ایران متهم به یک پرونده فنی نیست، ایران متهم به ایستادگی در برابر یک نظم ناعادلانه جهانی است. غرب میکوشد نزاع را به موضوعی تکنیکی و محدود در چارچوب هستهای تقلیل دهد، اما حقیقت آن است که جمهوری اسلامی پرچم عدالت خواهی را در برابر نظام سلطه برافراشته و همین حقیقت، قدرتهای فاسد و سلطهگر را دچار آشفتگی کرده است. این نزاع، نه بر سر سانتریفیوژها، بلکه بر سر آینده جهان و شکلگیری نظمی نوین به جای نظم تفرعنی موجود است:
۱- سالهاست رسانههای غربی تلاش میکنند ایران را در قالب «پرونده هستهای» معرفی کنند، گویی همه چالشها و فشارها ناشی از چند تأسیسات و چند عدد سانتریفیوژ است. اما رهبر انقلاب در پیام اخیر خود به دانشجویان ایرانی در اروپا، حقیقتی فراتر را آشکار کردند: نزاع اصلی ایران نه بر سر یک پرونده فنی بلکه با نظام سلطه است. این بازتعریف میدان نزاع، نقطهای راهبردی است که نگاهها را از سطح تکنیک به سطح گفتمان و عدالت جهانی ارتقا میدهد.
۲- ایران امروز بهعنوان بازیگری مستقل، حاضر نیست در مدار هژمونی امریکا و متحدانش حرکت کند. این استقلال سیاسی، بهویژه پس از شکست پروژههای نظامی امریکا در منطقه، نشان داد که مقاومت ایران نه یک شعار، بلکه یک واقعیت عینی و عملی است. ابتکار و فداکاری جوانان ایرانی توانست تهاجم سنگین ارتش امریکا و زائده ننگین آن را به شکست بکشاند و همین تجربه، قدرتهای سلطهگر را بهوضوح نگران کرده است.
۳- تحریمها، ابزار اصلی سلطه غرب علیه ملتهاست. ایران با اتکا به توان داخلی و ایمان ملی، توانسته این ابزار را تا حد زیادی بیاثر کند. این مقاومت اقتصادی، نشان میدهد که نزاع ایران با غرب، صرفاً بر سر انرژی هستهای نیست، بلکه بر سر حق ملتها برای استقلال اقتصادی و رهایی از سلطه مالی و تجاری قدرتهای بزرگ است.
۴- در سطح فرهنگی و گفتمانی، جمهوری اسلامی پرچم عدالت اسلامی را برافراشته است. این پرچم، نه تنها در داخل کشور، بلکه در میان ملتهای منطقه و حتی جنبشهای دانشجویی در جهان، الهامبخش شده است. غرب از این گفتمان هراس دارد، زیرا عدالت اسلامی، مشروعیت نظم لیبرالی و سلطهگرانه را به چالش کشیده است. نزاع اصلی، نزاع بر سر روایت آینده جهان است: جهانی عادلانه در برابر جهانی مبتنی بر تحکم و تبعیض.
۵- ایران هزینههای سنگینی برای این ایستادگی پرداخته است، از شهادت دانشمندان هستهای تا سرداران بزرگ مقاومت. اما همانگونه که رهبر انقلاب تأکید کردند، خانوادههای شهدا خود پیشروان حرکتاند و این فرهنگ شهادت، موتور محرک ادامه مسیر مقاومت است. این هزینهها نشان میدهد که نزاع ایران با نظام سلطه، یک دعوای واقعی و تاریخی است، نه یک پرونده ساختگی.
۶- دانشجویان ایرانی در اروپا و دیگر نقاط جهان، مسئولیتی تاریخی بر دوش دارند. آنان میتوانند با دیپلماسی فرهنگی و مردمی، روایت ایران را به جهان منتقل کنند و نشان دهند که نزاع اصلی ایران، نزاعی برای عدالت جهانی است. انجمنهای اسلامی دانشجویان، بازوی نرم مقاومتاند، همانگونه که میدانهای نظامی و اقتصادی بازوی سخت آن هستند.
۷- نزاع اصلی ایران، نزاعی راهبردی بر سر آینده جهان است، نزاعی میان سلطه و عدالت، میان تحکم و استقلال. در این مسیر جوانان ایرانی، چه در داخل کشور و چه در خارج، نقشآفرینان اصلی این نزاعاند. آنان باید با ایمان، ابتکار و اتحاد، روایت عدالت اسلامی را به گوش جهانیان برسانند. پیروزی کامل در انتظار ملت ایران است، زیرا تاریخ نشان داده است که هیچ سلطهای در برابر اراده ملتها و پرچم عدالت پایدار نخواهد ماند.