در روزهای اخیر بافعال شدن سازوکار ماشه(اسنپ بک) به دست کشورهای اروپایی، بحثهایی درباره چرایی این رویداد و پیامدهای آن در فضای سیاسی کشور مطرح شده است. موافقان و مخالفان برجام هر یک میکوشند مواضع خود را در این زمینه بیان کنند. البته، مطالعه تاریخ و بررسی اقدامات گذشته با هدف کشف خطاها، عبرتگیری از آنها و تصحیح مسیر آینده، امری ناپسند نیست، اما باید توجه داشت که در شرایط کنونی، دو مسئله مهم پیش روی ما قرار دارد؛ نخست، تلاش دشمن برای تشدید جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران که اقدامی همهجانبه و موجی نوین از تقابل را میطلبد؛ و دوم، راهبرد کلان دشمن برای ایجاد اختلاف در صفوف متحد ملت که پس از جنگ ۱۲روزه، این اتحاد مقدس را برای وی به موضوعی تلخ تبدیل کرده است.
با این تفاسیر، اگر توان و تمرکز کشور تنها معطوف به این شود که چرا در مذاکرات برجام چنین یا چنان شد و چه اقداماتی در دهه گذشته انجام گرفته یا انجام نشده است، و بخواهیم حول این محورها در فضای سیاسی و رسانهای مباحثه و مناظره راه بیندازیم، در عمل از مسائل اصلی بازخواهیم ماند؛ مسائلی که شکلدهی به رویکردی نوین در شرایط جدید، هسته مرکزی آن را تشکیل میدهد. از سوی دیگر، ممکن است زیادهروی که گاه در تقابلهای کلامی رخ میدهد، به اتحاد مقدس جامعه آسیب برساند و موضوعی که اولویت ندارد، به اولویتی کاذب در جامعه تبدیل شود.
نگارنده در سالهای دولت یازدهم و دوازدهم، بارها در خصوص افراط مسئولان دولت وقت در گره زدن همهچیز به مذاکرات و توافق، هشدار داده است، اما نیک میدانیم که اکنون وقت آن نیست که توان خود را صرف «دیدید گفتیم» بکنیم و در چنین شرایطی، به نظر میرسد نخبگان و خواص جامعه باید تمرکز خود را بهجای عبرتجویی صرف و یقهگیری از خطاهای گذشته، بر آینده معطوف کنند و بیندیشند که چگونه میتوان بر تلاش دشمن برای تشدید جنگ اقتصادی فائق آمد. البته کشور ما ۱۵ سال است که درگیر جنگی اقتصادی و تمامعیار بوده و تجارب فراوانی در این زمینه اندوخته است. تابآوری اجتماعی و اقتصادی ما در برابر تحریمها نیز تا حد قابلتوجهی ارتقا یافته، اما اینها کافی نیست. باید بار دیگر به این تجارب مراجعه کرد، آنها را مرور نمود و طرحی نو درانداخت. اکنون باید همه تمرکزها بر «قویتر شدن ایران» باشد. بهخصوص ساختار اقتصادی کشور نیازمند بازآرایی است تا اجازه ندهیم موج جدید حملات اقتصادی دشمن - که عمدتاً با جنگ روانی همراه است - آسیب بیشتری به معیشت و سفره مردم وارد کند.
درعینحال، ما راهنمای مهمی در اختیار داریم که ۱۲سال است ابلاغ شده است؛ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی. این سیاستها میتواند چارچوب کلی عمل ما در شرایط فعلی را مشخص کند. این راهبرد باید به برنامهای جامع تبدیل شود و قوای سهگانه، بهویژه دولت و مجلس، پای کار بیایند تا وحدت اجتماعی موجود در میان مردم، به وحدت مدیریتی در اقتدارافزایی ایران و مقابله با جنگ شناختی و اقتصادی دشمن تبدیل شود.
رهبر معظم انقلاباسلامی در پیام تلویزیونی اخیر خود تأکید کردند که «راه علاج پیشرفت کشور، قوی شدن است؛ باید قوی بشویم. قوی شدن نظامی لازم است، قوی شدن علمی لازم است، قوی شدن دولتی و ساختاری و سازمانی لازم است. باید افراد هوشمند ما، صاحبنظران دلسوز ما بنشینند، راههای تقویت کشور را پیدا کنند؛ و این راهها را دنبال کنند. اگر این شد، آنوقت طرف تهدید هم نمیکند؛ اگر دید طرف مقابل قوی است، حتی تهدید هم نمیکند. به نظر من جز این راهی وجود ندارد.»