به گزارش فارس، چاقی و لاغری زن و مرد نمیشناسد. این روزها همه دنبال این هستند که اندام خود را مناسب کنند. هر کسی که کمی اضافه وزن داشته باشد به دنبال این است که وزن خود را هر طوری که شده کاهش دهد.
قرصهای لاغری، داروهای گیاهی، انواع و اقسام وسایل جدید ورزشی از جمله ابزاری است که میتوان در این زمنیه به آنها اشاره کرد. اما یکی از روشهای معمول و متداول مراجعه به دکتر متخصص تغذیه است. به همین دلیل تصمیم گرفتم به مطب یکی از دکترهایی که بازار کسب و کارش نیز داغ است و به قول معروف پول پارو میکند مراجعه کنم.
وارد خیابان اصلی شدم، به محض اینکه ساختمان پزشکان مورد نظر را پیدا کردم در بین تابلوهای دکترهای مختلف به دنبال متخصص تغذیه بودم، اما چیزی پیدا نکردم، نگاهی به پلاک روی در کردم، آدرس درست بود اما خبری از تابلو نبود.
داخل ساختمان رفتم و متوجه شدم مطب مورد نظر در طبقه دوم قرار دارد. بیرون از مطب هیچ تابلویی نبود. در زدم و داخل رفتم. پرسیدم مطب دکتر تغذیه اینجاست؟ در پاسخ من خانمی که منتظر نشسته بود، گفت: درست آمدید.
ساعت 4 بعدازظهر بود و هنوز دکتر نیامده بود، وقتی وارد شدم، حدود 6 نفر منتظر بودند. خانم منشی رو به من کرد و گفت: نوبت داشتید؟ در حالی که سعی داشتم صندلی خالی پیدا کنم، گفتم: خیر وقت قبلی نداشتم. با دست صندلی خالی را نشانم داد و گفت: بفرمایید؛ باید منتظر باشید. هنوز دکتر تشریف نیاوردهاند.
ساعت 4:45 بود که مرد جوانی وارد شد، وقتی خانم منشی جلوی پایش ایستاد و گفت: سلام آقای دکتر، فهمیدم که انتظار به پایان رسیده است.
پس از سپری شدن 5 دقیقه، نوبت خانم جوانی که نفر اول بود، شد و به داخل رفت. چند خانم که در سالن انتظار نشسته بودند، با همدیگر گفتوگو میکردند، یکی درباره اینکه همسرش چاقی را دوست ندارد و به خواست او آمده بود، صحبت میکرد و دیگری درباره این که در مهمانیها شیکتر و امروزی دیده شود، صحبت میکرد.
* هیچ مجوز پزشکی روی دیوارها دیده نمیشد
در این میان یکی از خانمهای جوانی که بسیار آراسته نیز بود، رو به خانم دیگری کرد و گفت: از ظاهر شما مشخص است که وزن کم کردهاید. خانم با خوشحالی گفت: بله احساس میکنم خیلی لاغر شدم. هفته اول خیلی سخت بود، اما از هفته دوم بهتر میتوانستم از خوردن خودداری کنم.
در حالی که صحبتهای این خانمهای جوان را گوش میکردم، هر از چند گاهی نیم نگاهی به در و دیوار مطب میکردم، اما هیچ تابلو و یا مجوز پزشکی روی در و دیوار نبود. حتی یک پوستری با زمینه تخصصی نیز در این مطب نبود.
* کشوی میز منشی دکتر در چشم برهم زدنی پر از پول شد
نیمساعتی منتظر ماندم. یادم آمد که ماشینم را جای بدی پارک کردم بلند شدم و به سمت پنجره رفتم. پرده کرکرهای را باز کردم تا خیابان را نگاه کنم. وقتی خیالم راحت شد، روی صندلی که کنار منشی بود نشستم. خانمها یکی پس از دیگری به فاصله 5 دقیقه داخل میرفتند و مجدداً با خوشحالی بر میگشتند. خانم منشی کشوی میز را باز کرد و یک لحظه چشمهایم به داخل این کشو افتاد کشویی که تا نیم ساعت پیش خالی بود در فاصله نیم ساعت پر از اسکناسهای رنگارنگ شده بود.
از منشی دکتر پرسیدم : روزی چند هزار تومان درآمد دارید؟ در حالی که داشت خیلی سریع اسکناسها را میشمرد، گفت: بستگی دارد. به شرایط گاهی روزی 200 هزار تومان گاهی هم کمتر.
نوبت به من رسید، داخل رفتم. دکتر بسیار جوان به نظر میآمد، پس از این که رو به روی دکتر نشستم. در حالی که دکتر درباره سن و وزنم می پرسید، نگاهمروی دیوار بود. هیچ تابلویی درباره تخصص و یا جواز نظام پزشکی روی دیوار نبود.
از دکتر پرسیدم: چرا هیچ تابلو یا جوازی از شما روی دیوار نیست؟ در حالی که سعی داشت با لبخند پاسخم را بدهد گفت: تا 2 ماه دیگر مجبور هستیم اینجا را تخلیه کنیم، انشاءالله مطب بعدی حتماً تابلویی روی دیوار می زنیم تا خیال شما راحت شود.
پرسیدم در ورودی ساختمان همه دکترها اسم و مشخصات را نوشتهاند اما تابلوی مطب شما نبود و مجبور شدم چند طبقه را بگردم. دوباره گفت: بله این مطب را از یکی از دوستانم اجاره کردم و به خاطر همین است که تابلو نداریم. انشاءالله تابلو هم میزنیم.
شک و تردید وجودم را گرفته بود، رو به دکتر کردم و گفتم: معده درد زیادی دارم اگر ممکن است، چند تا قرص و شربت برایم بنویسید. دکتر پاسخ داد: به هیچ وجه نیازی نیست. به دستورهایی که می دهم عمل کنید خوب میشوید.
دکتر جوان در حالی که به سمت لپ تاپ خود رفت، پرسید : باقالی پلو با مرغ دوست دارید؟ با خوشحالی جواب دادم: بله. دوباره پرسید: ماهی، لوبیا پلو هم دوست دارید؟ پاسخ دادم: بله من با غذاها مشکلی ندارم.
پس از چند دقیقه دکتر برگهای به من داد و گفت: تا هفته دیگر یک کیلو کم میکنید، یکشنبه هفته آینده میبینمتون؛ در ضمن در صورت تمایل میتوانید از خانم منشی مکمل غذایی دریافت کنید. هم ضعیف نمی شوید هم اشتهای شما کاهش مییابد.
از خانم منشی خواستم برای هفته آینده یک وقت برایم تعیین کند، قبل از اینکه حرفی بزند، مجدداً گفتم: چرا آقای دکتر هیچ تابلو و جوازی ندارد.
خانم منشی که عصبانی شده بود، گفت: مریضها اینقدر دکتر را دوست دارند که به این موضوع اصلاً فکر نمیکنند.
در حالی که سعی کردم خونسردی خومد را حفظ کنم، در جواب این حرف گفتم: دوست داشتن به کنار اما به عنوان یک مریض باید اعتماد کنم، چگونه باید باور کنم که به دکتر واقعی مراجعه کردهام؟
خانم م. س 25 ساله که به گفته خودش به دکترهای زیادی مراجعه کرده است، میگوید: این دکتر خیلی خوب است. هر کسی که آمده چند کیلویی کرده است. پرسیدم برای شما مهم نیست که این دکتر جواز دارد یا خیر؟ با لبخند گفت: نه مهم این است که کارش را خوب بلد است. و هر کسی از دوستهایم مراجعه کردند به راحتی وزن کم کردهاند.
دختر 18 سالهای که از دیگر مراجعان به این کلینیک بود، گفت: این رژیم غذایی اصلا سخت نیست. حتی برنج به تعداد 14 قاشق هم میتوانی بخوری.
با چند نفری از دیگر مراجعان هم صحبت کردم اما نمیدانستم تردیدم را باور کنم یا ادعاهای دختران و زنان جوانی که در مطب بودند.
سید ضیاءالدین مظهری با اشاره به اهمیت ورزش و تأثیر آن در کاهش وزن، میگوید: در روش کاهش وزن صفر کالری که فقط آب و مایعات مصرف میشود به طور کامل مشخص و معلوم شده است که در هفتههای اول و دوم قند مورد نیاز بدن از تجزیه پروتئینهای عضلات و سایر ارگانها تأمین میشود.
وی گفت: در این زمان تجزیه بافتها و از دست دادن پروتئین بدن بسیار بالا بوده است و به تدریج از شدت آن کاسته میشود و بافتهای چربی نیز شروع به تجزیه شدن میکنند.
این متخصص تغذیه معتقد است: در طول مدت رعایت رژیم صفر کالری با آب درمانی بافتهای بدن تجزیه میشوند و به مصرف تأمین انرژی و اعمال حیاتی بدن میرسند و به علت آزاد شدن اسیدهای چرب و تجزیه آنها یک حالت به وجود میآید که دفع اسید اوریک را مهار کرده و باعث افزایش سطح آن در خون میشود.
وی میگوید: خطرات چنین روش کاهش وزنی را میتوان مختل شدن سیستم قلبی و عروقی و در کنار آن بروز حملههای نقرسی، ایجاد سنگ کلیه، اختلالات حاد یا مزمن کلیه، بروز دیابت وابسته به انسولین و اختلالات عصبی و روانی به خصوص برای افراد مستعد و آسیب پذیر عنوان کرد.
وی اضافه میکند: خوشبختانه بررسیهای بلند مدت از طرف دانشمندان و پژوهشگران تغذیه انجام شده است و عدم کارایی چنین رژیمی به اثبات رسیده و تحت هیچ شرایطی فردی نباید به مدت طولانی حتی زیر نظر متخصص فن از این روش استفاده کند.
* اضافه وزن تهدیدی برای بروز سرطان
یک عضو هیئت علمی دانشگاه نیز میگوید: چاقی و اضافه وزن یکی از مشکلاتی است که امروزه کودکان و نوجوانان در کشورهای پیشرفته و حتی ایران به سمت آن میروند و تهدیدی در این قشر محسوب میشود.
وی با بیان اینکه به طور متوسط 16 درصد کودکان و نوجوانان کشور مبتلا به چاقی و اضافه وزن هستند، میافزاید: اضافه وزن 4 تا 5 کیلوگرم در تمام سنین ریسک ابتلا به سرطان را افزایش میدهد.
وی با بیان اینکه تمام افراد 21 سال به بالا باید مراقب اضافه وزن خود باشند، عنوان میکند: حداقل 30 دقیقه فعالیت بدنی برای افراد نرمال لازم است و باید یادآور شد که در کودکان ما با مشکل کاهش فعالیت بدنی روبهرو هستیم.
نوروزی کاهش مصرف غذاها و آشامیدنیهایی که تراکم زیاد انرژی دارند را از عوامل موثر در کاهش سرطان میداند و میگوید: افزایش مصرف غذاها با منشاء گیاهی، استفاده از مواد نشاستهای که سرعت افزایش قند خون با مصرف آنها کم باشد و کاهش مصرف نمک از موارد موثر در پیشگیری سرطان است.
به گفته وی برای پیشگیری از سرطان حداقل مصرف پنج وعده میوه و سبزی غیر نشاستهای معادل 400 گرم در روز لازم است که این مقدار بهتر است به 600 گرم در روز افزایش یابد.
نوروزی در ارتباط با مصرف نشاسته نیز تصریح میکند: بهترین نوع نشاسته حبوبات و بعد از آن ماکارونی و اسپاگتی است که مصرف آنها در طولانی مدت در بیماریهای دیابت و قلب و عروق نیز موثر است.
وی با بیان اینکه باید 25 گرم فیبر در غذای روزانه استفاده شود، میگوید: فیبرها که شامل کربوهیدرات هستند به عنوان مثال در یک موز 3 گرم، در یک سیب 4 گرم و یا در یک گلابی متوسط حدود 6 گرم فیبر وجود دارد.
وی درباره مصرف گوشت نیز اظهار داشت: هیچ غذای بدی وجود ندارد آنچه بد است به هم خوردن تعادل است و مصرف گوشت قرمز به طور متعادل حداکثر 500 گرم در هفته است که بهتر است به 300 گرم کاهش یابد.
نوروزی با اشاره به مصرف چربیهای حیوانی و عقیدهای که از گذشته در ارتباط با ضد سرطان بودن آنها وجود داشته است نیز عنوان داشت: شواهدی برای اثبات این موضوع وجود ندارد.