کد خبر: 425752
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۰
ویژگی تحولات اخیر در نظام بین‌المللی اینچنین است که دست‌های صحنه‌گردان و مدیران پشت صحنه نمی‌توانند زیاد در پس پرده باقی بمانند و ناچارند چهره‌نمایی کنند. حادثه‌ای مانند 11 سپتامبر که سرآغاز یک موج بنیادی در سیاست‌های خارجی و بین‌المللی امریکا محسوب می‌شود، یک «برنامه‌ریزی امریکا- صهیونیستی» و «خودزنی حساب شده» از آب درمی‌آید تا نظم بین‌المللی باز مهندسی شود. اهداف و سیاست‌های اشغال عراق و افغانستان رنگ می‌بازد و ادعاهای امریکایی نخ‌نما می‌شود که حتی شهروندان امریکایی هم حاضر به پذیرش آن نیستند. رفیق حریری به‌عنوان فردی هماهنگ با سیاست‌های غربی در یک دهه در لبنان برجسته‌سازی شده و سپس ترور می‌شود تا طی برنامه‌ای دقیق، مهندسی جدید خاورمیانه آغاز شود. این سناریوها اگر با شرایط دهه‌های قبل به پیش می‌رفت، هیچ‌کس به اعماق آن پی نمی‌برد، ولی در پروژه رفیق حریری و ترور او، صهیونیست‌ها و مسیحیان صهیونیست (نئوکان‌ها) و در واقع طراحان اصلی سیاست‌های راهبردی امریکا، دست به کار می‌شوند و در یک مدیریت امریکایی- صهیونیستی کامل، پس از شناسایی موضوعات تاکتیکی و تأمین موشک 10 سانتیمتری هسته‌ای که توسط آلمانی‌ها ساخته شده و با نظارت آواکس‌ها و ماهواره‌های امریکایی و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی، رفیق حریری کشته می‌شود. جنجال تبلیغاتی و سیاسی و رسانه‌ای این رویداد، بسیار شبیه رفتارهای امریکایی- اسرائیلی پس از 11 سپتامبر است که به سرعت با تیترهای روشنی به اجرا گذاشته می‌شود. پس از دو قطعنامه بین‌المللی، سوریه از لبنان اخراج و یک کمیته تحقیق و دادگاه بین‌المللی که ترکیب آن در اختیار رژیم صهیونیستی و عناصر صهیونیستی یا افراد وابسته به سازمان سیا است، کار در مرحله جدید را به عهده می‌گیرند. این ترکیب مانند یک ماراتن امدادی چهار مرحله را پشت سر گذاشته، ولی عناصر اصلی یا صهیونیست هستند یا مزدور این رژیم و براساس برنامه صهیونیست‌ها عمل می‌کنند.
افراد اصلی در 14 مارس، عناصر اجرایی دست‌چندم در برنامه امریکایی- صهیونیستی بودند و نباید از محتوای برخی اسناد ویکی‌لیکس در این رابطه تعجب کرد. جالب اینکه روند اقدامات دادگاه، توسط امریکا و اسرائیل اعلام برنامه می‌شوند و همه چیز در این ساختار سازماندهی می‌شود. بخش اول سناریو، سوریه را هدف قرار می‌دهد که در معادلات قدرت بین‌المللی در نیمه راه متوقف می‌شود. بخش دوم سناریو برای متهم کردن حزب‌الله است و اساساً این اتهام ارتباطی با ترور حریری ندارد. همانگونه که میلیس (قاضی قبلی دادگاه) از حزب‌الله خواسته بود تا خود را خلع سلاح کند یا اینکه امریکا به دنبال انتقام از افرادی است که فکر می‌کند در انفجار مقر تفنگداران دریایی امریکا در بیروت (دهه 80 میلادی) دست داشته‌اند.
به همین دلیل برای اتهام به سوریه بر شهود ساختگی تکیه می‌شود و پس از اعتراف به ساختگی بودن آنها، تحت حمایت غرب قرار می‌گیرند. حال برای متهم کردن حزب‌الله بر مکالمات تلفنی تکیه می‌کنند که تا به حال قریب ده‌ها جاسوس اسرائیلی از وزارت ارتباطات و شرکت‌های تلفنی ثابت و همراه لبنان دستگیر شده و به اقدامات خود که با تجهیزات پیشرفته صورت می‌گرفته،‌ اعتراف کرده‌اند.
دادگاه رسوای ترور رفیق حریری نه تنها پاسخگوی شهود ساختگی نیست، بلکه با تغییر سازوکار و شرایط دادرسی برای خود، فقط به اتهام‌زنی به حزب‌الله فکر می‌کند و محاکمه غیابی و پذیرش دستخط هر شاهد (حتی ساختگی) و امثال آن را می‌پذیرد. قرار نبود این پروژه اینقدر طولانی شود و طبق برنامه امریکایی- صهیونیستی امیدوار بودند در سال 2006 و جنگ مستقیم، حزب‌الله و مقاومت را نابود کنند و خانم رایس این بخش از پروژه را که با کشتار مردم بیگناه قانا و دیگر مناطق لبنان به اجرا درمی‌آمد به «درد زایمان خاورمیانه جدید» توصیف کرد. اکنون امریکا قصد دارد تا ادامه این مسیر افراد حزب‌الله را متهم و سپس در شورای امنیت قطعنامه‌ای صادر و آن را تحت فصل هفتم قرار داده و مقدمات یک جنگ جدید و حمله به لبنان و تجزیه این کشور را فراهم کند. فیلتمن، معاون وزیر خارجه امریکا این اصرار و تأکید حکومت امریکا و صهیونیست‌ها را دنبال می‌کند، ولی سعد حریری و عربستان و تا حدودی فرانسه از جهات گوناگون در تنگنا هستند.
سعد حریری به خوبی می‌داند و اعلام کرده که اگر با دادگاه مخالفت کند به سرنوشت پدرش گرفتار می‌شود، ولی نمی‌تواند نتایج صدور حکم علیه مقاومت را نیز تحمل و رسوایی جدیدی در کارنامه ثبت کند. عربستان هم به لحاظ درونی با مشکل روبه‌رو است و هم برای ادامه همکاری با امریکا و صهیونیست‌ها توجیهی ندارد و تحمل هزینه‌های این کار در توان آن نیست. فرانسه ناظر اخراج تدریجی خود و جایگزینی امریکا در صحنه لبنان است و پایگاه مسیحی خود در لبنان را نیز از دست می‌دهد، بنابراین حریری با یک تدبیر منطقه‌ای و هماهنگ با عربستان به تهران آمده تا یک سناریوی دوم را ثبت کند. در این سناریو امکان تعویق صدور حکم یا تغییر آن مدنظر است و واکنش تهران در کنار واکنش آشکار حزب‌الله و سوریه حائر اهمیت است. همین رایزنی را ملک عبدالله سعودی که به بهانه پزشکی در امریکاست با اوباما در میان می‌گذارد. ایران پاسخ روشنی دارد و آن اینکه در قبال این طرح امریکایی- صهیونیستی و برای دفاع از مقاومت، آماده ورود به دفاع تمام عیار از لبنان است.
این پاسخ برای حریری که بلافاصله به فرانسه رفته، پیام روشنی دارد و امریکا و صهیونیست‌ها برای پروژه خود باید یک جنگ منطقه‌ای را به راه بیندازند. شاید یکی از دلایل تعویق احتمالی صدور حکم به مارس 2011 که از سوی منابع نزدیک به غرب و دادگاه شنیده می‌شود، بازبینی واکنش‌ها و محاسبه هزینه و فایده استمرار پروژه باشد. به هر حال 10 روز آینده که به موازات تحرکات غربی- صهیونیستی، تلاش منطقه‌ای را در کنار خود دارد، اوضاع و روند تحولات لبنان و منطقه را روشن خواهد کرد. با اینکه امریکا، رژیم صهیونیستی و غرب تلاش داشته و دارند که دادگاه حریری را مانند دیگر ابزارهای بین‌المللی،‌ بیطرف و حرفه‌ای نشان دهند، ولی آشکار شدن ماهیت این رویداد و رفتارهای ناشی از ابزارهای ساختگی بین‌المللی، موجب شده تا دست‌های پنهان و پشت‌پرده برای حفظ حیثیت و امکان ادامه اجرای این پروژه به صحنه بیایند و نقاب از چهره بردارند. ردپای صهیونیسم در تمام فتنه‌ها، فسادها و قتل‌ها و جنگ‌ها پیداست و هزینه آن را ملل جهان می‌پردازند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار