بازار میوه سالهاست با نوسانهایی مواجه است که هم مصرفکننده را سردرگم کرده و هم تولیدکننده را در چرخهای از بیثباتی قرار داده است جوان آنلاین: بازار میوه سالهاست با نوسانهایی مواجه است که هم مصرفکننده را سردرگم کرده و هم تولیدکننده را در چرخهای از بیثباتی قرار داده است. غالباً قیمت نهایی در بازار نتیجه عملکرد شبکهای فرسوده، چندلایه و ناکارآمد است که از لحظه خروج محصول از باغ تا رسیدن آن به دست مصرفکننده، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری قیمت ایفا میکند. هزینههای بالای تولید، ضعف زیرساختهای حملونقل، نبود سردخانههای کافی، تلفات گسترده، تعدد واسطهها، صادرات مقطعی و نبود نظارت هماهنگ، مجموعهای از عوامل اثرگذار در این آشفتگی هستند و طبعاً سهم باغدار از قیمت نهایی بهطور متوسط تنها بخشی اندک است و بخش عمده افزایش قیمت در مسیر توزیع رقم میخورد.
بازار میوه معمولاً یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای اقتصاد کشاورزی کشورمان است و نوسانهای قیمتی آن بسیاری از خانوارها را تحت فشار قرار داده است. مصرفکنندگان بارها مشاهده کردهاند قیمت میوه در بازههای کوتاه زمانی افزایش مییابد و این تغییرات معمولاً با دلایل متناقضی از سوی فعالان بازار توضیح داده میشود، با این حال بررسی میدانی و تحلیل کارشناسان نشان میدهد بخش عمده مشکلات این بازار فراتر از سطح تولید است و عوامل ساختاری، مدیریتی و لجستیکی نقش اصلی را در گرانی ایفا میکنند.
در گام نخست، هزینه تولید همچنان یکی از عوامل جدی در رشد قیمتهاست. باغداران برای تأمین کود، سم، نهادهها، قطعات ماشینآلات و دستمزد کارگران با افزایش چشمگیر هزینهها مواجه شدهاند. علاوه بر این، بخش قابلتوجهی از باغات کشور در مناطق کمآب قرار دارد و هزینه تأمین آب از طریق چاهها یا شبکههای محلی به هزینههای ثابت باغدار اضافه شده است. این ترکیب سبب شده تولیدکننده ناچار شود بخشی از هزینهها را از طریق افزایش قیمت محصول جبران کند. با وجود این، باغداران تأکید میکنند که آنچه مصرفکننده در نهایت میپردازد، با سهم آنها فاصله زیادی دارد.
مسئله اصلی در مرحله بعدی، یعنی شبکه توزیع، آشکار میشود که از سالهای گذشته با کمترین تغییر همچنان به شکل سنتی فعالیت میکند. محصول پس از خروج از باغ به دست دلالان، میدانداران، بارفروشان و خردهفروشان میرسد و هر یک از این حلقهها درصدی را به قیمت اضافه میکنند. این روند در نهایت باعث میشود قیمت نهایی چند برابر رقمی باشد که باغدار دریافت کرده است. نبود سامانههای شفاف برای خریدوفروش مستقیم نیز به این مسیر پیچیده دامن میزند. کارشناسان اقتصادی میگویند سهم باغدار از قیمت پرداختی مصرفکننده در بسیاری از میوهها کمتر از ۳۰درصد است که نشان میدهد ساختار بازار به جای حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، به سود واسطهها عمل میکند.
در کنار این مشکلات، ضعف زیرساختهای نگهداری و حملونقل نقش مهمی در بالا رفتن قیمت میوه دارد. بسیاری از استانهای تولیدکننده سردخانههای کافی ندارند و بخشی از محصول پیش از عرضه یا در مراحل اولیه انتقال خراب میشود. استفاده از کامیونهای فرسوده و فاقد تجهیزات استاندارد نیز تلفات را بیشتر میکند. براساس ارزیابیها، میزان ضایعات برخی محصولات باغی در کشور به حدود ۳۰درصد میرسد؛ رقمی سنگین که در نهایت به شکل افزایش قیمت بر دوش مصرفکننده منتقل میشود، این در حالی است که در استانداردهای جهانی، ضایعات باید به حداقل برسد و مدیریت زنجیره سرد از مراحل اولیه برداشت تا عرضه نهایی ضروری است.
شرایط بازار میوه در ایام خاص سال شکل پیچیدهتری به خود میگیرد. مناسبتهایی مانند شب یلدا، ماه رمضان یا نوروز با افزایش تقاضا همراه میشود و شبکه توزیع که پیشتر نیز با مشکلاتی مواجه بوده است، در مواجهه با افزایش حجم سفارشها دچار بینظمی بیشتری میشود. این دورهها معمولاً فرصت مناسبی برای افزایش قیمتها فراهم میآورد و نبود نظارت مؤثر سبب میشود قیمتها خارج از چارچوب منطقی تعیین شوند. در نبود سیاستهای تنظیمی کارآمد، حتی افزایش کوتاهمدت تقاضا میتواند موجهای قیمتی ایجاد کند که تا مدتها ادامه مییابد.
یکی دیگر از عوامل اثرگذار، روند صادرات محصولات باغی است. با افزایش نرخ ارز، صادرات برای تجار سودآورتر و بخشی از محصول داخلی راهی بازارهای خارجی میشود. اصل صادرات برای اقتصاد مثبت ارزیابی میشود، اما زمانی که برنامه مشخصی برای تنظیم بازار داخلی وجود نداشته باشد، این روند باعث کاهش عرضه در داخل و افزایش قیمت میشود. تولیدکنندگان نیز معتقدند تغییرات لحظهای سیاستهای صادراتی مدیریت تولید و عرضه را دشوار میکند. در کنار همه این عوامل، نبود نظارت یکپارچه و اطلاعات دقیق یکی از خلأهای جدی بازار میوه است. دستگاههای مختلف در تعیین قیمت، نظارت بر توزیع و تنظیم بازار نقش دارند، اما نبود هماهنگی سبب میشود تصمیمها کارایی لازم را نداشته باشد. کارشناسان اعتقاد دارند ایجاد سامانهای جامع که اطلاعات مربوط به تولید، ذخیره، مصرف و صادرات را به صورت شفاف نمایش دهد میتواند نقش مهمی در مدیریت بازار داشته باشد. چنین سامانهای امکان تصمیمگیری مبتنی بر داده و جلوگیری از رانت و سودجویی را فراهم میکند.
در مجموع، کاهش حلقههای واسطه، تقویت ابزارهای نظارتی، بهبود زیرساختهای نگهداری و حملونقل، حمایت از تولیدکننده و توسعه سامانههای شفاف میتواند مسیر بازار را به سمت تعادل هدایت کند. تا زمانی که این اقدمات عملی نشود، نوسانات و افزایش قیمتها همچنان ادامه خواهد داشت و مصرفکننده و تولیدکننده هر دو متضرر خواهند بود.