کد خبر: 1332388
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
سالن‌های خالی از همان روز‌های نخست وضعیت بحرانی جشنواره جهانی فیلم فجر را نشان دادند
جشنواره جهانی میان تهران و شیراز گم شد شیراز با تمام تاریخ فرهنگی و زیبایی‌های طبیعی‌اش تلاش کرد جلوه‌ای باشکوه و دلنشین خلق کند؛ از گذرگاه‌های سرسبز باغ ارم تا آب‌نمای سردار قصر، همه نشانه‌های ظرفیت بالقوه یک رویداد فرهنگی بزرگ بودند، اما هیچ شهری نمی‌تواند جایگزین اعتماد از دست‌رفته بدنه اصلی سینما، منتقدان و رسانه‌ها شود. 
ناصر سهرابی

جوان آنلاین: چراغ‌های سالن‌های جشنواره در شیراز یکی یکی خاموش و سکوتی سنگین بر صندلی‌های خالی گسترده می‌شد. گویی قصه‌های هزارساله شهر شعر، باغ‌های نارنج و گذرگاه‌های حافظیه، در برابر این سکوت، نفس تازه‌ای به فضای جشنواره می‌بخشیدند، اما غیبت صدا‌های حرفه‌ای و چهره‌های شاخص، شکاف عمیق اعتماد را آشکار می‌کرد. 
شیراز با تمام تاریخ فرهنگی و زیبایی‌های طبیعی‌اش تلاش کرد جلوه‌ای باشکوه و دلنشین خلق کند؛ از گذرگاه‌های سرسبز باغ ارم تا آب‌نمای سردار قصر، همه نشانه‌های ظرفیت بالقوه یک رویداد فرهنگی بزرگ بودند، اما هیچ شهری نمی‌تواند جایگزین اعتماد از دست‌رفته بدنه اصلی سینما، منتقدان و رسانه‌ها شود. 
فجر امسال پیش از هر ادعای بین‌المللی، نیاز داشت ستون اصلی خود، یعنی اعتماد داخلی را بازسازی کند؛ ستونی که اگر مستحکم نباشد، جشنواره نه ملی خواهد بود و نه بین‌المللی و باقی ماندن نام «بین‌الملل» روی سر در فقط پوششی سطحی است، نه واقعیتی عینی. 
از همان روز‌های نخست، وضعیت بحران‌زا خود را نشان داد: سالن‌های اصلی خالی و بدون شور و جدیت شدند، نشست‌ها کوتاه و محافظه‌کارانه بودند و انرژی لازم برای رقابت و گفت‌و‌گو‌های حرفه‌ای وجود نداشت. این فضا بیشتر شبیه گردهمایی فرهنگی محلی برای عموم شهروندان بود تا جشنواره‌ای که قرار است مسیر سینمای ایران و تعامل حرفه‌ای‌ها با جهان را مشخص کند. غیبت کارگردانانی، چون مجید مجیدی و نرگس آبیار و دیگر فیلمسازان جریان‌ساز، نه یک خلأ اسمی بلکه نمادی از بی‌اعتمادی سیستماتیک بدنه اصلی سینما بود. وقتی ستون‌های خلاقیت و اعتبار حضور ندارند، هیچ برنامه‌ریزی‌ای، هرچقدر دقیق و پرانرژی، نمی‌تواند خلأ حرفه‌ای را پر کند. این شکاف فقط محدود به فیلمسازان نبود؛ منتقدان باسابقه و خبرنگاران حرفه‌ای نیز یا دعوت نشدند یا عملاً کنار گذاشته شدند. جشنواره‌ای که نقد و تحلیل مستقل را محدود کند، نه تنها از وزن رسانه‌ای می‌افتد بلکه امکان ارزیابی و اصلاح ساختار خود را از دست می‌دهد. روابط‌عمومی این دوره، با وجود تلاش‌های فراوان، نتوانست فاصله میان جشنواره و رسانه‌ها را پر کند. نتیجه ملموس بود: پوشش خبری کم‌جان، تحلیل‌های سطحی و تلقی عمومی جشنواره به عنوان رویدادی فاقد اهمیت واقعی. جایی که خبرنگار و منتقد حرفه‌ای حضور نداشته باشند، جشنواره به یک نمایش ثبت‌شده برای آرشیو بدل می‌شود، نه یک رویداد تأثیرگذار و واقعی. 
از تصویر‌های شاخص این دوره، نشست‌هایی بود که صندلی‌های خالی در آنها بیشتر از حاضران سخن می‌گفتند؛ جلساتی بدون حضور فیلمسازان شاخص، با پرسش‌های محافظه‌کارانه و خبرنگارانی که از بدنه اصلی نقد و تحلیل فاصله داشتند. این صحنه بازتاب واقعیت جشنواره بود: جایی که باید قلب تپنده سینمای ایران باشد، اما تبدیل شده به فضایی آرام، فاقد پویایی و انگیزه حرفه‌ای. 
حضور نوری بیلگه جیلان، فیلمساز ترک‌تبار و نام‌آشنای سینمای مستقل، از یک سو نقطه قوتی آشکار بود و از سوی دیگر محدودیت‌های ساختاری جشنواره را به نمایش گذاشت. حضور او نمادی از تلاش جشنواره برای گسترش ارتباطات بین‌المللی و جذب چهره‌های معتبر خارج از ایران بود، اما بدون زیرساخت‌های واقعی، از جمله بازار فعال فیلم، شبکه گسترده پخش‌کنندگان و حضور گسترده فیلم‌های مطرح جهانی، این حضور بیش از آنکه تحول‌آفرین باشد، صرفاً نمادین بود. جیلان نمی‌توانست خلأ اعتماد داخلی و ضعف ساختاری جشنواره را جبران کند و تجربه حضور او نشان داد که میهمان خارجی، هرچقدر معتبر، بدون همراهی بدنه حرفه‌ای و رسانه‌ای، فقط یک پوشش ظاهری ایجاد می‌کند، نه تغییری واقعی در کیفیت و جایگاه رویداد. 
دو پارگی جشنواره، یعنی تقسیم بخش ملی در تهران و بخش بین‌الملل در شیراز، آسیب دیگری بود. این تصمیم، ظاهراً برای ساماندهی اتخاذ شد، اما در عمل انسجام برند فجر را شکست، تمرکز رسانه‌ای را پراکنده کرد و بخش بین‌الملل را از بدنه حرفه‌ای جدا ساخت. جشنواره‌ای با این گستردگی، نه آن‌قدر بزرگ است که دو بخش موازی را مدیریت کند و نه آن‌قدر پرمخاطب که افت کیفیت نادیده گرفته شود. نتیجه روشن است: بخش تهران تلاش می‌کند، بخش شیراز بدون موتور محرک واقعی عمل می‌کند و هماهنگی میان دو بخش فقط روی کاغذ وجود دارد. 
شیراز، شهری با فرهنگ و شعر، ظرفیت میزبانی جشنواره بزرگ را دارد، اما کیفیت رویداد صرفاً با ظرفیت شهری تعیین نمی‌شود. بدون حضور حرفه‌ای‌ها، اعتماد رسانه‌ها و ساختار‌های بین‌المللی واقعی، جشنواره هرچقدر هم باشکوه برگزار شود، فقط یک گردهمایی فرهنگی آرام خواهد بود، نه نقطه اوج تقویم سینمایی کشور. 
عملکرد دبیر این دوره نیز نیازمند تحلیل دقیق است. او توانست برنامه‌ها را نظم ببخشد، بحران‌های لحظه‌ای را مدیریت کند و جریان رویداد را به شکل قابل قبول پیش ببرد، اما حتی بهترین مدیریت اجرایی نمی‌تواند جای خالی اعتماد حرفه‌ای‌ها و مشارکت فعال رسانه‌ها و منتقدان را پر کند. اقدامات دبیر عمدتاً معطوف به جنبه‌های عملیاتی و ظاهری جشنواره بود و کمتر توانست ستون‌های اصلی اعتبار و ارتباط حرفه‌ای جشنواره را تقویت کند. این محدودیت ناشی از ضعف سیاستگذاری بلندمدت و ساختار شکننده جشنواره است و نه عملکرد فردی. تجربه این دوره نشان داد که مهارت مدیریتی، بدون حمایت بدنه حرفه‌ای و رسانه‌ای، فقط می‌تواند ظاهر نظم را حفظ کند و تجربه واقعی سینمایی و بین‌المللی را ایجاد نکند. اکنون، پس از پایان جشنواره، پرسش‌های اساسی و جدی‌تر از همیشه باقی مانده‌اند: آیا جشنواره‌ای که بخش بزرگی از بدنه حرفه‌ای سینما، منتقدان برجسته و رسانه‌های مستقل آن را جدی نمی‌گیرد، هنوز می‌تواند خود را «ملی» بداند؟ آیا دوپارگی تهران–شیراز، که ظاهراً برای سامان‌دهی اتخاذ شده، در واقع شکاف‌ها را عمیق‌تر نکرده و مشروعیت رویداد را تضعیف نکرده است؟ آیا ساختار متزلزل فعلی توانایی ارائه رویدادی با استاندارد‌های واقعی بین‌المللی را دارد یا صرفاً نام «بین‌الملل» را یدک می‌کشد تا ظاهر موفقیت حفظ شود؟ پاسخ به این سؤالات مشخص خواهد کرد که فجر می‌تواند دوباره محوریت سینمای ایران و تعامل حرفه‌ای‌ها با جهان را بازسازی کند یا همچنان در چرخه رویداد‌های تشریفاتی و فاقد اثر واقعی باقی بماند. 
تا زمانی که اعتماد اصلی‌ترین بازیگران سینما بازسازی نشود، هر تلاش اجرایی، برنامه ظاهراً بین‌المللی و حضور میهمان خارجی، فقط پوششی خواهد بود بر ساختاری آسیب‌دیده که عملاً جایگاه و هویت خود را احیا نمی‌کند. سؤال نهایی این است: آیا جشنواره فجر حاضر است شجاعت کند و پیش از هر ادعای جهانی، با صداقت کامل، پایه‌های داخلی خود را بازسازی کند و به رویدادی واقعی و اثرگذار تبدیل شود یا باز هم تن به نامی محدود و صوری خواهد داد؟

برچسب ها: جشنواره ، فرهنگ ، ارم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار