کد خبر: 1327228
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۵
خواستگار قلابی با ۴۰ سرقت موبایل لو ر فت مأموران پلیس تهران در عملیاتی غافلگیرانه، سه متهم سابقه‌دار را در پاتوقی واقع در جنوب‌غرب پایتخت دستگیر کردند
غلامرضا مسکنی 

جوان آنلاین: مأموران پلیس تهران در عملیاتی غافلگیرانه، سه متهم سابقه‌دار را در پاتوقی واقع در جنوب‌غرب پایتخت دستگیر کردند. یکی از آنها که مرد جوانی است و پیش‌تر در نقش خواستگار قلابی از دختران جوان کلاهبرداری می‌کرد، این‌بار با تغییر شگردش با همدستی سارق سابقه‌داری دست به موبایل‌قاپی سریالی زد.
چندی پیش تماس‌های مردمی با پلیس تهران حکایت از فعالیت گروهی از مجرمان سابقه‌دار در یک خانه در یکی از خیابان‌های جنوب‌غربی پایتخت داشت. بررسی‌های اولیه نشان داد این خانه که از طرف مردی به نام بهزاد اجاره شده به پاتوقی برای تحویل اموال مسروقه و مصرف موادمخدر تبدیل شده است. در بررسی پرونده بهزاد مشخص شد وی چند سابقه مالخری دارد. همین موضوع فرضیه پاتوق سارقان سابقه‌دار را برای مأموران قوت بخشید. مأموران در بررسی‌های میدانی دریافتند بیشتر مراجعه‌کنندگان، معتادان و افراد خلافکار هستند که گاه این خانه را از بهزاد به صورت ساعتی اجاره می‌کنند. در میان مراجعه‌کنندگان، دو سارق سابقه‌دار به نام‌های فریدون و پرهام نیز حضور دائمی داشتند. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران به دستور مقام قضایی در عملیاتی ضربتی بهزاد، فریدون و پرهام را هنگام مصرف ماده‌مخدر «گل» در پاتوق بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. بررسی سوابق متهمان نشان داد دو نفر از بازداشت شدگان حدود شش ماه پیش از زندان آزاد شده و از آن زمان دست به موبایل‌قاپی‌های سریالی زده‌اند. شکایت‌های متعددی از آنان به پلیس گزارش شده بود و تحت تعقیب قرار داشتند تا اینکه در همان پاتوق دستگیر شدند. 
در بازجویی‌ها متهمان به ارتکاب سرقت‌های متعدد اعتراف کردند. «پرهام» که در پرونده او سابقه کلاهبرداری از دختران دم‌بخت نیز ثبت شده، صریحاً به پلیس گفت در چند ماه گذشته ۴۰ فقره موبایل‌قاپی انجام داده است. 
دو متهم پس از اعتراف برای ادامه تحقیقات و شناسایی جرائم احتمالی به دستور بازپرس پرونده در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند. 

 خواستگار قلابی 
پرهام که ۲۵ سال سن دارد در سوابق قبلی‌اش کلاهبرداری از دختران دم‌بخت ثبت شده است. او در نقش خواستگار، اموال دختران جوان را بالا کشیده و به همین جرم هم بار‌ها بازداشت و روانه زندان شده است. 

پرهام به چه جرمی دستگیر شدی؟ 
من و همدستم به جرم موبایل‌قاپی دستگیر شدیم. 

چه نقشی در سرقت‌ها داشتی؟ 
من راکب موتور بودم و فریدون هم موبایل‌قاپ بود. من در موتورسواری حرفه‌ای بودم و معروف به رالی هستم، همدستم هم در سرقت موبایل حرفه‌ای است. معمولاً روز‌های زوج سوار موتور می‌شدیم و به سمت خیابان‌های خلوت می‌رفتیم. به طعمه نزدیک می‌شدیم و فریدون موبایل او را می‌قاپید و من هم گاز می‌دادم و فرار می‌کردیم. 

سابقه داری؟ 
بله، اما سابقه سرقت و موبایل‌قاپی ندارم. از دختران دم‌بخت کلاهبرداری می‌کردم. 

چطوری؟ 
معمولاً در فضای مجازی و گاهی هم در میهمانی‌های شبانه با دختران جوان پولدار آشنا می‌شدم. تمام طعمه‌هایم پولدار بودند و من هم خودم را فردی پولدار معرفی می‌کردم. مثلاً می‌گفتم در کار واردات خودرو‌های خارجی فعالیت دارم یا ادعا می‌کردم در کار ارز دیجیتال هستم و مثلاً صرافی دارم. بعد از آشنایی پیشنهاد می‌دادم در کار من سرمایه‌گذاری کنند. آنها خیلی زود فریب می‌خوردند و من پول‌هایشان را می‌گرفتم. چند روز بعد هم ناگهان غیبم می‌زد. البته با شکایت همین دختران بازداشت شدم و به زندان افتادم. 

چطور اعتمادشان را جلب می‌کردی؟ 
لباس‌های شیک می‌پوشیدم و پس از خواستگاری زمانی که با آنها قرار ملاقات می‌گذاشتم، خودرو‌های مدل بالا برای چند ساعت کرایه می‌کردم. آنها فکر می‌کردند من واقعاً پولدار یا تاجرم و سرمایه‌شان را در اختیارم می‌گذاشتند. 

چه شد که این شیوه و شگرد را برای کلاهبرداری انتخاب کردی؟ 
از وقتی پدرم فوت کرد، زندگیم به‌هم ریخت. کار درست و حسابی نداشتم. مدتی در کار ساختمان بودم و بعد با آدم‌های اشتباهی آشنا شدم. آنها به من یاد دادند چطور از دختر‌ها پول بگیرم، بدون اینکه کار خلاف به‌نظر بیاید. گفتند خیلی زود پولدار می‌شوم که وسوسه شدم و پس از چند بار کلاهبرداری به این کار عادت کردم.

 چرا شیوه خلافت را تغییر دادی؟ 
 آخرین بار که زندان بودم با مردی به نام فریدون آشنا شدم. او دید من دیوانه موتورسواری هستم و گفت بیا با هم موبایل‌قاپی کنیم. فریدون گفت لازم نیست تو گوشی را بقاپی، فقط باید سریع فرار کنی. من عاشق سرعت بودم، برای همین قبول کردم. البته می‌خواستم مدتی شیوه‌ام را تغییر دهم، چون نمی‌خواستم در این شیوه کلاهبرداری گاو پیشانی سفید شوم، اما موبایل‌قاپی هم خیلی طول نکشید و شش ماه بعد از آزادی به دام افتادیم. 

چرا روز‌های زوج را برای سرقت انتخاب می‌کردید؟
ما اعتقاد داشتیم روز‌های زوج برای ما خوش‌یمن است، به همین دلیل آن روز‌ها برای سرقت از خانه بیرون می‌آمدیم. روز‌های فرد انگار شانس با ما نبود، درست مثل شبی که یک‌شنبه بود و ما دستگیر شدیم. ما در پاتوق مشغول مصرف مواد بودیم که پلیس رسید. 

حرف آخر 
خلاف آخرش گرفتاری است. الان دوباره باید چند سالی در زندان آب خنک بخوریم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار