جوان آنلاین: واردات خودرو همواره یکی از موضوعات پیچیده بوده است. خودروهای خارجی به دلیل کیفیت، فناوری و تنوع، همواره تقاضای زیادی در بازار داخلی دارند و بسیاری از خانوارها و کسبوکارها علاقهمندند که به هر شکل ممکن این کالاها را تهیه کنند. از سوی دیگر، محدودیتهای ارزی و اختلاف نرخ ارز رسمی و آزاد، واردکنندگان را به سمت روشهای غیررسمی سوق داده است. روشهایی که در ظاهر ممکن است سودآور و منطقی به نظر برسند، اما در واقع اثرات مخرب و گستردهای روی اقتصاد کشورمان دارند. یکی از این روشها واردات خودرو بدون استفاده از ارز رسمی است، یعنی واردکننده به جای تأمین ارز از بانک مرکزی یا منابع رسمی کشور از راههای دیگر و غیررسمی برای واردات بهره میبرد.
در این مدل، واردکننده ممکن است از ارز شخصی خود که در خارج از کشور دارد استفاده کند، یا ارز مورد نیاز را از منابعی تأمین کند که از صادرات واقعی بازنگشتهاند یا حتی از روشهایی مانند بیشاظهاری واردات بهره ببرد. در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که این شیوهها مشکلی ایجاد نمیکنند، زیرا ارز رسمی کشور مصرف نشده است، اما اثرات غیرمستقیم این روشها روی بازار آزاد ارز، تورم، فساد تجاری و اقتصاد کلان بسیار جدی و گاه مخرب است.
یکی از رایجترین روشها، واردات خودرو با استفاده از ارز شخصی واردکننده است. مثلاً یک واردکننده سالها در خارج از کشور فعالیت اقتصادی داشته و دلار یا یورو جمع کرده است. او با استفاده از این ارز، خودرو را خریداری و به کشور وارد میکند. وقتی خودرو فروخته میشود، ریالی که به دست آمده است دوباره به ارز تبدیل و از کشور خارج میشود. در ظاهر، این فرآیند مشکلی برای ارز رسمی ایجاد نمیکند، اما در واقع بازار آزاد ارز تحت فشار قرار میگیرد و نرخ دلار آزاد افزایش مییابد. این افزایش قیمت بر تمامی کالاها و خدمات اثر میگذارد و تورم را تشدید میکند. بنابراین حتی اگر ارز رسمی بانک مرکزی در این فرآیند نقشی نداشته باشد، اثرات مخرب بر اقتصاد واقعی محسوس است.
روش دوم به استفاده از ارز صادرات کماظهاری مربوط میشود. برخی صادرکنندگان کالاهای خود را به خارج از کشور میفرستند، اما ارز حاصل از صادرات را به کشور بازنمیگردانند یا کمتر از مقدار واقعی اعلام میکنند. واردکننده خودرو میتواند از همین ارزهای غیررسمی استفاده کند. به ظاهر این فرآیند هیچ آسیبی به ارز رسمی وارد نمیکند، اما در واقع بازار آزاد ارز را پرقدرتتر میکند و نرخ دلار آزاد افزایش مییابد. این روند باعث تشویق فساد تجاری میشود و انگیزه برای کماظهاری ارز در صادرات افزایش پیدا میکند. در نتیجه واردات غیررسمی خودرو، به جای آنکه صرفاً یک فعالیت اقتصادی محدود باشد، به یک چرخهای تبدیل میشود که اقتصاد کلان کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
روش سوم، واردات با استفاده از بیشاظهاری واردات است. در این حالت، واردکننده مقدار کالا یا خودرو را بیشتر از میزان واقعی اعلام میکند تا ارز بیشتری دریافت کند. این ارز اضافی ممکن است برای خرید خودرو یا سایر کالاها استفاده شود. وقتی خودرو فروخته شد، ریال به دست آمده دوباره به ارز تبدیل و از کشور خارج میشود. این فرآیند نه تنها باعث افزایش تقاضا در بازار آزاد ارز میشود، بلکه انگیزه برای ادامه بیشاظهاری و دور زدن مقررات رسمی را نیز تقویت میکند. این چرخه هر بار تکرار شود، بازار آزاد ناپایدارتر شده و نرخ ارز آزاد به شدت بالا میرود، بدون آنکه ارز رسمی کشور مصرف شده باشد.
اثرات کلی این روشها بر اقتصاد کشور بسیار گسترده است. نخست بازار آزاد ارز تقویت میشود و نرخ دلار افزایش مییابد. حتی اگر ارز رسمی استفاده نشده باشد، ریالی که از فروش خودرو به دست آمده است دوباره به دلار تبدیل و از کشور خارج میشود. این فشار روی بازار آزاد ارز باعث افزایش قیمت تمام کالاها میشود و تورم را تشدید میکند، دوم فساد تجاری تشویق میشود. کماظهاری صادرات و بیشاظهاری واردات، انگیزه سود کوتاهمدت را بالا میبرد، اما باعث کاهش شفافیت و سلامت اقتصادی میشود. سوم، ذخایر ارزی کشور کاهش پیدا میکند. هرچند خودرو وارد شده است، اما ارز حاصل از فروش دوباره از کشور خارج میشود و عملاً منابع ارزی کشور کاهش مییابد.
این روندها اثرات بلندمدت جدی روی اقتصاد کلان دارند. با افزایش نرخ ارز آزاد، قیمت تمام کالاها و خدمات افزایش پیدا میکند و تورم بالا میرود. بانک مرکزی و دولت کنترلی روی بازار ارز ندارند و نرخ ارز آزاد به عامل تعیینکننده قیمتها تبدیل میشود که این وضعیت باعث کاهش اعتماد عمومی میشود؛ مردم و کسبوکارها متوجه میشوند که نرخهای رسمی و مقررات اقتصادی کماثر هستند و تصمیمگیریهای اقتصادی به بازار آزاد وابسته شده است. در این شرایط، حتی سیاستهای اقتصادی دقیق و برنامهریزی شده نمیتواند اثرگذاری لازم را داشته باشد، زیرا بازار آزاد ارز بهصورت مستقل عمل میکند و هرگونه تصمیم دولت با تأخیر یا اثر محدود مواجه میشود.
یکی از نکات کلیدی این است که واردات خودرو به روش غیررسمی، سود کوتاهمدت برای واردکننده و زیان بلندمدت برای اقتصاد کشور ایجاد میکند. واردکننده شاید بتواند خودرو را با سود بالا بفروشد و ریال حاصل را دوباره به ارز تبدیل و از کشور خارج کند، اما اقتصاد کلان کشور با تورم، ناپایداری بازار ارز و کاهش شفافیت مواجه میشود. از سوی دیگر، این روشها باعث تشویق فساد و دور زدن مقررات میشوند. هر چه واردکنندهها و صادرکنندهها موفق شوند با روشهای غیررسمی سود بیشتری ببرند، انگیزه برای کماظهاری صادرات و بیشاظهاری واردات افزایش پیدا میکند. این چرخه هر بار تکرار شود، به یک فرهنگ اقتصادی ناسالم تبدیل میشود که سلامت اقتصاد کلان را تهدید میکند. بنابراین حتی اگر در کوتاهمدت بازار خودرو و واردکننده سود کنند، در بلندمدت کل اقتصاد کشور ضرر خواهد کرد.
راهکارهای جلوگیری از این وضعیت روشن است. نخست، واردات خودرو و سایر کالاها باید با شفافیت و استفاده از ارز رسمی انجام شود. این امر باعث میشود که تقاضای ارز واقعی به بازار رسمی وارد شده و نرخها در کنترل بانک مرکزی باقی بمانند. دوم، نظارت دقیق بر صادرات و واردات برای جلوگیری از کماظهاری و بیشاظهاری ضروری است. سوم، مدیریت بازار ارز و تقویت ابزارهای رسمی مبادله ارز، میتواند از نوسانات شدید و جهشهای ناگهانی نرخ ارز جلوگیری کند. در نهایت، ایجاد فرهنگ اقتصادی سالم که شفافیت و قانونمندی را تشویق کند، برای حفظ ثبات اقتصادی ضروری است.
طبعاً اقتصاد سالم وقتی شکل میگیرد که پولها و منابع واقعی در کشور باقی بمانند و بازیهای کوتاهمدت، بلندمدت را خراب نکنند. واردات خودرو با ارز غیررسمی نمونهای از همین بازی کوتاهمدت است؛ شاید برای واردکننده جذاب باشد، اما برای کل اقتصاد کشور زیانآور است. بنابراین ضروری است که سیاستگذاران اقتصادی با ایجاد شفافیت، نظارت دقیق و مدیریت صحیح بازار ارز، شرایطی فراهم کنند که واردات خودرو و سایر کالاها به صورت قانونی، شفاف و با استفاده از ارز رسمی انجام شود. این کار باعث کاهش فساد و نوسانات نرخ و کنترل تورم میشود و ثبات اقتصادی را تضمین میکند.
نهایتاً اینکه واردات خودرو بدون تأمین ارز رسمی یک مسئله پیچیده اقتصادی است که در نگاه اول ممکن است سودآور به نظر برسد، اما اثرات بلندمدت آن بسیار مخرب است.