جوان آنلاین: جریان مدعی اصلاحطلبی که در گلآلود کردن فضای سیاسی کشور، ید طولایی دارد تا ماهی خود را صید کند، این بار نشست رئیسجمهور با جمعی از اعضای جبهه اصلاحات ایران را بهانه یک فرصتطلبی دیگر کرد، غافل از آنکه تذکر و یادآوری دکتر پزشکیان در همین جلسه که بر «لزوم پرهیز از طرح مسائل تفرقهبرانگیز» تأکید کرده بود، بیش از هر کسی و جریانی متوجه آنها بود.
بخشی از سخنان رئیسجمهور در نشست اصلاحطلبان بعضاً با فرازوفرودهایی همراه بود که مورد سوءتحلیل و سوءبرداشت برخی افراد و جریانهای سیاسی وابسته قرار گرفت.
مسعود پزشکیان در این دیدار، نکتهای را در باب اهمیت گفتوگو با اپوزیسیون بیان کرد؛ «حاضریم بر مبنای انصاف و عدالت با اپوزیسیون نیز گفتوگو کنیم، چراکه حل مسائل کشور نیازمند گفتوگو و نه تقابل است.» پس از آن، عدهای کاسبکارانه این توصیه را با علایق خود تفسیر و آنچه در دوران پساجنگ با اسم رمز وحدت خواهانش بودند، برای حاکمیت تجویز کردند، به عنوان نمونه فاضل میبدی، لازمالاجراکردن این موضوع را مشروط به آزادی همه زندانیان سیاسی، شکست حصر سران فتنه و حتی عفو عمومی برای آنها دانست. به گفته وی غالب افرادی که به عنوان اپوزیسیون از آنها یاد میشود یا در زندان و حصرند یا تبعید در خارج از کشور، این در حالی است که سخنان رئیسجمهور نشان از آن دارد که جمهوری اسلامی ایران از چنان منطق قویای برخوردار است که علاوه بر منتقدان داخلی حتی حاضر است با اپوزیسیون هم گفتوگو کند، اما به هر نحو، ابهام موجود در تعریف اپوزیسیون که در لایههای چندوجهی وابسته یا مجزا قرار دارند، باب هر نوع ماجراجویی و سودجویی را برای فرصتطلبان و دشمنان ایران باز کرده است.
لزوم تعریف دقیق اپوزیسیون
با اینکه بسیار بعید است نگاه رئیسجمهور به جماعت وطنفروش باشد، اما به هر حال، انتظار میرود رئیسجمهور تعریف دقیقتری از اپوزیسیون ارائه کند تا از مصادره آن به نفع معاندان جلوگیری شود.
این مهم حتی میتواند تکلیف را با اندک کسان یا جریاناتی که در داخل رویه سکوت در قبال جنگ تحمیلی اتخاذ کردند، مشخص کند، زیرا مردم ایران با هر فرد یا جریانی که کمر به نابودی ایران بستهاند، حرف و گفتوگویی ندارد. خائنان به وطن باید معرفی و رسوا شوند؛ چه آنهایی که آتش بیار معرکه بودند و در نقش پیادهنظام دشمن صهیونیستی در رسانههای معاند فعالیت میکردند و چه دیگرانی که همیار دشمن در حمله به مردم و کشور بودند. جنگ ۱۲ روزه تحمیلی در کنار اثبات اقتدار نظامی نیروهای مسلح، سرمایه اجتماعی و انسجام داخلی را به اوج رساند، اما باید مراقب بود، کسی یا کسانی چه در داخل و چه در بیرون، از این ظرفیت عظیم ملی سوءاستفاده نکنند، چنانکه رئیسجمهور در این دیدار تأکید کردند: تفرقهافکنی نباید کرد.
تفکیک گروههای اپوزیسیون به خوب و بد، غیردقیق و فاقد اعتبار است. فارغ از جریانهای اپوزیسیون ضدایرانی نامآشنا مانند پهلویها، تروریستهای جداییطلب و منافقین و غیره، تاریخچه عملکرد دیگر افراد و گروهها، عدمثبات در موضعگیریها و نداشتن رویکرد متقن آنها را اثبات میکند، از همین رو بهترین مرزبندی برای این گروهها، ناپایدار است و باید برحسب مقاطع زمانی و به تناسب رویدادهای تحولآفرین باشد. علاوه بر آن، برای تعریف اپوزیسیونی که قابلیت گفتوگو دارد، باید نگاهی مستمر به عملکرد میهنپرستانه، مردمدوستی و چگونگی تقابل آنها با دیگر جریانهای ضدایرانی داشت. بارزترین شاخص موجود، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ایران و جبهه امریکا- اسرائیل است. تجربه این جنگ بسیاری از مرزها را آشکار و روشن کرد. مرد را از نامرد و وطنفروش را از میهندوست جدا کرد. در این جنگ چه بسیار اپوزیسیونی بودند که شاید با جمهوری اسلامی هم زاویه داشتند، اما وقتی که پای تمامیت ارضی کشور و میهن به میان آمد، تمام قد به میدان آمدند و علیه دشمن شوریدند. کسان دیگری مانند گروهکهای تروریستی منافقین، تجزیهطلبان و سلطنتطلبان بودند که در همسویی با رژیمصهیونیستی بعضاً از آنها هم سبقت گرفتند و به کمتر از نابودی ایران راضی نبودند، بنابراین کسی که در کوران حوادث جنگ ۱۲ روزه همسو با دشمن درخواست رفراندوم میدهد و ساختارهای نظام را به چالش میکشد، چه نسبتی با گفتوگو دارد؟
گفتوگو با مشروعیتبخشی متفاوت است
گفتوگو با اپوزیسیون به معنای مشروعیتبخشی به منظور ورود آنها به ساختار نیست. این یک روش برای استفاده از ظرفیتهای موجود آنها منطبق بر منافع ملی است، در واقع شنیدن صدای مخالفی است که ظرفیت اصلاح رویههای مخرب و ارائه طرحهای نوآورانه و مؤثر در چارچوبهای قانونی و به دور از غرضورزیهای سیاسی دارد.
در واقع، ممکن است در مقاطع خاصی تصمیم گرفته شود که با برخی چهرهها یا جریانهای منتقد و حتی مخالف گفتوگو صورت گیرد. این گفتوگو به معنای باز کردن کانال ارتباط و کاهش تنش است، نه اینکه به آن اپوزیسیون رسمیت داده شود. در برهه کنونی که انسجام ملی به اعتراف اندیشکدهها و تحلیلگران غربی، به اوج رسیده و برخلاف هدفگذاری امریکا روی تشدید شکافها، یکی از مؤلفههای پیروزی در جنگ ۱۲ روزه شده، گفتوگو با حفظ اصول و مصالح ملی میتواند به تداوم این انسجام کمک کند، مگر آنکه معنای خالص آن، از سوی گروههای سیاسی داخلی دستکاری و به جای متغیری برای وحدت، به عنصری برای تشویش افکارعمومی و تنشهای داخلی منجر شود. چنانکه یکی از تفاسیر عمدی جریانهای فرصتطلب از معنای گفتوگو، سفیدشویی از مجرمان و معارضان جمهوری اسلامی در کنار تلاش برای ورود آنها به ساختار نظام شده است. برخی دیگر نیز گویی مجال عقدهگشایی یافتهاند تا شکستهای سیاسی و از دست رفتن پایگاههای اجتماعی خود در سالهای گذشته را به پای حاکمیت و نیروهای انقلابی بریزند، اما خطرناکترین تعبیر موجود که با تبلیغات فزاینده سیاسی و رسانهای همراه شده، مشروعیتبخشی به «جرم» و «اقدام علیه نظام» و در ادامه، تغییر جایگاه شاکی و متشاکی است.