تازهترین برنامه «پشت جلد» رمان و فیلم «زیبا صدایم کن» را مورد نقد و بررسی قرار داد. جوان آنلاین: رمان «زیبا صدایم کن» به قلم فرهاد حسنزاده در سال ۱۳۹۴ منتشر شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. رسول صدرعاملی با اقتباس از این کتاب فیلم «زیبا صدایم کن» را کارگردانی کرد که امسال در سینماهای کشور اکران شد.
پس از نقد و بررسی کتاب و فیلم توسط کارشناسان برنامه، آرش صادقبیگی، از فیلمنامهنویسان «زیبا صدایم کن» از ایدههای فیلم و چگونگی اقتباس از رمان گفت.
صادقبیگی در گفتوگو با برنامه «پشت جلد» گفت: قبل از ما مرحوم اصغر عبداللهی و مرحوم کامبوزیا پرتوی و فرهاد حسنزاده نسخهای از فیلمنامه را نوشته بودند، اما هیچکدام رضایت کامل رسول صدرعاملی را جلب نکرد. در نهایت ما تصمیم گرفتیم کار را از ابتدا و بهصورت کامل از صفر آغاز کنیم. من هیچیک از نسخههای قبلی را نخواندم و تنها نسخه آقای عبداللهی را دیده بودم که قرار بود بازنویسی شود، اما در عمل تصمیم گرفتیم مسیر تازهای را برای نگارش فیلمنامه انتخاب کنیم.
صادقبیگی درباره نحوه اقتباسشان از رمان بیان کرد: رمان ۱۰ سال پیش نوشته شده و فضای تیرهتر و تلختری نسبت به فیلم دارد. دختر داستان، کودک کار بوده، خاطرات تلخی داشته و با مسائل خانوادگی پیچیدهای روبهروست. ما تلاش کردیم آن بخشهایی از رمان را که نیازمند ریتم و تبدیل به خردهپیرنگهای سینمایی بود، تغییر بدهیم. ریتم از دل موقعیتهای احساسی و دراماتیک شکل میگیرد؛ همان چیزی که باعث میشود مخاطب هنگام خواندن یا تماشای اثر، متوجه گذر زمان نشود.
این نویسنده ادامه داد: در رمان، دختر پدر را نجات میدهد و فرار میکند، اما ما بر اساس همین موقعیتها خردهپیرنگهایی طراحی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که از نظر دراماتیک، ریتم بهتری دارد. در فیلم پدر از آسایشگاه فرار میکند و پیش دخترش بازمیگردد و میگوید آمدهام روز تولدت را با تو بگذرانم و هر جا که بخواهی، همراهت خواهم بود. این تفاوت، نخستین تغییر اساسی میان رمان و فیلم بود و به پیشبرد قصه کمک کرد. این موقعیت، نسبت به رمان، دراماتیکتر شد. تلاش ما این بود که روح رمان و آنچه میتوان آن را ژنتیک نویسنده نامید، در فیلمنامه حفظ شود.
صادقبیگی تصریح کرد: نظر آقای صدرعاملی نیز این بود که در پایان، مخاطب به نوعی آرامش یا تشفی خاطر برسد؛ چیزی که در رمان وجود ندارد. ما دوست داشتیم پدری که پس از سالها یک روز را با دخترش میگذراند، در پایان چیزی به او ببخشد و این سفر یکروزه، خاطرهانگیزتر شود.
وی درباره پایانبندی فیلم گفت: آقای صدرعاملی دوست داشتند این خانواده دوباره گرد هم جمع شوند و نشان داده شود که دختر مادرش را بخشیده. حتی ما از نظر اجتماعی قصهای تندتر و ناملایمتر هم مدنظرمان بود که آقای صدرعاملی هم دوست داشت. تندتر از این نظر که بیشتر به سلیقه نسل زد نزدیکتر بود. مدنظرمان بود که این دختر باردار است و میخواهد سقط جنین کند و آمدن پدر باعث میشود این مسیری که میروند تغییر کند و در انتها به اینجا ختم شود که بچه را نگه دارد.
صادقبیگی در پایان افزود:، اما این قصه دست و بال ما را میبست. چون خیلی با رمان تفاوت داشت و از طرف دیگر کانون پرورش فکری پشت فیلم بود. به همین خاطر خیلی مطرح نشد فقط میخواهم بگویم به خیلی چیزها فکر کردیم. با این قصه هم ریتم فیلم تا انتها حفظ میشد و مسئله قصه، که مسئله مالی است به یک مسئله مالی و عاطفی و انسانی تبدیل میشد. شاید عمیقتر هم میشد ولی به خاطر شرایط نمیتوانستیم کارش کنیم.
برنامه «پشت جلد» به تهیه کنندگی سجاد کلبادینژاد اجرا و سردبیری احمد محمدتبریزی و عطیه موذن و گزارشگری آوا نوری یکشنبهها ساعت ۲۱ تا ۲۲ از شبکه رادیویی نمایش پخش میشود.