
اين شخصيت محبوب كودكان و حتي بزرگسالان كه در چندين فيلم سينمايي حضور داشته در نوروز امسال نیز با يك تيم حرفهاي تحت عنوان كلاه قرمزي ۹۱ از شبكه دو سيما پخش ميشد.
نكته جالب در مورد مجموعه كلاه قرمزي اين است كه هر سال چند عروسك نيز به گروه عروسكهاي قديمي اضافه ميشوند و البته در طولاني مدت همه اين عروسكها مشهور و چهره شناخته ميشوند.
در اين مجموعه دو عروسك «فاميل دور» و «ببعي» حضور دارند كه هر كدام دغدغهها، نكات ريز شخصيتي و تكه كلامهايشان مخاطب را وادار ميكند كه تا آخرين ثانيهها، همراه مجموعه باشند.
بهادر مالكي و محمد بحراني كه از صداپيشههاي خوب ما در ژانر كودك هستند، در اين مجموعه به جاي شخصيتهاي «فاميل دور» و «ببعي» صحبت ميكنند، ضمن اينكه بحراني علاوه بر شخصيت ببعي صداپيشه عروسك جديد «همساده» نيز ميباشد. مالكي متولد سال ۶۱ و فارغالتحصيل رشته نمايش عروسكي از دانشگاه تهران و بحراني متولد سال ۶۰ و ليسانس بازيگري از دانشگاه تهران و ارشد كارگرداني از دانشكده تربيت مدرس است. به دليل محبوبيت فاميلدور و ببعي،گفتوگويي را با حضور اين دو عزيز انجام داديم.
چطور شد كه به سمت كار كودك گرايش پيدا كرديد؟
بهادر مالكي: يادم است از كودكي به ساخت عروسك علاقه بسياري داشتم به همين خاطر همان زمان به نسبت همسن و سالان خودم عروسكهاي بيشتري نيز داشتم. كمكم و با گذشت زمان همين مسئله باعث شد تا به سمت تئاتر عروسكي و رشته نمايش عروسكي بيايم و در اين رشته تحصيل كنم، تا به الان هم اكثر كارهايم در زمينه كودك بوده است، در كل بايد بگويم عشق و علاقه مرا به اين حیطه پايبند كرده است.
محمد بحراني: راستش را بخواهيد علاقهام از جشنوارههاي تئاتر عروسكي دانشجويي آغاز شد، در همانجا چند كار در حيطه نمايش داشتم و طي گذر زمان علاقهمند شدم كه در تئاترهاي عروسكي فعاليت داشته باشم. در همين حين خانم مريم سعادت كه به عنوان داور در آن جشنواره حضور داشتند كار مرا پسنديدند و از من دعوت كردند كه در يك كار تلويزيوني حضور داشته باشم و از همان جا مسير جديام در اين حيطه پررنگ شد. سال هشتاد وارد تلويزيون شدم و اكثر كارهايم در ژانر كودك و كارهاي عروسكي بوده است.
قبل از مجموعه كلاه قرمزي در چه كارهايي به عنوان صداپيشه حضور داشتيد؟
بهادر مالكي: در مجموعههايي چون من و بابام و باباش، مخآباديها (شهر كودكان) كه براي آقا محمد اعلمي بود، امداد حشرات و ...
محمد بحراني: مجموعه استاد همه چي دون، شهر كودكان، الان هم در مجموعه با ما كاش باشی به جاي عروسك آقاشجاع صحبت ميكنم.
ورود به دنياي كودك چه جذابيتي برايتان داشت و اين جذابيت را در كدام فاكتورش ميديديد؟
بهادر مالكي: دنیای کودک بيشتر شبيه يك حس دروني، آرامشبخش، بيريا و باصداقتتر است. به عقيده من انسان در اين حيطه احساس آزادي و راحتي بيشتر ميكند. در مجموع لذتبخش است و تا به حال به علتش فكر نكردم كه به چه دليل اين حيطه را دوست دارم. ولي فكر ميكنم بيشتر به اين خاطر است كه از همان ابتدا آرامش فوقالعادهاي به من داده است.
محمد بحراني: در همان زماني كه شروع به كار كردم، اينطور نبود كه به خاطر بعضي گزينههاي خوبش آن را انتخاب كرده باشم آن هم به اين دليل كه با تمام جزئياتش از نزديك آشنا نبودم. وقتي توسط خانم سعادت معرفي شدم و چندي پس از شروع كار و آشناييام با گروه به اين نتيجه رسيدم كه پشت صحنه كارهاي كودك در مقايسه با ساير ژانرها خيلي لطيفتر، سالمتر و انسانيتر است و همين فاكتور را بسيار پسنديدم و طبيعتاً به عبارتي ماندگار شدم.
آقاي بحراني يعني ميخواهيد تا انتهاي فعاليت هنريتان در همين ژانر كودك باقي بمانيد؟
به طور معمول هر فردي دوست دارد كه ژانرهاي ديگر را تجربه كند كما اينكه در تله تئاترها و فيلمهاي سينمايي نيز بازي كردم و لي افرادي كه با آنها در اين حيطه همكاري ميكنم را خيلي دوست دارم و بدم نميآيد كه بمانم و همين را ادامه دهم.
در چه فيلمهايي به ايفاي نقش پرداختيد؟
نمايش يغماي باشكوه خورشيد و فيلمهاي رفيق بد، اتوبوس شب و ...
يعني اگر الان كاري در ژانر بزرگسال پيشنهاد شود، قبول نميكنيد؟
در حال حاضر دوست دارم كه كارهاي خوب را قبول كنم و خيلي برايم فرقي ندارد كه در كجا باشد و در كدام ژانر.
شخصيت فاميل دور و ببعي هر دو با هم به اين مجموعه اضافه شدند، چطور شد كه با اين گروه آشنا شديد؟
بهادر مالكي: در دوران دانشكده شاگرد خانم محبوب بودم. خانم محبوب در گذشته به واسطه همكاريهاي مشتركمان كار مرا ديده بودند و در ادامه از طريق ايشان به گروه كلاهقرمزي معرفي شدم و اين همكاري آغاز شد.
محمد بحراني: در گذشته به واسطه همكاري مشترك و بازي در فيلم «رفيق بد» آقاي طهماسب، ايشان را ميشناختم. ولي در اصل از طريق يكي از دوستان خوبم اميرسلطان احمدي كه در كلاهقرمزي ۸۸ حضور داشت به گروه معرفي شدم.
شخصيت فاميل دور و ببعي هر كدام چطور خلق شدند؟
بهادر مالكي: روال كارهاي آقاي طهماسب به اين گونه است كه ابتدا عروسكها توسط خانم محبوب ساخته ميشوند و سپس در جلسه تمرين كه باحضور همه صداپيشهها برگزار ميشود، همه صداپيشهها جاي تكتك عروسكها صحبت ميكنند و آقاي طهماسب و گروه صدايي كه به عروسك مورد نظر بيايد را انتخاب میكنند. در مورد عروسك فاميل دور هم به همين ترتيب بود.
محمد بحراني: شخصيت گوسفند يا همان ببعي، ذهنيت خود آقاي طهماسب بود. سال گذشته هنگامي كه تمرينهايمان شروع شد، آقاي طهماسب گفتند كه احتمالاً امسال يك عروسك گوسفند به گروه اضافه خواهد شد. در يكي از جلسات تمرين، همان طور كه بهادر جان اشاره كرد خانم محبوب طي سفارشی كه از آقاي طهماسب گرفته بودند عروسكها را ساخته و آورده بودند. همه صداپيشهها روي عروسك ببعي صحبت كردند و آقاي طهماسب صداي مرا كه شايد در نظر اول، دورترين صدا به چهره عروسك ببعي بود انتخاب كردند، در ادامه در شكلگيري شخصيت ببعي خود آقاي طهماسب نقش اصلي را داشتند و خب در كنارش من و بنفشه صمدي (عروسكگردان ببعي) تمام تلاشمان را به كار بستیم كه هر چه ايده ناب داشتيم در اختيار گروه قرار دهيم.
اينكه صداي عروسك توسط گروه و يا فردي تأييد شود چگونه است و به چه عواملي بستگي دارد؟ و آيا سليقهاي است؟
بهادر مالكي: همه فاكتورها دست به دست هم ميدهد و البته فقط چهره عروسك كافي نيست، چون عروسكگرداني هم در اين قضيه دخيل و مكمل ميباشد. شخصيتي كه قرار است در ذهن مخاطب گل كند، حاصل يك تصميم گروهي است. شايد بهتر باشد بگويم يك مقوله كاملاً حسي است كه هماهنگي ذهني چند نفر از جمله صدا پيشه، عروسكگردان و كارگردان با يكديگر است.
ضمن اينكه همانطور كه در قبل اشاره كردم گاهي اوقات نيز مشاهده ميشود كه يك صدا بيش از باقي صداها با چهره عروسك هماهنگ است.
بحراني: چند مرحله دارد همانطور كه در پيش گفتم وقتي عروسك در جلسات تمرين حضور پيدا ميكند همه صداپيشهها به جاي او صحبت ميكنند و در وهله اول صدايي كه بيشترين هماهنگي را با چهره عروسك داشته باشد انتخاب ميشود.
در ادامه صدا و شخصيتي كه ساخته شده اگر قابليت پرداخت داشته باشد طبيعتاً ماندگار ميشود و به يكي از كاراكترهاي برنامه تبديل خواهد شد.
آقاي بحراني به عنوان خالق صداي شخصيت ببعي، فكر ميكنيد چه نقشي در موفقيت اين عروسك داشتيد؟
به هر حال در يك كار گروهي تكتك اعضا مؤثرند و اگر از نظر شما ببعي موفق بوده، مديون تمامي گزينههاي شكلگيري شخصيتش است که اگر هر كدام را حذف كنيم، ديگر ببعي، ببعياي كه الان است نميشود! از طراح و سازنده گرفته كه نقشي انكار نشدني دارد تا كارگردان و ايدهپرداز اصلي آن كه آقاي طهماسب هستند و به عقيده من بزرگترين نقش را دارند و مخصوصاً آقاي جبلي كه در اين مدت كلي به ما ايده دادند همه و همه سهم به سزايي در پيدايش و ديدهشدن اين عروسك داشتند.
يكي از نقاط جالب توجه و شايد نقطه قوت مجموعه كلاهقرمزي اين است كه شخصيت عروسكها به يكباره مشخص نميشود و در طي مدت زمان طولاني سه الي چهار ساله مخاطب ميتواند ابعاد گوناگون شخصيت يك عروسك را شاهد باشد، كه اين مسئله هم در مورد عروسك ببعي و هم در مورد عروسك فاميل دور كاملاً صادق است. اين از اهداف برنامه است و ايدهاش با كارگردان است؟
بهادر مالكي: شايد اين نكته كه به آن اشاره كرديد به دليل كمبود فرصت كافي است. در مورد شخصيت فاميل دور بايد بگويم به دليل اينكه پشتوانه شخصيتي دارد ميتوان رفتهرفته قسمتهاي جديدي را در زندگياش پيدا كرد، براي مثال ميتواند به گذشتهاش برگردد و از كودكي خود تعريف كند و ...
محمد بحراني: شما واقعاً به ما لطف داريد. بايد بگويم به دليل اينكه همه چيز از ابتدا به صورت گروهي شكل گرفت و همه گروه با يكديگر اين مجموعه را ساخته و به اينجا رساندند، نميتوان گفت كه كدام ايده توسط چه كسي مطرح شد. ايدهپردازان اصلي آقايان طهماسب و جبلي هستند و سايرين هر چه استعداد و توانايي دارند در خدمت گروه ميگذارند.
كدام يك از ابعاد شخصيتي اين عروسكها براي خودتان جذابيت داشت؟
بهادر مالكي: اولين مسئلهاي كه در مورد فاميل دور برايم جذاب بود، اين بود كه وقتي كسي اداي او را درميآورد خوشحال ميشود و استقبال ميكند و در كل دوست دارد كه ادايش را دربياورند. در كل همه دغدغههاي فاميل دور برايم جالب است. اينكه فردي تا اين حد عميق به در و متعلقات آن نگاه كند را خيلي دوست دارم و كليت این شخصيت برايم بسيار دوستداشتني است. به عقيده من هنوز بسیار جای کار دارد.
محمد بحراني: شايد بهتر باشد بگويم كه ببعي، هم سال گذشته و هم امسال چالشي بزرگ براي من بود. سال گذشته كه اولين سال حضور ببعي در اين مجموعه بود من و بنفشه صمدي مدام استرس داشتيم و نگران اين بوديم كه آیا ممكن است مخاطب از عروسكي كه فقط بع و نه ميگويد، خوشش بيايد؟! چون اگر خاطرتان باشد در سال گذشته ببعي اصلاً حرف نميزد! روز به روز كه جلوتر ميرفتيم نگرانيمان بيشتر هم ميشد، چون عوامل پشت صحنه هم هيچ كدام واقعاً به عروسك ما نميخنديدند و توجهي نداشتند ولي در اين بين فقط آقاي طهماسب بودند كه به ما اميدواري ميدادند. ايشان از همان ابتدا به كار خود احاطه كامل داشتند. امسال به دليل اينكه بازخوردهاي مخاطبان را از سال گذشته به خاطر داشتيم، زياد برايمان سخت نبود ولي سال گذشته واقعاً استرس داشتيم كه در نهايت فهميديم كه حق با آقاي طهماسب است.
در حالت كلي براي حضور در كارهاي عروسكي و بالاخص مجموعه كلاهقرمزي چقدر پايبند به متن هستيد و چقدر بداههگويي ميكنيد؟
بهادر مالكي: شيوه كارگرداني آقاي طهماسب به گونهاي است كه ايشان ديالوگهايي را دوست دارند كه براي خود گوينده باشد به همين خاطر با راهنماييهايشان سعي ميكنم آن كلمه را در كنار كلمههايي كه در دايره لغات اين شخصيت دارم، جلو ببرم. در مجموع در اين كار آقاي طهماسب در ابتدا تعريفي از موقعيت را برايمان داشتند و ما براساس آن بداههسازي ميكرديم.
محمد بحراني: در كل در اين مجموعه متني به شكل نوشته شده نداريم. يك پروسه يكماهه تمرين داريم و در همان يكماه چارچوب كاراكترها و جزئيات مربوط به آنها به دست ميآيد. يعني اينكه آقاي طهماسب ايدههاي اوليه چارچوب كلي، محدوده شخصيتها و... را ميدهند و سپس از صداپيشهها و عروسكگردانها ميخواهند كه براي تكميل كردن عروسكها خلاقيتشان را به كار ببندند و ايشان ايدهها را بررسي كرده تا به شخصيتي كه مدنظرشان است برسند. پس از اينكه كاراكتر عروسك مشخص شد هنگام ضبط ايشان قصه آن قسمت را برايمان بازگو ميكنند و عروسكها طبق آن پيش ميروند.
آقاي بحراني چرا شخصيت ببعي در سال ۹۱ كمي تغيير كرده بود؟
آقاي طهماسب روزهاي ابتدايي تمرينمان از من خواستند كه ببعي امسال با سال گذشته تفاوتهايي داشته باشد كه براي مخاطب تكراري نشود و اين هم به مرور در اين شخصيت ايجاد شد كه يكي از آنها صحبت كردنش به زبان انگليسي بود كه به نسبت سال گذشته بيشتر شده بود. البته کمی هم فارسی حرف میزد.
آقاي مالكي شخصيت فاميل دور فردي جدي است. آيا وجه تشابهي با او داشتيد؟
نه، قطعاً او يك شخصيت ديگر است. بيشترين وجوه شخصيتي او كه سعي در پررنگ كردنش داشتيم، همان موضوع در بود. مسئلهاي كه كار اوست و به شدت عاشق و درگيرش است و در موردش تحقيق كرده و به درهاي مختلفي فكر ميكند و براي هر كدام فلسفهبافيهاي خاص خود را دارد.
پرداخت در مورد چنين مسائلي به عهده خودتان بود؟
نه، همانطور كه گفتم آقاي طهماسب به عنوان فردي كه احاطه كامل روي تمامي شخصيتها داشتند، به نوعي در شكلگيري شخصيتها به ما نشاني ميدادند و البته بيشتر سعي ميكردند كه ذهن گوينده را معطوف موضوعاتي كه به شخصيت عروسك مرتبط است بكنند تا از فكر و خلاقيت خودمان استفاده كنيم. در كل كاري همهجانبه انجام ميدهيم به رهبري و هدايت فردي كه دقيقاً ميداند كه چه ميخواهد.
آقاي بحراني وقتي عروسكي به شما پيشنهاد ميشود براي شخصيتپردازياش بيشتر چه ميكنيد؟
همانطور كه گفتم سيستمي كه آقاي طهماسب كار ميكنند با ساير گروهها متفاوت است. آن هم از اين جهت كه تقريباً در هيچ كار تلويزيوني تمرين نداريم و مستقيماً وارد ضبط ميشويم كه در ازاي آن متني داريم كه از پيش نوشته شده است كه حال در چارچوب متن سعي ميكنيم قسمتهايي را به آن اضافه كنيم و شايد خيلي جاي خلاقيت وجود نداشته باشد ولي در كارهاي آقاي طهماسب، قبل از ضبط تقريباً يك پروسه تئاتري را طي ميكنيم و طبق همين اجازه خلاقيت فكري داريم. آقاي طهماسب واقعاً در كار خود و در زمينه كودك و روانشناسي كودك استاد هستند و خيلي خوب هدايتكننده اين تيم هستند و شايد تنها تفاوتي كه اين مجموعه را از ساير كارها متمايز ميكند، همين باشد.
شخصيت ببعي بسيار كم صحبت ميكرد. آيا خودتان وجه تشابهي با او داشتيد؟
بحراني: فكر نميكنم. نه زياد پرحرف هستم و نه كم حرف ولي عروسك همساده خيلي صحبت ميكرد.
در مجموع موفقيت يك عروسك را در كدام بعد وجودياش ميدانيد؟
مالكي: دقيقاً مثل پنج انگشت یک دست ميماند و به گونهاي است كه بايد تمام عناصر تشكيلدهندهاش كار خود را به خوبي انجام دهند. يك كار كاملاً مشاركتي و هماهنگياي است كه در آن واحد شكل ميگيرد و اگر عروسك خوبي ساخته نشده باشد در ادامه آن مهارت عروسكگردان نيز نشان داده نميشود و در پي آن لحظات نابي به وجود نخواهد آمد تا گوينده از آنها براي صحبت كردنش روي عروسك استفاده كند.
بحراني: فكر ميكنم كه اگرهر كدام از ابعاد تشكيلدهنده يك عروسك كار خود را به خوبي انجام ندهند قطعاً آن عروسك، عروسك موفقي نميشود. يعني ميشود كه عروسكگردان يك عروسك خوب و حرفهاي باشد ولي صداپيشه خوبي نداشته باشد و آن عروسك موفق شود.
تا به حال برايتان پيش آمده كه كودكي شما را بشناسد و از شما بخواهد برايش به صورت زنده مثل شخصيت فاميل دور صحبت كنيد؟
مالكي: نه تا به حال پيش نيامده ولي خب همه دوستان و اقوام ميدانند كه گويندگي ميكنم وحتي اين اواخر هم، يكبار هنگامي كه مشغول صحبت كردن بودم، با تعجب به من گفتند كه الان لحن و نوع كلامت شبيه فاميل دور شد!
بحراني: بله، بارها برايم پيش آمده آن هم بيشتر در جمع فاميل و بستگان.
درست است، چون لحن تن صدايتان خيلي شبيه
فاميل دور است.
بله من و فاميل دور از لحاظ صدا و نوع صحبت كردن تفاوتهاي كمي با هم داريم.
آقاي بحراني شما غير از عروسك ببعي، امسال به جاي يك عروسك جديد نيز صحبت ميكرديد. شخصيت «هم ساده» چطور خلق شد؟
شخصيت «همساده» در واقع يك هفته قبل از شروع ضبط به گروه عروسكها اضافه شد و همان جلسات تمرين آقاي طهماسب، صداي من با همان لهجهاي كه شنيديد را پسنديدند. از همان روز اول ايشان گفتند: همساده شخصيتي است كه با بدبختيهايش ميخندد و من سعي كردم كه ايده اوليه را در ذهن بسپارم و حال با مشاوره خودشان يكسري خاطرهسازي و پرداخت به گذشته و... انجام شد.
اينكه اين عروسك لهجه شيرازي داشته باشد خلاقيت خودتان بود؟
بحراني: تا حدودي ميتوانم بگويم بله. شايد بهتر باشد بگويم خود من اصالتاً شيرازي هستم و به طور ناخودآگاه هنگامي كه مشغول اتود زدن روي اين عروسك بوديم اين لهجه را پيشنهاد داديم و اتفاقاً با استقبال گروه و آقاي طهماسب مواجه شد.
موفقيت يك صداپيشه را در تيپسازي ميدانيد يا اينكه معتقديد اگر صداپيشهاي حتي با كمي تغيير در صداي خود، بتواند عروسك را جان ببخشد، كافي است؟
مالكي: بستگي به شرايط و موقعيت كار و آن چيزي كه مد نظر كارگردان است دارد. گاهي اوقات پيش ميآيد كه كار تماماً تيپيكال است و قاعدتاً اگر تيپ بازي كني، كار موفقتري را انجام خواهي داد ولي زماني هم هست كه اينطور نيست، در كل بستگي به نوع كار و سليقه كارگردان و چيزي كه از صداپيشه ميخواهد دارد.
بحراني: من احساس ميكنم كه صداپيشه بايد به علم بازيگري كاملاً احاطه داشته باشد. حال بازيگري شامل همه اين گزينههايي است كه به آن اشاره كرديد. يك بازيگر بايد قدرت تيپسازي، شخصيتپردازي و غيره را داشته باشد.
همانطور كه آقاي بحراني اشاره كردند، عروسكگردان ببعي خانم بنفشه صمدي هستند. آقاي مالكي شما به عنوان صداپيشه فاميل دور، چقدر با عروسكگردان فاميل دور (محمد لقمانيان) در ارتباط هستيد و آيا اين ارتباط در شكلگيري اين عروسك تأثيرگذار بوده است؟
محمد لقمانيان از دوستان و همدانشكدهايهاي قديم است، از گذشته تا الان يكديگر را ميشناسيم و به واسطه اين مجموعه، ارتباطمان نزدیکتر شد.
بين تمامي عروسكهاي مجموعه كلاه قرمزي، كدام يك را از سايرين بيشتر دوست داريد و شخصيتش به نظرتان جذابتر از ساير عروسكهاست؟
محمد بحراني: عروسك پسر خاله برايم جذابتر از سايرين است. در مورد ببعي و همساده نيز به دليل اينكه خودم سهمي در شكلگيريشان داشتم نميتوانم نظري بدهم. ولي به عنوان بينندهاي كه از كودكي، كلاه قرمزي را دنبال ميكردم شخصيت پسر خاله را خيلي دوست داشته و دارم.
بهادر مالكي: پسرخاله را دوست دارم به خاطر اینکه مرا به یاد پدرم میاندازد. پدرم بسیار شبیه پسرخاله است و فقط پسرخاله است که پدرم را میخنداند.