مهدی امامقلی - بنا بر آنچه در برخی رسانهها آمده است، سیدمحمد خاتمی و علیاکبر محتشمیپور دو تن از مؤثرترین متنفذین جریان اصلاحات برای برونرفت از بحرانهای پیش روی خود، با نوشتن نامههایی خطاب به مسؤولان کشور به نقد مواضع وعملکرد جریان سیاسی متبوع خود در حوادث بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری پرداختهاند.
نوشتن این نامهها بهرغم آنکه میتواند دلیلی بر انتساب «جرم» به آنها تلقی شود ابعاد مهمی را در بردارد که در ذیل میآید:
در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان وقایع پس از انتخابات، هدایتالله آقایی در دفاعیات خود عنوان کرد:«با اظهارنظرهای موسوی، خاتمی و محتشمیپور آتشبیار معرکه بودیم.» وی در این جلسه مدعی شد: آقای محتشمیپور موضوع ابطال انتخابات را مطرح کرد. روز شنبه 23 خرداد؛ محتشمیپور ساعاتی پس از اعلام رسمی نتایج انتخابات ریاست جمهوری از سوی وزارت کشور، در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد. رئیس کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی در این کنفرانس مطبوعاتی گفت:«به دلیل تخلفات گسترده ناظران و مجریان در مراحل مختلف رأیگیری و شمارش، انتخابات باطل است.» محتشمیپور تأکید کرد:«از شورای نگهبان میخواهیم که این انتخابات غیرقانونی را باطل اعلام کند و مقدمات برگزاری یک انتخابات در شأن ایران را که شاخصهای مردمسالاری در آن رعایت شده باشد را فراهم کند.»
محتشمیپور در 23 خرداد قطع پیامکها را کارشکنی دانست و گفت:«ما صریحاً اعلام میکنیم در این کارشکنی، شخص وزیر ارتباطات و سایر دستاندکاران این مسأله در این زمینه مسؤولیت مستقیم دارند.» وی در طول ایام انتخابات در جهت تحقق اهداف فتنهگران بسیار فعال بوده و در موضعگیریهای تند و انتقادهای رادیکالی نسبت به نظام و عالمان چون آیتالله مصباح ید طولایی دارد و همواره هم مورد تأیید خاتمی بوده است. پر واضح است که رابطه بین سیدمحمد خاتمی و علیاکبر محتشمیپور به عنوان دو تن از اعضای کلیدی و تأثیرگذار جریان اصلاحات غالباً از نوع رابطه «معاون و مباشر» و به عبارتی «خطدهنده و عامل» بوده است چرا که این نوع رابطه از دوران ریاست جمهوری خاتمی و در مجمع روحانیون مبارزه منعقد شده و به جای مانده است و در ثانی هر بار محتشمیپور به عنوان یک چهره سیاسی مجمع اظهارنظر یا موضعگیری کرده است سیدمحمد خاتمی به عنوان عضو ارشد و رئیس جمهور اصلاحات آن را تأیید و بعضاً هدایت کرده است. از طرفی هنوز چند ماهی از طرح شعار «نه غزه نه لبنان...» توسط همفکران و دوستان آقای محتشمیپور در روز قدس نگذشته بود که وی با استفاده از تاکتیک فرار به جلو دولت را به دلیل عدم توجه به مسأله فلسطین محکوم کرد!
به نظر میرسد دلایل نامهنگاریهای ضمنی این عده، یک استراتژی(1- احترام به خروش ملی علیه فتنه و حماسه مردمی نهم دی 2- اعتراف به شکست) یا یک تاکتیک
(3- بازیابی و تقویت پایگاه اجتماعی در حال ریزش 4- ترس از قانون و دور زدن آن) باشد که در هر صورت باید ذیل «مر قانون» تعریف شود. چه آنکه در طول حیات انقلاب اسلامی، قانون که برآمده از دو اصل مهم «جمهوریت» و «اسلامیت» است همواره مورد تأکید و توجه حاکمیت و رهبری نظام اسلامی بوده است. علاوه بر آنکه ملت انقلاب ایران در حماسه میلیونی 9 دیماه این مطالبه ملی را به منصه ظهور و بروز گذاشتند و مقام معظم رهبری بدون هیچ اغماض و چشمپوشی خطاب به متصدیان و مسؤولان دستگاههای قضایی کشور اجرای «مر قانون» و مفاد صریح آن را خواستار شدند.
به هر حال نامهنگاری و موضعگیری جدید این افراد که به تعبیر قرآن کریم مرتکب «اکبر من القتل» شدهاند(الفته اکبر من القتل- الفتنه اشد من القتل/ سوره بقره آیات 191 و 217) بیانگر این نکات است که آنها: 1- راه خویش را به سختی گم کردهاند و با هر بادی که در بادبانشان آمده به این سو و آن سو سرگردانند و نمیدانند چه بگویند و چه کنند اما خود میدانند که جرم کردهاند. 2- توبه و اعلام برائت این عده چه یک تاکتیک باشد یا یک استراتژی؛ باید جرم خود را علنی و رسمی بپذیرند. 3- برای برونرفت از بحران و نشان دادن صداقت خود؛ به مفاد مصرحه قانون تمکین کنند.