورمان و در نهايت توقف جنگ انجام دادند اما از آنجا كه ضعف دشمن در صدور اين قطعنامه نمايان بود، مسئولان وقت كشورمان سياست «نه رد و نه قبول قطعنامه» را در پيش گرفتند.
چنين سياستي باعث شد كه استكبار جهاني در به نتيجه رساندن حربه قطعنامه شكست بخورد و سعي كند با شيوه‌هاي ديگري كشورمان را به ترك جنگ وادار كند. كمك بيش از پيش به گسترش زرادخانه‌هاي شيميايي ارتش بعث، تجهيز موشكي اين رژيم و دخالت آشكار ناوگان پنجم امريكا در خليج فارس از جمله اين اقدامات به‌شمار مي‌روند. 

سال ۶۶ در واقع سال رويارويي مستقيم ايران و شيطان بزرگ در آب‌هاي گرم‌جنوب كشورمان است. در فروردين همين سال اولين نبرد دريايي بين كشتي‌هاي جنگي بزرگ پس از جنگ دوم جهاني بين ناوچه‌هاي جوشن و سهند ايراني و ناوگان پنجم امريكا رخ داد. عملياتي كه منجر به شهادت جمعي از رزمندگان ايراني و همچنين هلاكت تعدادي از نظاميان نيروي دريايي امريكا شد.
اما اگر اين اقدامات با توجيه رويارويي دو قدرت نظامي در درياها انجام پذيرفت، يا كاربرد سلاح‌هاي شيميايي عليه غيرنظاميان سردشتي در تيرماه همين سال توجيهي چون قرار داشتن در مناطق نظامي را يدك مي‌كشيد، در مردادماه همين سال اتفاقي روي تلكس اخبار رسانه‌هاي سراسر جهان قرار گرفت كه حاكي از هتك حرمت حرمين شريفين و كشتار بيش از چهارصد تن از حجاج ايراني در مكه معظمه بود. اتفاقي كه نشان مي‌داد جنگ رواني دشمن وارد فاز جديدي شده است كه نوك پيكان آن اتباع غيرنظامي ايران را بي‌هيچ توجيه خاصي نشانه مي‌رود. تقويم‌ها ۹ مردادماه ۱۳۶۶ را نشان مي‌دادند و اولين هشدار خونين دشمنان در حالي كه يازده روز از صدور قطعنامه ۵۹۸ مي‌گذشت، صادر شده بود.

حمايت‌هاي آل‌سعود از رژيم صدام
اين نكته كه اعراب با پول خود و صدام با سربازانش با ايران مي‌جنگند، مسئله‌اي بود كه رژيم بعث عراق براي جلب كمك‌هاي پسرعموهاي ثروتمند عربش همواره در طول جنگ تحميلي روي آن تأكيد داشت. اگرچه اين مسئله ريشه در تفكرات پان عربيسمي داشت كه چند سال قبل از آغاز جنگ هشت ساله، جبهه‌ شكست‌خورده‌اي را در برابر رژيم صهيونيستي تشكيل داده بود، اما پيام صدور انقلاب كه امام خميني(ره) بارها روي آن تأكيد كردند، ‌باعث شده بود تا برخي از رژيم‌هاي وابسته عربي به جهت جلوگيري از قدرت رو به ازدياد نظام اسلامي ايران، بقاي خود را در ياري رساندن به صدام در جنگ تحميلي بدانند. 

در اين ميان عربستان سعودي كه همواره سعي در ايفاي نقش پدرخواندگي خود براي تمامي اعراب را داشته و دارد، در طول جنگ تحميلي كمكي ۹ ميليارد دلاري را به ارتش بعث اختصاص داد كه تقريباً معادل مجموع كمك‌هاي مالي سه كشور كويت، ‌امارات و قطر بود.
در همين راستا «حنا رزوقي الصابغ» قائم‌مقام پيشين وزارت دارايي عراق در جايي گفته بود: با گذشت دو ماه از جنگ تحميلي صدام عليه جمهوري اسلامي ايران، ثامر الشيخلي وزير دارايي در رأس هيئتي كه من (الصابغ) نيز در آن عضو فعال بودم، ظرف يك روز به عربستان، كويت، امارات و قطر براي گرفتن كمك مالي سفر كرديم. در اين سفر كه از فرودگاهي در منطقه وليد در مرز عراق با اردن و سوريه آغاز شد، ابتدا به جده عربستان رفتيم و با شيخ محمد ابوالخيل وزير دارايي وقت عربستان ديدار و سه ميليارد دلار دريافت كرديم. 

آن طور كه الصابغ نقل مي‌كند، وزير كشور عربستان در همان روز ديدار چنين مبلغ گزافي را به رژيم بعث واگذار مي‌كند كه نشان از اضطرار و در عين حال عزم جدي آل‌سعود براي مقابله با ايران اسلامي دارد. با درك اين موضوع است كه مي‌توان هماهنگي حكومت آل‌سعود، ‌استكبار و رژيم بعث عراق را در انتخاب زمان كشتار حجاج ايراني آن هم در مقطع حساسي از دفاع مقدس را ريشه‌يابي كرد، چراكه حكام سعودي از سال‌ها پيش نسبت به برگزاري مراسم برائت از مشركين اعتراض‌هايي را به مقام‌هاي جمهوري اسلامي ايران ابراز داشته بودند، وليكن در اين سال به يكباره اين اعتراض‌هاي ديپلماتيك به عملياتي خونين تبديل شد. 

نامه گلايه آميزي كه در سال ۱۳۶۰، پادشاه وقت عربستان سعودي، ملك خالد بن عبدالعزيز، به امام خميني(ره) نوشت و نظر علماي حجاز مبني بر فردي بودن حج را اعلام و برپا داشتن تظاهرات در ايام حج را بدعت و مزاحمتي براي ديگر حاجيان دانست، نشاني از قدمت مخالفت‌هاي آل‌سعود با مراسم برائت از مشركين دارد، مخالفت‌هايي كه همواره به شكل نامه‌هاي گلايه‌آميز يا مراودات مرسوم دستگاه خارجي اين كشور به ايران ابلاغ مي‌شد تا اينكه در حج سال ۱۳۶۶ اين رويه با يك برنامه‌ريزي از پيش تعيين شده، ‌كاملاً تفاوت كرد. 

گزارش شاهدان عيني از نحوه ساماندهي و حمله مأموران آل‌سعود به صفوف حجاج به خوبي نشان مي‌دهد كه اين فاجعه نه يك حادثه كه اقدامي از پيش تعيين شده بود. دكتر عليرضا زاكاني، نماينده مجلس شوراي اسلامي كه از شاهدان اين فاجعه است در اين خصوص مي‌گويد: دولت عربستان سعودي دو كمربند امنيتي را دور جمعيت بسته بود كه اگر از كمربند امنيتي اول عبور مي‌كرديم با سنگ و كلوخ ما را مي‎زدند و هرگاه جلوتر مي‎رفتيم و از كمربند امنيتي دوم عبور مي‌كرديم، نيروهاي امنيتي عربستان با سلاح گرم به ما شليك مي‎كردند. در كنار خود بنده نيز عزيزاني تير خوردند. در تهاجمي كه آن‎ها مي‎كردند، هم به‎خاطر ازدحام جمعيت، افراد مسن و بانوان زير دست و پا خفه مي‎شدند و هم اگر فردي به‎دست آن‎ها مي‎افتاد، در زير ضربات‎شان به شهادت مي‎رسيد. علاوه‎براين، نيروهاي عربستان با استفاده از گازهاي اشك‎آور و چيزهاي ديگر زمينه آسيب‎رساني به حجاج را بيشتر فراهم مي‎كردند.


دست خونين استكبار در دستان آل‌سعود
هرچند همپيماني استكبار جهاني با آل‌سعود در رقم خوردن فاجعه حج خونين با دلايل بسياري قابل اثبات است اما برخي از منابع، مستنداتي عيني را نيز در اين خصوص روايت مي‌كنند. سردار سعيد قاسمي، استاد دانشگاه و از فرماندهان دوران دفاع مقدس در اين رابطه مي‌گويد: مسئول عمليات كشتار، ژنرال «اولريش ويگنر» يك يهودي آلماني تبار بود كه در عربستان به او مسئوليت داده بودند. ويگنر قبل از عمليات طبس هم در قالب خبرنگار شبكه ZDF آلمان كل مسير طبس را شناسايي كرده و عمليات را به دست «چارلي بكويث» فرمانده عمليات طبس سپرده بود. . . اين يهودي آلماني تبار به عنوان مسئول هماهنگي امنيتي شهر مكه از سوي عربستان منصوب شده بود و همزمان به طراحي عمليات كشتار حجاج مي‌پرداخت. وي روز درگيري با حجاج، كنار هليكوپتر درباز نشسته و از بالا كل عمليات را هدايت مي‌كرده است. 

ويگنر كسي است كه برخي از منابع از حضور او در كشتار مردم بحرين نيز خبر مي‌دهند. وجود چنين فردي كه سوابقي طولاني در خدمت به منافع شيطان بزرگ دارد، به خوبي رابطه اين عملكرد شنيع آل‌سعود با ايادي استكبار را مشخص مي‌كند. عربستان در سالي كه حاجيان در حرم امن الهي كشتار شدند، پادشاهي از سلسله آل‌سعود داشت كه خود را «خادم حرمين شريفين» ناميده بود!
به هر روي تشديد جنگ شهرها، شعله‌ور شدن مرحله جديدي از جنگ نفتكش‌ها، افزايش كاربرد ارتش بعث از سلاح‌هاي شيميايي و حتي تهديد به استفاده آنها براي مناطق غيرنظامي (چنانچه در فاجعه سردشت تهديد خود را عملي كرد)، ورود ناوگان امريكا به خليج فارس، كشتار حجاج ايراني و در نهايت هدف قراردادن هواپيماي مسافربري ايران، همگي در فاصه زماني پس از عمليات‌هاي پيروزمندانه كشورمان طي‌سال‌هاي ۶۴ و ۶۵ و همچنين اوايل سال۶۶ صورت گرفتند تا هم به لحاظ مادي و هم معنوي، جنگ ايران و عراق را تحت‌تأثر خود قرار بدهند. همانند حلقه‌هاي زنجيري به هم پيوسته كه رفته رفته بر روي برخي از مسئولان نظام اثر خود را گذاشتند و پايان ماجرا به همان جام زهري ختم شد كه حضرت امام (ره) با در ميان گذاشتن آن را نوشيدند. 

شايد به دليل قرابت فاجعه حج خونين با پذيرش قطعنامه بود كه امام خميني(ره) در پيامي كه به مناسبت پذيرش قطعنامه صادر كردند و اتفاقاً در ايام اولين سالگرد كشتار حجاج نيز قرار داشت، بيشتر اين بيانه را به مسئله شهادت حجاج اختصاص داده بودند: «حكومت آل‌سعود مسئوليت كنترل زائران خانه خدا را به عهده گرفته است و اينجاست كه با اطمينان مي‌گوييم كه حادثه مكه جداي از سياست اصولي جهانخواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نيست، ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادي انرژي متراكم جهان اسلام داشته و داريم و به ياري خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزي اين كار صورت خواهد گرفت و انشاءاللّه روزي همه مسلمانان و دردمندان عليه ظالمين جهان فرياد زنند و اثبات كنند كه ابر قدرت‌ها و نوكران و جيره خوارانشان از منفورترين موجودات جهان هستند. كشتار زائران خانه خدا توطئه‌اي براي حفظ سياست‌هاي استكبار و جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي – صلي اللّه عليه و آله و سلم – است و كارنامه سياه و ننگين حاكمان بي‌درد كشورهاي اسلامي حكايت از افزودن درد و مصيبت بر پيكر نيمه جان اسلام و مسلمين دارد...»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار