کد خبر: 1329990
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۰
علی ودایع، مدرس دانشگاه و کارشناس حوزه سیاست و رسانه:
قهرمان مجازی در جیب مخاطب و نزدیک به اوست مخاطب درباره الگو نباید درگیر فاصله روانی شود و ایجاد همذات‌پنداری و همراهی با الگو‌ها این امکان را می‌دهد که جزئیات برای مخاطب ایجاد جذابیت و در نهایت تأثیرگذاری کند.
نیره ساری 

جوان آنلاین: علی ودایع، مدرس دانشگاه و کارشناس حوزه سیاست و رسانه در گفت‌و‌گو با «جوان» گفت: رعایت مرز میان «الگو‌سازی» و «اسطوره‌سازی اغراق‌آمیز» یک الزام حیاتی محسوب می‌شود و عنصر اغراق یک آسیب سخت به اسطوره‌سازی و الگوسازی در ساختار روایتگری است که عملاً کل فرایند را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، بنابراین برای حفظ قهرمان در حالت واقعی- الگوسازی- و جلوگیری از خروج او از واقعیت- اسطوره‌سازی اغراق‌آمیز- رسانه باید از قواعد و دستورالعمل‌های تزریق تعادل روایی استفاده کند، یعنی باید جنبه‌های ارزشی و انسانی را مورد توجه قرار دهد. 

 لزوم پرهیز از اغراق در الگوسازی
وی تصریح کرد: مخاطب درباره الگو نباید درگیر فاصله روانی شود و ایجاد همذات‌پنداری و همراهی با الگو‌ها این امکان را می‌دهد که جزئیات برای مخاطب ایجاد جذابیت و در نهایت تأثیرگذاری کند. وی اضافه کرد: روایت‌های رسمی و حماسی اغراق‌آمیز هم به عنوان یک چالش وجود دارد، اما شاهدان عینی با روایت‌های ساده و بیان جزئیات، اعتبار اخلاقی و عاطفی در افکار عمومی ایجاد می‌کنند. اغراق در روایتگری عملاً چهره‌های الگو یا حتی اسطوره را دست نیافتنی و عملاً سطح تخریب را برای پروپاگاندای متخاصم فراهم می‌کند، بنابراین باید این گونه در ذهن مخاطب تصویر شود که قهرمان بودن یک انتخاب آگاهانه است که افراد جامعه و توده‌های مردم می‌توانند در آن مسیر حرکت کنند. 

 یکه‌تازی سلبریتی‌ها در فضای مجازی
ودایع با ورود به دنیای تفکیک قهرمانان واقعی از مجازی برای نسل‌های جدید ادامه داد: سلبریتی‌ها با یکه‌تازی در فضای مجازی پیام مشخص را با بسته‌بندی جذاب در کوتاه‌ترین زمان به ذهن مخاطبی که حوصله ندارد، به شکل کپسولی منتقل می‌کنند که این وضعیت هم فرصت و هم تهدید است. این کارشناس رسانه اضافه کرد: شبکه سلبریتی‌ها امکان دستکاری نوع نگاه‌ها به شکل خواسته یا ناخواسته را در اختیار دارند؛ ایجاد احساس مقایسه در افکار عمومی نسبت به تأثیرگذاری عمیق قهرمانان واقعی در مقابل تأثیر کوتاه و سطحی سلبریتی‌ها یک فرایند ویژه است. در ساختار سلبریتی‌ها شهرت به هر قیمت و کسب منافع به عنوان یک هدف مشروع قلمداد می‌شود، در حالی که این نگاه به خودی خود یک ضد ارزش و ناهنجاری اجتماعی است. 
کارشناس سیاسی گفت: ذیل سواد رسانه‌ای باید به مخاطب آموزش داد که چگونه سازوکار‌های درونی شهرت‌های مجازی را تحلیل کند تا در برابر جذابیت‌های لحظه‌ای آن مصون شود. 
ودایع درباره «چرایی گرایش نسل جدید به قهرمانان شبکه‌های اجتماعی» تأکید کرد: گرایش به قهرمانان مجازی، نتیجه غلبه سرعت بر عمق و غلبه دسترسی بر اهمیت است. شبکه‌های اجتماعی پاداش‌های فوری و لحظه‌ای- لایک، کامنت، دیدن زندگی خصوصی- را ارائه می‌دهند و قهرمانان ملی پاداش‌های تأخیری و کلان- امنیت و پیشرفت ملی- دارند. وی در ادامه با بیان اینکه «حذف فاصله جغرافیایی و زمانی» روی روایتگری و جنگ در افکار عمومی تأثیرگذار است، یادآور شد: قهرمان مجازی در جیب مخاطب- تلفن همراه- زندگی می‌کند و به نظر می‌رسد هم‌سطح و هم‌زبان اوست، اما قهرمان ملی اغلب از طریق رسانه‌های رسمی و در قالب‌های فاصله‌دار روایت می‌شود، بنابراین این فاصله باعث می‌شود قهرمانان شبکه‌های اجتماعی بیشتر محل رجوع و پذیرش باشد و ارزش‌های آنها مورد توجه قرار گیرد. 

 تقسیم ارزش‌های بزرگ به اجزای کوچک
ودایع ضمن تأکید بر لزوم بسته بندی پیام منطبق بر ذائقه مخاطب و حتی ذائقه‌سازی در این حوزه با تکیه بر ارزش‌های هنجاری گفت: تقسیم ارزش‌های بزرگ مثل فداکاری به اجزای کوچک و قابل اجرا - مثل کمک به همکلاسی، نگهداری از محیط زیست- و نمایش آنها در قالب‌های میکروسکوپی و سریع- ریلز، استوری‌های اینستاگرام - می‌تواند گره گشا باشد. همه تأکید من این است که ارائه یک داستان کلان بدون جزئیات برای مخاطب یک روایت کسل‌کننده یا حتی ضدروایت است. خرده‌روایت‌ها به شکل منسجم می‌تواند مخاطب را در راستای ارزش‌های مورد نظر همراه کند. در این میان، مخاطب باید حق انتخاب داشته باشد، یعنی القای دیکته یا سلب حق انتخاب و ادبیات متأثر از نگاه یکجانبه‌گرایانه همواره تأثیر معکوس می‌گذارد. 
این کارشناس بین‌الملل با پیش کشیدن رفتار کشور‌های غربی گفت: قهرمان‌سازی یک مؤلفه بنیادین در پرده سینمای هالیوود و حتی لابه‌لای خبر‌های رسانه‌های حاکمیت‌های غربی است و این قهرمان‌سازی متأثر از یک واقعه یا رویداد در چارچوب اهداف حاکمیتی مورد توجه قرار می‌گیرد و برجسته‌سازی می‌شود. 
وی در ادامه گفت: «قهرمان من» استراتژی‌ای است که از عمق جامعه و رویکرد پایین به بالا می‌تواند تأثیرگذار باشد. منظورم از یک رویکرد نرم اجتماعی این است که الزاماً نباید حاکمیت به شکل مستقیم ایفای نقش کند بلکه ساختار است که می‌تواند مکانیسم را اجرا کند، به این معنی که به جای تمرکز بر آمار کلان، تولید داستان‌های خُرد درباره یک نفر و تأثیر او بر یک محله، یک خانواده یا یک دانش‌آموز برجسته شود. این کار، مقیاس قهرمانی را برای مخاطب قابل جذب می‌کند و البته قهرمان‌های شاخص هم تأثیرگذاری خاص خود را دارند. 
ودایع در ادامه افزود: برنامه‌هایی نظیر «لاله خیز» که پس از جنگ ۱۲ روزه به روایت زندگی شهدای نبرد پرداخت، به عنوان یک تجربه موفق است که توانست روی افکار عمومی تأثیرگذاری خوبی داشته باشد؛ معرفی قهرمان گمنام از طریق چشمان کسانی که به آنها کمک شده است. وقتی یک دانش‌آموز با گریه از تأثیر معلمش می‌گوید، این روایت از هزاران سند رسمی قوی‌تر است. واقعیت در اینجا ارائه تصویر از نگاه قهرمان و الگو است که زندگی را به مخاطب نشان می‌دهد. 
این کارشناس رسانه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چگونه می‌توان قهرمانان گمنام را به زبان رسانه‌ای روایت کرد تا الگوی قابل لمس برای مخاطب شوند؟ گفت: اکنون جنگ اراده‌ها در عمق ذهنیت جامعه در جریان است و توجه به الزام‌ها، باید‌ها و نباید‌ها تعیین می‌کند که میدان نبرد افکار عمومی در دست چه کسی خواهد بود. 

 پرهیز از تحریف قهرمانان ملی
وی با پیش کشیدن لزوم جلوگیری از تحریف قهرمانان ملی و اجتماعی گفت: ساختار‌های خرد و کلان رسانه‌ای کشورمان نیازمند یک بازبینی ویژه است. تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد این امکان را می‌دهد که ریل‌گذاری در این حوزه بهبود پیدا کند، اما آنچه تحت عنوان بازگشت به تنظیمات کارخانه قلمداد می‌شود، یک تهدید درونی در حوزه جنگ نرم و مقابله با عملیات روانی پروپاگاندای متخاصم است. این کارشناس سیاسی تصریح کرد: همانطور که گفتم، برای مقابله با جنگ روانی دشمن و تحریف قهرمانان، نیاز به واکسیناسیون اطلاعاتی و توجه به سواد رسانه‌ای به شکل فوری باید در دستور کار باشد. 
وی اظهار کرد: یک مشکل ویژه هم وجود دارد؛ متأسفانه روایت اول یا جزئیات در بسیاری از موارد در دست جبهه مقابل است و در کل فرایندی که ترسیم کردیم، نمی‌توان در یک حوزه موفق بود و در حوزه‌ای دیگر عقب ماند. اینجا ما شاهد یک تقابل تیمی هستیم که در نهایت نتیجه را مشخص می‌کند. 
وی گفت: در جنگ روانی، ایجاد ابهام، علامت سؤال و در نهایت تردید یک ضربه زنی سخت است، در نتیجه «پیش‌دستی در روایت» عملاً یک اقدام پیشگیرانه است و شناسایی نقاط ضعف و ابهامات احتمالی در زندگی قهرمان- که ممکن است از سوی دشمن برجسته شود- و ارائه روایت صادقانه، منطقی و شفاف از آنها پیش از آنکه دشمن بتواند تحریف را آغاز کند، مهم خواهد بود. همزمان، «مرجعیت مطلق اطلاعات» امکان دستکاری اطلاعات را به شدت محدود می‌کند و ایجاد یک منبع داده‌ای واحد، جامع و غیرقابل تحریف- مانند یک پلتفرم بلاک‌چین یا پایگاه داده امضا شده- از اسناد و خاطرات اصلی قهرمانان که همه رسانه‌ها موظف به ارجاع به آن باشند، اهمیت دارد. 
ودایع در رابطه با نقشه‌راه رسانه‌ها در تربیت نسل قهرمان‌پرور بیان کرد: باید به سمت بازتعریف «قهرمان» بر اساس «انتخاب‌های اخلاقی» و «تأثیر اجتماعی» حرکت کنیم. اگرچه قدرت سخت و جنگ مؤلفه‌های بنیادین هستند، اما حرکت به سمت تغییر معیار قهرمانی از ویژگی‌های مافوق بشری به عملکرد اخلاقی و مسئولیت‌پذیری فردی در قبال جامعه باید در دستور کار باشد و اینکه الگو‌ها و اسطوره‌ها صرفا چهره‌های جنگ نبودند، بلکه می‌توان گفت که ابعاد مختلف زندگی شخصی آنها دارای اهمیت و تأثیرگذاری ویژه‌ای هستند. 
این کارشناس رسانه با تأکید بر طراحی نقشه راه رسانه‌ای مبتنی بر جنگ روانی و مهندسی افکار عمومی خاطر نشان کرد: جلوگیری از هرگونه تحریف و دوقطبی‌سازی دشمن با پیش‌دستی در ارائه جزئیات صادقانه و مستند باید در دستور کار باشد.

برچسب ها: دانشگاه ، سیاست ، رسانه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار