برجام- که هیچوقت نبود- تمام شد. در کشور ما دو دسته بر سر مقصر این وضعیت نزاع بیپایان دارند که یا هیچ مسئولیتی ندارند یا توان تغییر ندارند. این دو دسته به اینکه غرب مقصر وضعیت کنونی برجام یا هر توافق دیگری است، اشاره نمیکنند. نکته ظریف اینجاست که غرب هرگز برای رفع تحریمها با ما مذاکره نکرد. این را اگر کسی نفهمد، نوعی جهلمرکب دارد که چارهاش نمیشود کرد. در سوی دیگر مشکلات داخلی ما بهویژه اقتصادیها اغلب بر گردن و عهده مدیران و مسئولان است. پس نتیجه اینکه آن دو دسته که در داخل وضع کنونی برجام را به یکدیگر منتسب میکنند، برای فرار از همین واقعیت که در دوران مسئولیت خود نتوانستند مشکلات کشور را حل یا کم کنند، به ماجرای برجام و مذاکره با غرب میپردازند، و هر یک دیگری را مقصر میدانند، چون بهترین راه فرار از پاسخگوبودن درباره عملکرد خودشان همین است.
این دو دسته اکنون یا مسئولیتی ندارند (مثل رئیسانجمهور سابق و مذاکرهکنندگان و برخی توییتریهای هرزباف و هیجانی و نانبهنرخروزخور) یا مسئولیتهایی دارند، اما قدرت اجرایی و تغییر ندارند (مثل برخی نمایندگان مجلس)، اما قدرت کاذب هر دو در ایجاد فضای تشنج و التهاب برای مردمی است که از این فضاها گریزانند و برای وضعیت اقتصاد و معیشت خود دنبال حرف صادق و پاسخ عینی هستند.
صورت معمول کار این دو دسته خیلی عجیب است. مخالفان برجام هر روز بارها سخنرانیهای روحانی و ظریف را که گفته بودند تحریمها رفت و هرگز دیگر بازنمیگردد یا اینکه سازوکاری به نام مکانیسم ماشه در برجام وجود ندارد، بازنشر میدهند و لعن و نفرین نثار میکنند. موافقان برجام نیز مسائلی را مثل اینکه برجام داشت امضا میشد که فلانی نگذاشت تا به نام خودش تمام شود یا فلان موشک را در زمان نامناسب آزمایش کردیم، چونان سند خود علیه مخالفان برجام رو میکنند. وااسفاها به جهلمرکب هر دو دسته و به نافهمی مفرط آنان و اگر نگوییم خیانت آشکار، چه بگوییم که حق مطلب ادا شود. اگر در جای یک روزنامهنگار بودید و روزانه صدها خبر و نوشته کوتاه و بلند این دو دسته و اذناب مجازیشان را میدیدید، چارهای جز آنکه به یک غفلت خودخواسته یا ناخواسته در میان سیاستمدار و فعال سیاسی ایرانی اذعان کنید، نداشتید.
سیر تاریخی مذاکرات را اگر از نگاه بالا بنگریم، چیزی جز اینکه امریکا و اروپا از همان ابتدا و حتی وقتی اصرار بر مذاکره و پذیرش شرطوشروط ایران داشتند، در نیت پنهان خود حتی به یک توافق یکطرفه و پرسود برای غرب فکر نمیکردند، نمیبینید. سود اصلی برای غرب در مقابل ایران، «توافقنکردن» و باقیماندن تحریمها بود. چنانکه حتی بعد از برجام کذا، چیزی که در دست ایران نگذاشتند، هیچ، انگشتانی از دست مذاکرهکنندگان را نیز به غارت بردند. اگر در ایران بر سر این نگاه اجماعی صورت نگیرد، دعوای داخلی با سخیفترین عبارات و سطحیترین تفکرات ادامه مییابد و ایران را در موقعیت ضعف نگه خواهد داشت. اکنون باید راوی قدرت باشیم، اما تریبونداران ما گویا از طرف خود قدرتی خلق نکردهاند که فقط راوی ضعفهای طرف مقابل هستند. این چیزی جز دعوای انتخاباتی و بازگشت به پستهای دولتی که متأسفانه در ایران برخلاف برخی جاهای دیگر جای پربرکتی برای مسئولان است، نیست.
| سردبیر