جوان آنلاین: هنر تعزیه قدمتی چندصد ساله در ایران دارد. نگاهی به اسناد تاریخی نشان میدهد تعزیه از زمان حکومت صفویه در ایران شکل گرفته و پس از گذشت سالیان دراز همچنان حفظ شده است. این هنر ظرفیتهای زیادی در معرفی به مردم کشورهای دیگر دارد، ولی غفلت از آن باعث شده هنر تعزیه در داخل کشور نیز با انحراف روبهرو شود.
تعزیه در سال ۲۰۰۹ میلادی به عنوان نوعی نمایش آیینی مذهبی در سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسید. در پرونده ثبت شده توسط ایران آمده که این هنر، ترکیبی از موسیقی، شعر، روایت، حرکت و نمادپردازی است و اجراهایش غالباً در فضاهای عمومی یا تکیهها انجام میشود و با مشارکت مردمی را به دنبال دارد.
در زمان ثبت جهانی، نگرانیهایی از آسیب دیدن اصالت تعزیه مطرح شد، چون یکی از شروط یونسکو این است که آیین ثبت شده باید «زنده، پویا و در حال انتقال نسلی» باشد، اما در سالهای اخیر انتقال بین نسلی تعزیه مغفول مانده و مثل گذشته، تعزیه روی قواعد و اصول خودش حرکت نمیکند. نبود آموزش علمی و فقدان سیاستگذاری فرهنگی و نوآوریهای بیپشتوانه که این روزها به نام روزآمدسازی صورت میگیرند باعث تضعیف هنر تعزیه و کمرنگ شدن جایگاه آن شده است.
در تعزیه همه چیز روی اصول و قواعد خاص خودش حرکت میکند و اجراکنندگان تعزیه حتماً باید به آن اشراف داشته باشند. همه چیز در تعزیه حساب شده است، مثلاً اگر بازیگر نیمدور زد، یعنی از خیمهای به خیمه دیگر میرود یا اگر یک دور زد یعنی از یک منطقه به منطقه دیگری جابهجا شده است. اگر دور زدن در جهت عقربه ساعت باشد، یعنی به آینده رجوع دارد و اگر بر عکس باشد، یعنی به گذشته اشاره میشود. امروزه اینها بعضاً در تعزیه اشتباه اجرا میشود، حال آنکه در قدیم حساب و کتاب داشت، به همین خاطر نباید از اصل تعزیه جدا شد.
جذابیتهای تعزیه برای خارجیها
در طول سالهای زیادی که از عمر هنر تعزیه در ایران میگذرد، این هنر همیشه برای خارجیها جذاب و شگفتانگیز بوده است. از دیرباز چشمهای کنجکاو توریستها و مخاطبان غربی به تعزیه به عنوان هنری بومی و چشمنواز معطوف شده است. بسیاری از شرقشناسان و کسانی که به عنوان توریست در دورانهای مثل زمان زمان ناصرالدینشاه و دورههای قبلتر وارد ایران شدهاند، اینها را در کتب تاریخی خود به عنوان تاریخنگاری و گزارشنگاری آوردهاند. سیاحانی که به ایران میآمدند و در شهرهای مختلف ایران میگشتند و خاطرات خود را از گونههای مختلف اجرایی، بهویژه «تعزیه» به عنوان یک نمایش قدرتمند بیان میکردند.
بنا به گفته رسول نجفیان پژوهشگر هنرهای آئینی، دلیل استقبال نخبگان و مردم اروپایی از تعزیه این است که آنها در این هنر کاملاً اتفاقی بکر و تازه را مشاهده میکنند. در بازدیدی که «پرفسور برناگوتسی» از ایران داشت به ما گفتند آنها چندان جذب هنرهایی که در ایران به تقلید از غرب شکل میگیرد، نیستند، چون اصل آن هنرها در غرب وجود دارد. آنها هنرهایی را دوست دارند که ماهیتی کاملاً ایرانی دارد؛ اتفاقی که نمود آن را به خوبی در تعزیه شاهد هستیم. برای مثال، مینیاتور یا نقاشی قهوهخانهای را مثال میزدند.
کاظم نظری از پژوهشگران و مدرسان تئاتر در دانشگاه نیز درباره جذابیتهای هنر تعزیه برای خارجیها به ویژه غربیها چنین میگوید: «چلکوفسکی، پیتر بروک و بسیاری از محققان و پژوهشگران تئاتر در دنیا از تعزیه به خاطر ویژگیهای اجرایی آن به عنوان یک هنر کامل و اعجابانگیز یاد کردهاند، حتی میبینیم که در ساختار و درام تعزیه نظریات برتولت برشت، نمایشنامهنویس آلمانی در حوزه فاصلهگذاری وجود دارد، در حالی که این نویسنده و کارگردان تئاتر آلمانی تعزیه ایران را ندیده است. پیتر بروک که یکی از مشهورترین کارگردانهای سینما و تئاتر است، وقتی در جشنواره آوینیون با تعزیه روبهرو میشود، آن را یکی از اعجاب انگیزترین نمایشها در جهان مینامد. تعزیه، هنری است که در سازمان یونسکو به نام ایران ثبت شده و اگر ما به این موضوع نپردازیم بسیاری از کشورها هستند که این هنر را از دست ما درآورند.»
نقش مهم موسیقی در تعزیه
همچنین در تعزیه موسیقی نقش مهمی دارد که این روزها کمتر به آن توجه میشود. استادان بزرگی مثل ابوالحسن صبا قائلند که تعزیه حافظ و میراثدار گوشههای ایرانی است. تاریخ موسیقی ایران گواه آن است که ریشه برخی ردیفها و گوشهها برخاسته از هنر تعزیه هستند، با این توضیح که اساتید قدیمی تعزیه گوشهای را خلق کردند که به تدریج وارد موسیقی ایرانی شده است.
منصور قربانی از پژوهشگران موسیقی آئینی و مذهبی درباره اهمیت موسیقی در تعزیه میگوید: هر کدام از آوازها نوعی از عاطفه و احساس را به مخاطب انتقال میدهند، بنابراین انتخاب آواز در روضه و تعزیه و نظیر اینها نکته بسیار مهمی است. مثلاً آواز شور و متعلقات آن با موضوعات و مفاهیمی همچون حزن و اندوه و پشیمانی و احساساتی از این دست همخوانی دارد، اگر خواننده به اشتباه برای انتقال این مفاهیم و معانی به آواز همایون روی آورد، طبعاً نمیتواند احساسات مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و فضای مورد نظر را ایجاد کند. تعزیه روضهخوانی، مداحی یا ترانهخوانی یا اذانگویی نیست، بلکه همه هنرها را از تصنیف گرفته تا آواز، ریتم، ادبیات روایی و دیگر هنرها را در خود دارد.
با وجود چنین ظرفیت بزرگ و مهمی در معرفی تعزیه و هنرهای ایرانی، این هنر در این سالها نتوانسته رسالت مهم و بزرگ خودش را انجام دهد. مرحوم استاد هاشم فیاض قائل بود که نوآوری در هنر تعزیه موضوعیت دارد و امکانپذیر است، به شرط آنکه از اصل موضوع دور نشویم. به گفته استادان و پژوهشگران این حوزه، تمامی آسیبهایی که امروز در هنر تعزیه شاهدیم ناشی از بیدانشیها و بیتدبیریهایی است که به اسم نوآوری اتفاق افتاده است. بنا به نظر منصور قربانی اینکه در تعزیه با ترومپت یاساز دیگری یک ملودی غربی نواخته شود، نوآوری نیست، بلکه خطا و آسیب است. امروز از آنجا که منابع علمی و تخصصی در حوزه تعزیه وجود ندارد، متأسفانه از اصل دور شدهایم و این یک فاجعه است.
علیرضا حیدرپورفرد از تعزیهخوانان قدیمی کشور میگوید: متأسفانه تعزیه کشور در حد سوگواره تقلیل یافته و کار به جایی رسیده که در گورستانها تعزیهخوانی میشود. اینکه در فضای مجازی ویدئوهایی از قرار گرفتن شمر روی موتورسیکلت دست به دست میشود یا عروسک شیر تعزیه مورد تمسخر قرار میگیرد، ربطی به اصل تعزیه ندارد و ممکن است برخی برای انحراف افکار عمومی دست به چنین کارهایی بزنند.
تعزیه، تنها یک نمایش نیست؛ آیینهای است که تاریخ، ایمان، زبان، موسیقی و فرهنگ ما را در خود بازتاب میدهد. جهانیان آن را با تحسین نگریستهاند، ولی ما صاحبان اصلی آن، گاه با غفلت یا سادهسازی، این میراث سترگ را در معرض فراموشی و فرسایش قرار دادهایم. آینده تعزیه نه در گذشته که در هوشیاری امروز ما رقم میخورد. تعزیه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آشتی با اصالت خویش است.